Dictiornary-Farsi | گذرگاه پیادگان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 122 (6 milliseconds)

English	Persian
pedestrian crossing	گذرگاه پیادگان
pedestrian crossings	گذرگاه پیادگان


Other Matches

underpasses	گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
overpasses	گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
overpass	گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
underpass	گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
passageways	گذرگاه
defiling	گذرگاه
defiles	گذرگاه
defiled	گذرگاه
defile	گذرگاه
roads	گذرگاه
road	گذرگاه
causeways	گذرگاه
causeway	گذرگاه
passageway	گذرگاه
gang way	گذرگاه
trajectories	گذرگاه
pathways	گذرگاه
pathway	گذرگاه
crossing	گذرگاه
bypassing	گذرگاه
bypasses	گذرگاه
bypassed	گذرگاه
bypass	گذرگاه
ferrying	گذرگاه
ferry	گذرگاه
ferries	گذرگاه
ferried	گذرگاه
trajectory	گذرگاه
passage way	گذرگاه
run way	گذرگاه
gateways	گذرگاه
gateway	گذرگاه
bussing	گذرگاه
bused	گذرگاه
busses	گذرگاه
allure	گذرگاه
bussed	گذرگاه
alura	گذرگاه
busing	گذرگاه
alure	گذرگاه
buses	گذرگاه
ailure	گذرگاه
passages	گذرگاه
passes	گذرگاه
passed	گذرگاه
passage	گذرگاه
bus	گذرگاه
pass	گذرگاه
paths	گذرگاه
path	گذرگاه
by pass	گذرگاه فرعی
association pathway	گذرگاه ارتباطی
bus system	سیستم گذرگاه
beach exit	گذرگاه ساحلی
bidirectional bus	گذرگاه دوطرفه
data bus	گذرگاه داده
bidirectional bus	گذرگاه دوسویه
cattle crossing	گذرگاه چارپایان
bus driver	محرک گذرگاه
nerve path	گذرگاه عصبی
motor path	گذرگاه حرکتی
shaft tunnel	گذرگاه محور
shaft tunnel	گذرگاه شفت
internal bus	گذرگاه داخلی
storm lane	گذرگاه طوفان
system bus	گذرگاه سیستم
traject	عبور گذرگاه
fishway	گذرگاه ماهی
exhaust passage	گذرگاه خروجی
control bus	گذرگاه کنترل
aisle	گذرگاه طولی
cart crossing	گذرگاه ارابه
partial two level forked junction	گذرگاه زیر و رو
channel	گذرگاه ابی
level crossing	گذرگاه همکف
arcade	گذرگاه طاقدار
channeled	گذرگاه ابی
channeling	گذرگاه ابی
narrows	گذرگاه تنگ
channels	گذرگاه ابی
gangways	راهرو گذرگاه
gangway	راهرو گذرگاه
pedestrian crossing	گذرگاه پیاده
pedestrian crossings	گذرگاه پیاده
archway	گذرگاه طاقدار
archways	گذرگاه طاقدار
channelled	گذرگاه ابی
level crossings	گذرگاه همکف
partial two level forked junction	گذرگاه زیر و زبر
bus	بااتوبوس رفتن گذرگاه
busses	بااتوبوس رفتن گذرگاه
bussed	بااتوبوس رفتن گذرگاه
busing	بااتوبوس رفتن گذرگاه
bused	بااتوبوس رفتن گذرگاه
bussing	بااتوبوس رفتن گذرگاه
way	راه عبور گذرگاه
mid channel buoy	بویه میان گذرگاه
input output bus	گذرگاه ورودی- خروجی
external auditory meatus	گذرگاه برونی گوش
buses	بااتوبوس رفتن گذرگاه
gorging	گذرگاه تنگ بین دو کوه
bypass	کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypassing	کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
middle ground buoy	بویه زمین میان گذرگاه
bypasses	کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypassed	کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
gorges	گذرگاه تنگ بین دو کوه
diasy chain	انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
pass	گذرگاه کارت عبور گذراندن
passed	گذرگاه کارت عبور گذراندن
passes	گذرگاه کارت عبور گذراندن
gorge	گذرگاه تنگ بین دو کوه
gorged	گذرگاه تنگ بین دو کوه
address bus	گذر آدرس گذرگاه نشانی
dromos	[راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
absorption	[گذرگاه بین جرز و سطح دیوار]
tubal	وابسته به لوله رحمی یا گذرگاه تخم
ppd	Device Protection Port دستگاه حفافت گذرگاه
daisy chain interrupt	یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی