English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
mildew کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
Search result with all words
dry rot پوسیدگی [خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
Other Matches
linter ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
vat dyeing رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
vegetable fiber الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف]
cellulose الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
natural fiber الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
kapok الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
staple [الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
hank طول مشخصی از نخ [بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
over dyeing [رنگرزی الیاف رنگ شده با دو رنگ متفاوت جهت به دست آمدن رنگ سوم. بطور مثال رنگرزی الیاف آبی با رنگینه زرد جهت سبز شدن الیاف.]
burl [nep] گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
filament الیاف [بلند و ممتد مثل ابریشم و یا الیاف مصنوعی]
direct dyes رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
wool sorting دسته بندی الیاف [بر اساس طول الیاف، ناحیه چیده شدن از بدن حیوان و رنگ پشم]
jute fiber [الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]
synthetic fibers الیاف شیمیایی [الیاف مصنوعی]
cloud chamber effect اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
asbestos پنبه نسوز پنبه کوهی
nep پرز [تل] [گلوله ای کوچک از الیاف که در سطح پارچه یا فرش بوجود می آید. این عارضه هنگامی که الیاف طول بلندتری داشته باشند به علت پیچ خوردن آنها به یکدیگر بوجود می آید.]
fungicides قارچ کس
fungicides قارچ کش
fungicide قارچ کش
fungicid قارچ کش
fungicide قارچ کس
mushroom قارچ
fungi قارچ
mushrooms قارچ
fungus قارچ
fuzz ball قارچ
mushrooming قارچ
mushroomed قارچ
spore تخم قارچ
clouds قارچ اتمی
clouding قارچ اتمی
fungoid قارچ مانند
deadly poisonous mushroom: destroying angel قارچ سمی
toadstools قارچ سمی
tubers قارچ دنبلان
toadstool قارچ سمی
tuber قارچ دنبلان
cloud قارچ اتمی
truffles قارچ دنبلان
fungus قارچ سماروغ
mycetophagous قارچ خوار
mycetozoan قارچ لجنی
fairy ring حلقه قارچ
fairy ring قارچ حلقوی
mycophagy قارچ خواری
fungicidal کشنده قارچ
mycology قارچ شناسی
fungivorous قارچ خور
mucor قارچ کپک
truffle قارچ دنبلان
fungiform قارچ مانند
marasmus قارچ کوچک سفیدهاگ
meadow mushroom قارچ خوراکی معمولی
fungiform بشکل قارچ وسماروغ
morel قارچ مورکلای خوراکی
morelle قارچ مورکلای خوراکی
ketchup or catchup سوس قارچ یا سماروغ
mold قارچ انگلی گیاهان
mushroom anchor لنگر قارچ مانند
champignon نوعی قارچ خوراکی
truffle قارچ خوراکی دنبلان
penicillium قارچ کپکی سبز
chanterelle قارچ زرد خوردنی
truffles قارچ خوراکی دنبلان
mycologist ویژه گر قارچ شناسی
mycetozoan وابسته به قارچ لجنی
mushrooms on toast نان تست با قارچ
mycelium رشته رشدکننده قارچ
base surge ابر پایه قارچ اتمی
verticillium قارچ ناقص افت گیاهی
lower fungus قارچ بدون کلاهک هاگ
cantarellus نوعی قارچ کوهی خوراکی
cloud top height ارتفاع صعود قارچ اتمی
fungicides ماده دافع یا نابودکننده قارچ
fungicide ماده دافع یا نابودکننده قارچ
hymeneal وابسته به سطح هاگدارومیوه اور قارچ
fibers الیاف
schizomycete ارگانیسمهای ریز فاقدکلروفیل که جزء قارچ محسوبند
mycelium توده بهم بافته مولد قارچ وباکتری
vulcanized fiber الیاف وولکانیده
undyed <adj.> الیاف خام
ravel از هم جداکردن الیاف
fiber optics الیاف نوری
acetate fibers الیاف استاتی
glass fibers الیاف شیشه
man-made fiber الیاف شیمیایی
