English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (7 milliseconds)
English Persian
bottled gas گاز سیلندر
gas from cylinder گاز سیلندر
Search result with all words
cylinder سیلندر
cylinders سیلندر
drum درام سیلندر استوانه
drummed درام سیلندر استوانه
bore قطر داخلی سیلندر
bores قطر داخلی سیلندر
liner بوش سیلندر
liners بوش سیلندر
actuating cylinder سیلندر پیستون عمل کننده سیلندر محرک
actuator سیلندر پیستون عمل کننده
balanced actuator سیلندر پیستون محرک هیدرولیکی
base circle هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
brake mean effective pressure مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
broad arrow engine موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
choke bore روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
clearance volume کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
compensating port مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
compressed gas cylinder سیلندر محتوی گاز متراکم
cylinder block بلوک سیلندر
cylinder block boring machine دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
cylinder capacity حجم سیلندر
cylinder capacity فضای سیلندر
cylinder fins تیغههای سیلندر
cylinder flange فلانج یا لبه سیلندر
cylinder gas گاز داخل سیلندر
cylinder jacket استری داخل سیلندر
cylinder liner بوش سیلندر
cylinder pad پایه سیلندر
cylinder skirt حاشیه یا دامنه سیلندر
double acting cylinder سیلندر دوطرفه
eight cylinder engine موتور هشت سیلندر
flat twin engine موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
gas bottle سیلندر گاز کپسول گاز
gas bubbler سیلندر گاز
gas cylinder سیلندر گاز
gas cylinder valve شیر سیلندر گاز
h engine موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
opposed piston engine موتور سیلندر روبرو
oxygen cylinder سیلندر اکسیژن
pump barrel سیلندر تلمبه
pump cylinder سیلندر پمپ
single acting cylinder سیلندر یک طرفه
single cylinder engine موتور یک سیلندر
six cylinder engine موتور شش سیلندر
swept volume حجم سیلندر
two cylinder engine موتور دو سیلندر
velocity stacks لوله ورود هوای مساوی به هر سیلندر
water injection پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
x engine موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com