Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
geothermal gradient
گرادیان دمای زمین
Other Matches
geothermal gradient
شیب دمای زمین
celsius temperature scale
مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
centigrade temperature scale
مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
gradient
گرادیان
gradients
گرادیان
thermal gradient
گرادیان دما
temperature gradient
گرادیان دما
potential gradient
گرادیان ولتاژ
gradient
گرادیان
[ریاضی]
concentration gradient
گرادیان غلظت
voltage gradient
گرادیان ولتاژ
pressure gradient
گرادیان فشار
gradian
گرادیان
[یکای زاویه]
[ریاضی]
grade
گرادیان
[یکای زاویه]
[ریاضی]
grad
گرادیان
[یکای زاویه]
[ریاضی]
gon
گرادیان
[یکای زاویه]
[ریاضی]
total temperature
دمای کل
neel temperature
دمای نل
ambient temperature
دمای محیط
reduced temprature
دمای کاهیده
transition temperature
دمای تحول
aniline point
دمای انیلینی
high temperature
دمای بالا
annealing point
دمای تابکاری
kelvin temperature
دمای کلوین
absolute temperature
دمای مطلق
inversion temperature
دمای وارونگی
barrel temperature
دمای پاتیل
room temperature
دمای اتاق
boyle's temperature
دمای بویل
internal temperature
دمای درونی
brightness temperature
دمای درخشایی
brittle temperature
دمای شکنندگی
annealing temperature
دمای تابکاری
specific heat
دمای ویژه
transition temperature
دمای فراگذری
cryogenic temperature
دمای سرمازایی
curie temperature
دمای کوری
operating temperature
دمای عملیاتی
equiviscous temperature
دمای همدوسندگی
effective temperature
دمای موثر
maximum temperature
دمای ماکزیمم
mixture temperature
دمای اختلاط
critical temperature
دمای بحرانی
optimum temperature
دمای بهینه
transition temperature
دمای تبدیل
wet bulb temperature
دمای تر مخزن
white heat
دمای سفید
brittleness temperature
دمای شکنندگی
critical isotherm
هم دمای بحرانی
absolute boiling point
دمای جوش مطلق
absolute temperature scale
مقیاس دمای مطلق
approximate absolute temperature
دمای مطلق تقریبی
gamma transition temperature
دمای تبدیل شیشهای
rankin temperature scale
مقیاس دمای رانکین
rankine temperature scale
مقیاس دمای رانکین
absolute scale
مقیاس دمای مطلق
rubbery transition temperature
دمای تبدیل لاستیکی
condensed mercurytemperature
دمای جیوه متراکم
dry bulb temperature
دمای خشک مخزن
exhaust gas temperature
دمای گاز خروجی
heat deflection temperature
دمای انحراف گرمایی
glasy trainsition temperature
دمای تبدیل شیشهای
thershold temperature
استانه دمای ذرات
thermodynamic temperature scale
مقیاس دمای ترمودینامیکی
t.g
دمای تبدیل شیشهای
glass transition temperature
دمای تبدیل شیشهای
blackbody temperature
دمای جسم سیاه
softening temperature
دمای نرم شدن
isothermal process
تحول در دمای ثابت
critical isotherm
منحنی هم دمای بحرانی
creep strength at elevated temperatures
مقاومت خزشی در دمای بالا
yield point at elevated temperatures
نقطه تسلیم در دمای بالا
yield point at normal temperature
نقطه تسلیم در دمای بالا
compressor inlet temperature
دمای گازهای ورودی کمپرسور
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
ambient
متوسط دمای طبیعی اطراف یک وسیله
air hardening
سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
ice point
دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
bayonet thermocouple probe
قسمت حس کننده دمای سرسیلندر که داخل ان پیچ میشود
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
cryogenic memory
رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
reference junction
اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
burn in
فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
austempering
تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
icebox rivet
میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
wein law
طول موج بیشترین شدت تابش حاصل از منبع جسم داغ با دمای مطلق نسبت عکس دارد
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
curie point
دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
constant temperature pressure
welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
cold thrust
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold test
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
decarburizing
گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
compression ignition
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
موشک زمین به زمین
stp
شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard condition
شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
ntp
شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard temperature and pressure
شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
normal temperature and pressure
شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall.
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
earth's attraction
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface to surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
extra terrestrial
زمین
grazed
زمین
grazes
زمین
floor
کف زمین
graze
زمین
grass roots
کف زمین
globe
زمین
ground surface
کف زمین
ground line
خط زمین
geodetically
زمین
floors
کف زمین
norland
زمین
earthing
زمین
floored
کف زمین
terrain
زمین
cinder track
زمین دو
tellus
زمین
acres
زمین
acre
زمین
this earthly round
زمین
land
زمین
cinder tracks
زمین دو
land n
زمین
soil
زمین
soiling
زمین
rooter
زمین کن
lackland
بی زمین
soils
زمین
globes
زمین
earth
زمین
fields
زمین
domain
زمین
ground
زمین
ground
: زمین
field
زمین
real estate
زمین
floor
کف زمین
earths
زمین
ground
[British]
[floor]
کف زمین
aerospace
جو زمین
domains
زمین
ground
کف زمین
fielded
زمین
above the earth
بالای زمین
above the earth
در روی زمین
ground
زمین کردن
abuttals
زمین همسایه
ground
اتصال زمین
abuttals
زمین سرحدی
abuttal
زمین مجاور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com