Dictiornary-Farsi | کیفیت تقریبا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (2 milliseconds)

English	Persian
Full phrase not found.

Full phrase Google translation result





Search result with all words

nlq	کیفیت تقریبا" عالی
Other Matches

retrain	ایجاد مجدد اتصال با کیفیت باتری وقتی که کیفیت خط خیلی بد باشد
garbage	اصط لاحی که در آن دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
gigo	اصط لاحی که بیان میکند دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
spinwriter	چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
letter quality printer	چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
quality control tests	ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
not much of <idiom>	تقریبا بد
neared	تقریبا
nearest	تقریبا
nearer	تقریبا
nearing	تقریبا
nears	تقریبا
feckly	تقریبا
near-	تقریبا
near	تقریبا
proximately	تقریبا"
pretty much	تقریبا
nighly	تقریبا
sort of	تقریبا
next door to	تقریبا
inexactly	تقریبا
approx	تقریبا
wellnigh	تقریبا
almost	تقریبا
just about <idiom>	تقریبا
well-nigh	تقریبا
roughly	تقریبا"
much	تقریبا
nearly	تقریبا
approximately	تقریبا
circa	تقریبا
roughly <adv.>	تقریبا
practically	تقریبا"
about <adv.>	تقریبا
by a	تقریبا
all but	تقریبا
well nigh	تقریبا
about two years	تقریبا`
some	تقریبا
next to impossible	تقریبا نشدنی
semi	تقریبا نصف
approximately	تقریبا به درستی
gravel blind	تقریبا کور
about two years	تقریبا` دو سال
nip and tuck	تقریبا برابر
semis	تقریبا نصف
sort of <idiom>	تقریبا تا یک حدی
subovate	تقریبا بیضی
squarish	تقریبا مربع
near vertical	تقریبا عمودی
scarcely ever	تقریبا هیچوقت
around 3 in the morning	تقریبا ساعت ۳ صبح
go near to do something	تقریبا کاری را کردن
thereabout	درهمان نزدیکی تقریبا
it is much the same	تقریبا همان است
nigh	تقریبا نزدیک شدن
disobedience	تقریبا" معادل desertion
about as high	تقریبا` همان اندازه بلند
anasarca	ورم تقریبا شدید پشام
approximate	نه دقیق ولی تقریبا درست
approximated	نه دقیق ولی تقریبا درست
approximates	نه دقیق ولی تقریبا درست
approximating	آنچه تقریبا درست است
roughly speaking	تقریبا بدون رعایت دقت
two cents <idiom>	تقریبا هیچ ،چیزی بی ارزش
It's about 2 miles from ...	آن تقریبا 2 مایل دور از ... است.
whyŠthere is the answer	شرط در امده تقریبا معنی میدهد
side cast	پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
jetstream	باد تقریبا افقی با سرعت بیش از 08 کیلومتر بر ساعت
The book runs to nearly 600 pages.	این کتاب تقریبا بالغ بر ۶۰۰ صفحه می شود.
kind	کیفیت
kindest	کیفیت
feature	کیفیت
featured	کیفیت
features	کیفیت
featuring	کیفیت
kinds	کیفیت
how	کیفیت
color	کیفیت
modalities	کیفیت
modality	کیفیت
quality	کیفیت
qualities	کیفیت
stating	کیفیت
state	کیفیت
states	کیفیت
stated	کیفیت
state-	کیفیت
differentiating cicuit	مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است
fjeld	فلات مرتفع وصخره داری که تقریبا هیچ درختی نداشته باشد
magnetic quantity	کیفیت مغناطیسی
print quality	کیفیت چاپ
gestaltqualitat	کیفیت گشتالتی
certificate of quality	گواهی کیفیت
ubiety	کیفیت مکان
letter quality	کیفیت حرفی
outness	کیفیت خارجی
letter quality	کیفیت حرف
quality assurance	اطمینان از کیفیت
image quality	کیفیت تصویر
quality control	کنترل کیفیت
drawing quality	کیفیت کشش
qualitatively	از لحاظ کیفیت
spiritusoity	کیفیت معنوی
cutting quality	کیفیت برش
quality certificate	گواهی کیفیت
circumstances	چگونگی کیفیت
grade	کلاس کیفیت
grades	کلاس کیفیت
number	بیان کیفیت
quality engineering	مهندسی کیفیت
numbers	بیان کیفیت
qualities	بهترین کیفیت
quality	بهترین کیفیت
acceptable quality level	کیفیت مناسب
Quality Control	کنترل کیفیت
high quality cast iron	چدن با کیفیت عالی
high quality steel	فولاد با کیفیت خوب
quality control approval	تایید کنترل کیفیت
stamping quality	کیفیت قالب گیری
air quality criterion	معیار کیفیت هوا
letter quality	چاپ با کیفیت خوب
gross national quality	کیفیت ناخالص ملی
specialty	اختصاص کیفیت ویژه
signal quality detector	اشکارگر کیفیت سیگنال
specialities	اختصاص کیفیت ویژه
playing	کیفیت یاسبک بازی
plays	کیفیت یاسبک بازی
speciosity	کیفیت معین ومشخص
fair average quality	کیفیت متوسط مناسب
played	کیفیت یاسبک بازی
play	کیفیت یاسبک بازی
ambient quality standard	استاندارد کیفیت پرمون
speciality	اختصاص کیفیت ویژه
quality control	کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
