English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (10 milliseconds)
English Persian
extend گرافیک و نشانه ها است
extending گرافیک و نشانه ها است
extends گرافیک و نشانه ها است
Search result with all words
paddle وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddled وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddles وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddling وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
styli وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
stylus وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
styluses وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
Other Matches
pointer نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
interactive graphics نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ToolTips برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
graphics گرافیک
graphics, business گرافیک
graphic گرافیک
road movement graph گرافیک راهپیمایی
calligraphic graphics گرافیک خطاطی
color graphics گرافیک رنگی
passive graphics گرافیک منفعل
management graphics مدیریت گرافیک
analytical graphics گرافیک تحلیلی
graph نقشه هندسی گرافیک
turtle graphics گرافیک لاک پشتی
bit mapped graphics گرافیک نگاشت ذره یی
low res graphics گرافیک با وضوح پایین
graphs نقشه هندسی گرافیک
national computer graphics association انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
rounding ایجاد دید بهتر در گرافیک
zooming بزرگ کردن یک ناحیه از متن یا گرافیک
prints کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
print کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
printed کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
electro optics وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
presentation graphics گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
cad/cam گرافیک کامپیوتری Aided Computer/AidedDesign anufacturingComputer
Hewlett Packard مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک
MCGA استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC
ncga Computer National انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
multicolour استاندارد آداپتور گرافیک رنگی مناسب در کامپیوترهای IBM PC
targetting پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
targetted پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
bit map ناحیهای در کامپیوتر که برای گرافیک نگهداری شده است
sprite شی ای که اطراف صفحه نمایش در گرافیک کامپیوتری حرکت کند
targets پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
targeting پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
targeted پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
target پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
conceals پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
colour صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
multimedia ترکیب صوت و گرافیک و ویدیو و متن در برنامه کاربردی
conceal پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
tone درجه تیرگی و سایه داربودن رنگ در گرافیک کامپیوتری
tones درجه تیرگی و سایه داربودن رنگ در گرافیک کامپیوتری
colours صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
presentation manager واسط کار به گرافیک تامین شده توسط سیستم عامل OS/2
target array نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
graph اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
graphs اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
filed به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
file به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
swims گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
handles نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
swim گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
handle نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
hercules graphics adapter استاندارد برای آداپتور تک گرافیک با renolation بالا ساخت Hercules Carporation
dejagging نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
desktop در یک GUI فضای کاری که نمایش گرافیک از میز کار واقعی ای با نشانههای تلفن
graphic زبان برنامه نویس کامپیوتر با دستورات توکار و مفید حین نمایش گرافیک
Quantel شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
spline در گرافیک کامپیوتری کثیرالجملهای چند قطعهای با تدوام مرتبه اول بین قطعههای ان
bells and whistles یک توضیح غیر رسمی ازویژگیهای بیشتر یک سیستم کامپیوتری که شامل گرافیک نمایش رنگی
language زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
languages زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
anti- روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
aliasing روش کاهش اثر لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها. 2-
monochrome صفحه نمایش کامپیوتر که متن و گرافیک را سیاه و سفید و سایه دار و نه رنگی نشان میدهد
startup screen متن یا گرافیک نمایش داده شده در حین اجرای برنامه کاربردی یا کتاب چند رسانهای
VT terminal emulation استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
extends استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extend استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extending استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
multibank dynamic random access memory حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
MDRAM حافظه با کارایی بالا که در کارتهای آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
sketching روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند
positive که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
description زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد
erasers در یک برنامه گرافیک تابعی که به فضاهای تصویر اجازه پاک شدن میدهد و یا اینکه با رنگ شب صفحه یکسان شود
eraser در یک برنامه گرافیک تابعی که به فضاهای تصویر اجازه پاک شدن میدهد و یا اینکه با رنگ شب صفحه یکسان شود
sprites اشیاء کوچک و با وضوح بالاکه روی مانیتور بطورمستقل از متن یا گرافیک دیگرمی توان حرکت داده شوند
descriptions زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد
BMP در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است
adapter در کامپیوتر که حاوی دستورات نرم افزاری مبدل به سیگنالهای الکتریکی است تا گرافیک را در صفحه تصویر متصل به آن نشان دهد
VT terminal emulation مجموعه استاندارد کدها سافت Digital Gquipment Corpcration برای کنترل نحوه نمایش متن و گرافیک روی ترمینالها
texture mapping 1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید.
graphics در کامپیوتر که دستورات نرم افزاری را به سگنالهای الکتریکی تبدیل می کنند که گرافیک را روی صفحه تصور متصل نشان میدهد
storage TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
thumbnails نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
thumbnail نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
monitored واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitors واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitor واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
dump نشان دادن متن یا گرافیک روی صفحه نمایش بر روی چاپگر
pasting درج متن یا گرافیک کپی شده یا بریده شده در یک فایل
pastes درج متن یا گرافیک کپی شده یا بریده شده در یک فایل
pasted درج متن یا گرافیک کپی شده یا بریده شده در یک فایل
paste درج متن یا گرافیک کپی شده یا بریده شده در یک فایل
edit فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
edited فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
preview نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
previews نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
window فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
blit در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
bitblt در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
videos متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoed متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
video متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoing متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
flicker تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
presentation graphics گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
spherization جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
symptoms نشانه
bench mark نشانه
reminiscences نشانه
reminiscence نشانه
one address با یک نشانه
mark نشانه
symbol نشانه
presage نشانه
presaged نشانه
presages نشانه
presaging نشانه
traces نشانه
traced نشانه
trace نشانه
omens نشانه
ikons نشانه
attribute نشانه
attributes نشانه
symptomless بی نشانه
symptom نشانه
indicative نشانه
emblematic نشانه
attributing نشانه
marks نشانه
icon نشانه
icons نشانه
omen نشانه
sacrament نشانه
emblem نشانه
indications نشانه ها
markers نشانه
tokens نشانه
cue نشانه
cues نشانه
portent نشانه
portents نشانه
signaled نشانه
cursor نشانه گر
token نشانه
cursors نشانه گر
signal نشانه
signalled نشانه
emblems نشانه
sacraments نشانه
marker نشانه
colour امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
colours امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
trains نشانه رفتن
proofs نشانه مدرک
cue learning نشانه اموزی
direction peg میخ نشانه
proof نشانه مدرک
discriminandum نشانه افتراق
emblematical حاوی نشانه
frequency mark نشانه فرکانس
go ahead نشانه ترقی
symptomatic نشانه بیماری
indicium نشانه ویژه
bode نشانه بودن
targetting تیر نشانه
cockshy نشانه روی
cockshot نشانه روی
line of sight خط نشانه روی
aiming نشانه روی
bench mark نشانه مبنا
indication اشعار نشانه
targetted تیر نشانه
targets تیر نشانه
targeting تیر نشانه
badge reader نشانه خوان
trained نشانه رفتن
targeted تیر نشانه
train نشانه رفتن
asterisks 1-نشانه گرافیکی
asterisk 1-نشانه گرافیکی
target تیر نشانه
dan buoy بویه نشانه
allegory نشانه علامت
signalled علامت نشانه
signaled علامت نشانه
typology نشانه شناسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com