ramie الیاف گیاه
raffia الیاف رافیا
to unravel woven [knitted] fabric از هم جداکردن [الیاف]
man-made fiber الیاف مصنوعی
fibrillation تشکیل الیاف
vegetable fiber الیاف گیاهی
teleutospore هاگ کامل وبالغ قارچ در اخر دوره باروری
hymeneal سطح هاگدار ومیوه اور قارچ سرود عروسی
dyeability قابلیت رنگرزی الیاف
orientation of fibers نظم و یکنواختی الیاف در نخ
piassava الیاف نخل پیاساوا
bleaching رنگ زدایی الیاف
crepe paper کاغذ الیاف درشت
bath dye حمام رنگرزی الیاف
cotton-carder جدا کننده الیاف
coir الیاف سخت وزبر
viscose rayon الیاف سلولزی مصنوعی
stripping of dye رنگبری کردن از الیاف
hydrophobic [الیاف مصنوعی ضد جذب آب]
shrinkage جمع شدن الیاف
Manila از الیاف گیاهی نساجی
decorticate بصورت الیاف در اوردن از
manila rope الیاف یا طناب مانیلا
teliospore جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
plucker ماشین الیاف بازکن پشم
polyester الیاف یاپارچه پولی استر
density تراکم الیاف [در یک مساحت معین]
flaxy filaments رشته هایا الیاف کتان
yarns الیاف داستان افسانه امیز
fascicle دسته یامجموعه کوچک الیاف
tow پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
tows پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
acetate rayon process فرایند تهیه الیاف استاتی
fascicule دسته یا مجموعه کوچک الیاف
spun glass شیشه مذاب الیاف مانند
fasciculus دسته یا مجموعه کوچک الیاف
yarn الیاف داستان افسانه امیز
adhesion of fibers خاصیت چسبندگی الیاف به یکدیگر
protein fiber الیاف پروتئینی [مانند ابریشم و پشم]
oakum الیاف قیراندود کنف مخصوص درزگیری
curing time مدت زمان پخت الیاف در رنگرزی
oakum پس مانده الیاف شاهدانه کنف لایی
carding موازی کردن الیاف قبل از ریسندگی
ingrain نخی که قبلا الیاف ان رنگ شده است
flocculus دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
tip fading [رنگ پریدگی الیاف در مجاورت نور آفتاب]
henequen الیاف محکم وزرد رنگ گیاه صباره
dacron نام تجارتی الیاف مصنوعی پارچه داکرون
close grained دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
close grain دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
blade کاردک تیز جهت بریدن الیاف اضافی
cottons پنبه
cotton yarn نخ پنبه
collodion پنبه
carder پنبه زن
cotton پنبه
yacht rope طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
flock [الیاف ریز و خرد شده که قابلیت ریسندگی دارند.]
nitro cotton باروت پنبه
Egyptian cotton پنبه مصری
floss پنبه ابریشمی
miuntain flax سنگ پنبه
pyrocellulose پنبه باروتی
pyrocotton پنبه باروتی
miuntain flax پنبه کوهی
paper tiger پهلوان پنبه
paper tigers پهلوان پنبه
To cut ones head with cotton . <proverb> با پنبه سر بریدن .
phellem چوب پنبه
cotton wool لایی پنبه
asbeston پنبه نسوز
cash crops پنبه وتنباکو
stoppers چوب پنبه
stopper چوب پنبه
asbestos پنبه کوهی
asbestus پنبه نسوز
asbestus پنبه کوهی
asbestus سنگ پنبه
asbestos پنبه نسوز
pods قوزه پنبه
bobber چوب پنبه
boll [cotton gin] غوزه پنبه
pod قوزه پنبه
absorbent cotton پنبه هیدروفیل
cotton wool پنبه لایی
lint ضایعات پنبه
bravado پهلوان پنبه
corks چوب پنبه
cork چوب پنبه
abiston پنبه نسوز
abiston پنبه کوهی
bullying پهلوان پنبه
bully پهلوان پنبه
rock cork پنبه کوهی
floers of zinc پنبه روی
earth flax پنبه کوهی
cotton plant بوته پنبه
cotton seed پنبه دانه
cotton plant درخت پنبه
cottonseed پنبه دانه
cotton plantation پنبه زار
cotton plantation پنبه کاری
cotton seed تخم پنبه
cotton waste ضایعات پنبه
cottonseed تخم پنبه
feeding cloth پنبه رسان
float چوب پنبه
guncotton باروت پنبه
floats چوب پنبه
cards پنبه زنی
card پنبه زنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com