quality assurance	عملیات اطمینان از کیفیت جنس
photorealistic	که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
thread fineness	[ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
finest	کیفیت بسیار بالا و عالی
fined	کیفیت بسیار بالا و عالی
fine	کیفیت بسیار بالا و عالی
degradation	کیفیت پایین سیگنال یا تصویر
telemetry	اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
high quality sheet steel	ورق فولادی با کیفیت خوب
contractor quality control	سیستم کنترل کیفیت پیمانها
control chart	جدول کنترل کیفیت تولید
acceptable quality level	سطح کیفیت قابل قبول
nihilism	شورش و شدت عمل را توصیه کند مفهومی تقریبا" معادل نهیلیسم و انارشیسم از خودگذشتگی و تن به فنا دادن
drafted	چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
performance	قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
high	وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
carat	معیار اندازه گیری کیفیت طلا
printed	کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
print	کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
draft	چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
carats	معیار اندازه گیری کیفیت طلا
drafts	چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
highest	وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
highs	وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
performances	قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
layer	لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
prints	کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
layers	لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
qualities	بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
correspondence quality	چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
draft mode	چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
zygosity	کیفیت تخم لقاح شده پیوند جنسی
quality	بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
outwardness	کیفیت فاهر دلبستگی بچیزهای خارجی یامادی
to effuse	از خود بیرون [بروز] دادن [مانند مایع نور بو یا کیفیت]
ecdysiast	زن رامشگری که در حین رقص تکه تکه لباس خود رادرمی اورد و تقریبا عریان می رقصد
traffics	مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
sub woofer	هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
CD quality	چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
to p off an awkward situation	حواس خود را از کیفیت بدی منحرف و به چیز دیگری متوجه کردن
TFT screen	روش ایجاد صفحه نمایش LCD با کیفیت بالا در کامپیوترهای Laptop
traffic	مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
trafficking	مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
trafficked	مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
preventive detention	تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
guarantee	متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
image	توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
images	توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
guarantees	متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
guaranteed	متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
image printer	چاپگر نقطه ماتریسی که قابلیت تولید خروجی متن وگرافیک با کیفیت بالا را دارد
vectors	که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
vector	که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
cumulus	ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumuli	ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
transport	لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transported	لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
multipass overlap	سیستمی که چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matria-dot ایجاد میکند با تکرا خط حروف ولی تغییر مکان به آرامی
letter quality printing	چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
letter quality printing	خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
transporting	لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transports	لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
monitor	واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitored	واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitors	واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک