Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 53 (1 milliseconds)
English	Persian
maintenance	گذران خرجی
Other Matches
sumptuary	خرجی
sumption	خرجی
money for expenditure	خرجی
frugality	کم خرجی
inexpensiveness	کم خرجی
spending money	خرجی
cost of living	خرجی
alimony	خرجی
maintenance	حمایت خرجی
subsistence	معاش خرجی
parsimony	صرفه جویی کم خرجی
pin money <idiom>	پول خرده خرجی
nonsupport	عدم پرداخت خرجی یا نفقه
cost of maintenance	هزینه نگهداری و ترمیم نفقه و خرجی
supercharge	خرجی که حداکثر سرعت ابتدایی با ان بدست می اید
subsistence	گذران
transparently	سو گذران
transparent	سو گذران
betterment	خرجی که به منظور افزایش بازده یا تقلیل هزینه عملیات صورت بگیرد
feaster	خوش گذران
feastful	خوش گذران
free liver	خوش گذران
get along	گذران کردن
life sustenance	گذران زندگی
pleasure seeking	خوش گذران
to do well	خوب گذران
free living	خوش گذران
transparently	نور گذران
subsisted	گذران کردن
luxurious	خوش گذران
subsist	گذران کردن
subsisting	گذران کردن
subsists	گذران کردن
transparent	نور گذران
sensual	خوش گذران نفسانی
to get along	گذران کردن بسربردن
dawdler	بیهوده وقت گذران
jovial	خوش گذران عیاش
pastimes	تفریح کاروقت گذران
pastime	تفریح کاروقت گذران
faring	گذراندن گذران کردن
fares	گذراندن گذران کردن
get on	گذران کردن گذراندن
happy go lucky	اسان گذران بیمار
he makes a living with hispen	بانویسندگی گذران میکند
fared	گذراندن گذران کردن
fare	گذراندن گذران کردن
living	وسیله گذران معیشت
epicure	ادم خوش گذران وعیاش
epicures	ادم خوش گذران وعیاش
make ends meet <idiom>	باپول شخصی گذران روزگار کردن
to do without any thing	ازچیزی صرف نظرکردن بدون چیزی گذران کردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com