English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
cryogenic liquid گاز مایع شده در درجه حرارت خیلی پایین
Other Matches
low temperature درجه حرارت پایین
town fog نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
very low frequency فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
temperature درجه حرارت
temperatures درجه حرارت
temperatures درجه حرارت دما
temperature درجه حرارت دما
thermostats نافم درجه حرارت
final temperature درجه حرارت نهایی
ambient temperature درجه حرارت محیطی
operating temperature درجه حرارت کار
maximum temperature درجه حرارت حداکثر
critical temperature درجه حرارت بحرانی
ignition temperature درجه حرارت احتراق
thermostat نافم درجه حرارت
hyperpyrexia درجه حرارت بالاتر از صد
tempering temperature درجه حرارت بازپخت
intermediate temperature درجه حرارت متوسط
intermediate temperature درجه حرارت میانی
filament temperature درجه حرارت فیلامان
internal temperature درجه حرارت داخلی
Fahrenheit درجه حرارت فارنهایت
psychrophilic رشدکننده در درجه حرارت کم سرمازی
hypothermal وابسته به تقلیل درجه حرارت
high temperature alloy الیاژ درجه حرارت بالا
magnetic transition temperature درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
maximum surface temperature درجه حرارت سطحی حداکثر
internal temperature rise افزایش درجه حرارت داخلی
maximum safe temperature درجه حرارت مجاز حداکثر
heat setting ثابت شدن درجه حرارت در رنگرزی
temperature gradient تغییر درجه حرارت با زیادشدن عمق اب دریا
thermostats تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
humiture اندازه گیری درجه حرارت ورطوبت هوا
pyrometer وسیله سنجش درجه حرارت هوا در بالن
thermostat تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
maximum permissible temperature rise حداکثر مقدار افزایش درجه حرارت مجاز
gradients درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
gradient درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
kelvin درجه حرارت کلوین که برابردرجه سانتیگراد بعلاوه عدد372 است
thermocouple وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت جفت گرمایی
white heat درجه حرارت زیادی که ازسرخی گذشته و برنگ سفید دراید
stenotherm موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
lowest خیلی پست تر پایین تر
cable rigging tension chart جدولی که ارتباط بین تنش کابل کنترل و درجه حرارت رانشان میدهد
humid tropics مناطقی از کره زمین که حرارت سردترین ماههای ان از 02 درجه سانتی گرادبیشتر باشد
hypotension فشار خون خیلی پایین
tenth rate پایین ترین درجه
understrapper عامل پایین درجه
last پایین ترین درجه یا مقام
lasts پایین ترین درجه یا مقام
lasted پایین ترین درجه یا مقام
minor order صفوف روحانی پایین درجه
cryogenic memory رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
aaronic از نسل هارون جزو گروه کشیشان پایین درجه مورمن
rate integration gyro ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
pascal's law هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
exothermal حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermic حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
l.l.c liquid-liquidchromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
creep test ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
thermal stress ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
pyrolysis تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
liquid liquid chromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
she has a well poised head وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
i am very keen on going there من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
paint oneself into a corner <idiom> گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
go great guns <idiom> موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
microfilms فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
downhaul پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depresses پایین دادن لوله پایین اوردن
depress پایین دادن لوله پایین اوردن
beam attack تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
down سوی پایین بطرف پایین
shoulder patch درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator صفحه مدرج درجه طبلک درجه
rattling خیلی تند خیلی خوب
ponderous خیلی سنگین خیلی کودن
vertically از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation درجه ارتفاع درجه بلندی
third-class درجه سوم بلیط درجه 3
third class درجه سوم بلیط درجه 3
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
emergencies خیلی خیلی فوری
emergency خیلی خیلی فوری
jim dandy ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
brevet درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
hotness حرارت
verve حرارت
warmth حرارت
heat حرارت
fervidness حرارت
ardor حرارت
fire حرارت
fired حرارت
fires حرارت
adust با حرارت
heats حرارت
mettlesome با حرارت
warm با حرارت
temperature حرارت
clammy بی حرارت
warms با حرارت
ardour حرارت
enthrusiasm حرارت
vehemence حرارت
fervidity حرارت
warmed با حرارت
temperatures حرارت
warmest با حرارت
pyogenic حرارت زا
heats گرما حرارت
initiative شوق و حرارت
ginger تندی حرارت
thermoregulation تنظیم حرارت
low heat cement سیمان کم حرارت
initiatives شوق و حرارت
impressment جدیت حرارت
heats حرارت دادن
heat گرما حرارت
steamiest پر حرارت پر بخار
steamier پر حرارت پر بخار
ardency شور و حرارت
heat exchange تبادل حرارت
thermometer حرارت سنج
heat unit واحد حرارت
calefactory حرارت بخش
thermophysics فیزیک حرارت
energetically از روی حرارت
fervently از روی حرارت
heat حرارت دادن
steamy پر حرارت پر بخار
transformation of heat تبادل حرارت
strenuousness حرارت و اصرار
heat economy اقتصاد حرارت
interchange of heat تبادل حرارت
zeal ذوق حرارت
heat conductor هادی حرارت
heat drop افت حرارت
enthalpy حرارت فعال
central heating حرارت مرکزی
gradients افت حرارت
gradient افت حرارت
thermotherapy حرارت درمانی
expansion heat حرارت انبساط
heat absorption جذب حرارت
thermometers حرارت سنج
calorimeter حرارت سنج
calorification تولید حرارت
heat of hydration حرارت ئیدراسیون
actinometre حرارت سنج
actinometer حرارت سنج
heat expansion انبساط حرارت
impetuosity تندی حرارت
heat transfer انتقال حرارت
liquid مایع
liquids مایع
fulidal مایع
aneroid بی مایع
water مایع
watered مایع
watering مایع
waters مایع
steepest مایع
liquid/gas separator مایع
steep مایع
fluidal مایع
anti icing fluid مایع ضد یخ
enthusiasm هواخواهی با حرارت شوروذوق
enthusiasms هواخواهی با حرارت شوروذوق
thermoregulatory وابسته تنظیم حرارت
live wires آدم پر حرارت و با پشتکار
burner تولیدکننده حرارت در بالن
burners تولیدکننده حرارت در بالن
live wire آدم پر حرارت و با پشتکار
thermoregulator دستگاه تنظیم حرارت
isothermal layer سطوح هم حرارت اب دریا
pre heat حرارت دادن مقدماتی
central heating system دستگاه حرارت مرکزی
isothermal نقاط هم حرارت اب دریا
heat conductivity قابلیت هدایت حرارت
sunbaked حرارت افتاب دیده
heat affected zone منطقه حرارت دیده
thermal resolution حداقل سنجش حرارت
heatedly از روی هیجان یا حرارت
steam heating ایجاد حرارت با بخار
preheats قبلا حرارت دادن
preheated قبلا حرارت دادن
preheat قبلا حرارت دادن
thermostable باثبات در اثر حرارت
forced convection تبادل حرارت اجباری
reducer کم کننده شعله یا حرارت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com