English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (7 milliseconds)
English Persian
stutter step گامهای فریبنده در حال دو
Other Matches
regular steps گامهای منظمو
surefooted دارای گامهای ثابت
joggers دونده با گامهای اهسته ومنظم
jogger دونده با گامهای اهسته ومنظم
to step out گامهای بلند برداشتن پابیرون نهادن
hobbles وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hopple وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
key signature گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
toe weight وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
charmers فریبنده
enchantress زن فریبنده
enchantresses زن فریبنده
charmer فریبنده
bewitching فریبنده
dummy فریبنده
dummies فریبنده
demon فریبنده
demons فریبنده
tempter فریبنده
sophisticate فریبنده
inveigler فریبنده
insinuative فریبنده
indued with charm فریبنده
double minded فریبنده
double mind فریبنده
delusive فریبنده
captious فریبنده
enticing فریبنده
glamorous فریبنده
illusory فریبنده
winnings فریبنده
winning فریبنده
charming فریبنده
catching فریبنده
attractive فریبنده
fascinating فریبنده
deceptive فریبنده
sleekit فریبنده
hollows فریبنده
hollow فریبنده
captivating فریبنده
moves حرکت فریبنده
dummy message پیام فریبنده
wrenched نقشه فریبنده
wrench نقشه فریبنده
move حرکت فریبنده
moved حرکت فریبنده
decoy ships کشتیهای فریبنده
pumps حرکات فریبنده
pumped حرکات فریبنده
filbert base پایگاه فریبنده
pump حرکات فریبنده
kite هدف کش فریبنده
wrenches نقشه فریبنده
illusorily بطور فریبنده
witches پیره زن فریبنده
witch پیره زن فریبنده
kites هدف کش فریبنده
charmingly بطور فریبنده
enchantingly بطور فریبنده
fascinatingly بطور فریبنده
illusively بطور فریبنده
warlock پست و فریبنده
seductively بطور فریبنده
q ship ناو فریبنده ودروغین
phantasm فاهر فریبنده سایه
gaff شوخی فریبنده حیله
stool گروه فریبنده شکار
phantom منظر فاهر فریبنده
femme fatale زن بدبخت کننده زن فریبنده
femmes fatales زن بدبخت کننده زن فریبنده
phantoms منظر فاهر فریبنده
delusory فریبنده گمراه کننده
feint حرکت فریبنده عملیات دروغین
dummies دروغی تقلبی موضع فریبنده
feinting حرکت فریبنده عملیات دروغین
sophisticate رنگ واب فریبنده زدن به
feinted حرکت فریبنده عملیات دروغین
feints حرکت فریبنده عملیات دروغین
fallaciously بطور فریبنده و سفسطه امیز
dummy دروغی تقلبی موضع فریبنده
quail نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
confusion reflector وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
gull هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
gulls هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com