Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 155 (8 milliseconds)
English
Persian
cri du chat
گربه اوایی
Other Matches
genet
جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
feline
وابسته به تیره گربه گربه صفت
assonance
هم اوایی
vocalical
اوایی
vocalic
اوایی
phonetic
اوایی
homonymy
هم اوایی
vocative
اوایی
vocatives
اوایی
vocal
اوایی
vocals
اوایی
clang association
تداعی اوایی
phonic method
روش اوایی
sounding lead
ژرفاسنج اوایی
sonic equipment
وسایل اوایی
phono plug
دوشاخه اوایی
polyphony
چند اوایی
paralalia
نابهنجاری اوایی
phonetic alphabet
الفبای صوتی یا اوایی
vocal cords
تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی
neko
گربه
air drain
گربه رو
felid
گربه
grimalkin
گربه
gib cat
گربه نر
puss
گربه
malkin
گربه
cat
گربه
tom cat
گربه نر
moggy
گربه
tomcats
گربه نر
flues
گربه رو
flue
گربه رو
cats
گربه
the cat has nine lives
گربه
ventus's shell
کس گربه
tomcat
گربه نر
Persian cat
گربه ایرانی
cattish
گربه وار
catling
بچه گربه
cats eye
چشم گربه
cattily
گربه وار
cattiness
گربه صفتی
felinity
گربه صفتی
civet
گربه زباد
abyssinian
نژادی از گربه
felid
گربه مانند
felidae
تیره گربه
fitchet
گربه قطبی
lead one a dance
گربه رقصاندن
to lead one a dance
گربه رقصاندن
lemon grass
گربه دشتی
meaow
صدای گربه
meow
صدای گربه
sheat fish
گربه ماهی
tabby cat
گربه خط دار
silure
گربه ماهی
kitling
بچه گربه
tiger cat
گربه وحشی
foumart
گربه شمالی
foumart
گربه قطبی
to pull the strings
گربه رقصاندن
gib
گوه گربه نر
gib cat
گربه اخته
grimalkin
گربه ماده
heating flue
تنوره گربه رو
reflecting stud
چشم گربه
catlike
گربه وار
kit
بچه گربه
cowry
نوعی کس گربه
kitty
بچه گربه
kitties
بچه گربه
wildcats
گربه وحشی
cat's paws
پنجه گربه
cat's paw
پنجه گربه
mewed
صدای گربه
tom
جنس نر گربه نر
mew
صدای گربه
kittens
بچه گربه
mewing
صدای گربه
tabbies
گربه ماده
tabby
گربه ماده
cowries
نوعی کس گربه
kitten
بچه گربه
kits
بچه گربه
pussies
گربه وار
wildcat
گربه وحشی
pussy
گربه وار
cowrie
نوعی کس گربه
cattier
گربه صفت
ailurophobia
گربه هراسی
galeophobia
گربه هراسی
gatophobia
گربه هراسی
cattier
شبیه گربه
caracal
گربه صحرایی
toms
جنس نر گربه نر
cathead
کله گربه
catfish
گربه ماهی
cattiest
شبیه گربه
cattiest
گربه صفت
catty
شبیه گربه
catty
گربه صفت
voice mail
پست اوایی پست صوتی
to pull the wires
گربه رقصانی کردن
miaow
صدای گربه میومیو
miaowed
صدای گربه میومیو
They fight like cat and dog.
مانند سگ و گربه به هم می پرند.
viverrine
خانواده گربه زباد
cat gets one's tongue
<idiom>
گربه زبونش را خورده
tabby cat
گربه ببری یا پلنگی
miaowing
صدای گربه میومیو
viverrine
شبیه گربه زباد
miaows
صدای گربه میومیو
caterwauls
صدای شیون گربه
serval
گربه دشتی افریقایی
gib
گربه صفت بودن
pussies
ریم الود گربه
leopards
پلنگ گربه وحشی
leopard
پلنگ گربه وحشی
kittenish
مثل بچه گربه
beom seogi
گربه سان ایستادن
catamount
یکجور گربه دشتی
catamountain
یکجور گربه دشتی
caterwauling
صدای شیون گربه
caterwauled
صدای شیون گربه
miaou
صدای گربه میومیو
caterwaul
صدای شیون گربه
neko ashi dachi
ایستادن گربه سان
pussy
ریم الود گربه
The cat dreams of mice.
<proverb>
گربه در خواب موش بیند.
There is not room no swing a cat .
<proverb>
گربه را مجال گذز نیست .
Siamese cats
گربه چشم ابی ولاغرسیامی
fitchew
پوست راسو یا گربه قطبی
fisch
پوست راسو یا گربه قطبی
A cat has nine lives .
<proverb>
گربه هفت جان دارد .
play cat and mouse with someone
<idiom>
موش و گربه بازی کردن
Siamese cat
گربه چشم ابی ولاغرسیامی
margay
گربه پلنگی امریکای جنوبی
linsang
گربه زباد برمه وجاوه
hemp nettle
گیاهان جنس کله گربه
manx cat
گربه اهلی موکوتاه ودم کوتاه
cougars
گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
cougar
گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
wire pulling
گربه رقصانی تحریک سیاست بازی
fleas i. doges and cats
کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
rumpy
یکجور گربه بی دم در جزیره man of isle
The cat ate the whole mouse.
گربه تمام موش راخورد ( گوشت ،استخوان وغیره )
Two cas and a mouse , two wives in one house , two.
<proverb>
دو گربه و یک موش ,دو زن در یک خانه و دو سگ و یک استخوان هرگز سلوکشان نشود .
No matter which way you fling a cat, it will light.
<proverb>
گربه را هر طورى بیندازند روى چهار دست و پا پائین مى آید.
catgut
روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
returned
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returning
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returns
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
return
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com