English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English Persian
tabbies گربه ماده
tabby گربه ماده
grimalkin گربه ماده
Other Matches
genet جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
feline وابسته به تیره گربه گربه صفت
thermite ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
gunk ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dope معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolants ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant ماده سرماساز ماده خنک کننده
dopes معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
female connector دوشاخه ماده متصل کننده ماده
fueled ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments ماده رنگی ماده ملونه
fuelled ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment ماده رنگی ماده ملونه
fuels ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel ماده انرژی زا ماده کارساز
flue گربه رو
cat گربه
tomcats گربه نر
cats گربه
tomcat گربه نر
puss گربه
ventus's shell کس گربه
tom cat گربه نر
malkin گربه
flues گربه رو
felid گربه
gib cat گربه نر
neko گربه
grimalkin گربه
air drain گربه رو
moggy گربه
the cat has nine lives گربه
pussy گربه وار
cat's paw پنجه گربه
foumart گربه شمالی
heating flue تنوره گربه رو
pussies گربه وار
cat's paws پنجه گربه
meow صدای گربه
gib گوه گربه نر
wildcat گربه وحشی
gatophobia گربه هراسی
wildcats گربه وحشی
galeophobia گربه هراسی
gib cat گربه اخته
kitty بچه گربه
fitchet گربه قطبی
reflecting stud چشم گربه
kitties بچه گربه
felidae تیره گربه
felid گربه مانند
tiger cat گربه وحشی
Persian cat گربه ایرانی
foumart گربه قطبی
to pull the strings گربه رقصاندن
catlike گربه وار
lemon grass گربه دشتی
lead one a dance گربه رقصاندن
kitling بچه گربه
ailurophobia گربه هراسی
kitten بچه گربه
kittens بچه گربه
mewing صدای گربه
tom جنس نر گربه نر
toms جنس نر گربه نر
tabby cat گربه خط دار
civet گربه زباد
caracal گربه صحرایی
meaow صدای گربه
cattish گربه وار
catling بچه گربه
cats eye چشم گربه
cattily گربه وار
cattiness گربه صفتی
felinity گربه صفتی
cathead کله گربه
kit بچه گربه
mew صدای گربه
cattiest گربه صفت
cattier گربه صفت
catty شبیه گربه
cattier شبیه گربه
catty گربه صفت
abyssinian نژادی از گربه
cowry نوعی کس گربه
cowries نوعی کس گربه
sheat fish گربه ماهی
to lead one a dance گربه رقصاندن
kits بچه گربه
cri du chat گربه اوایی
mewed صدای گربه
cowrie نوعی کس گربه
catfish گربه ماهی
silure گربه ماهی
cattiest شبیه گربه
caterwaul صدای شیون گربه
caterwauled صدای شیون گربه
miaow صدای گربه میومیو
caterwauls صدای شیون گربه
catamount یکجور گربه دشتی
leopard پلنگ گربه وحشی
catamountain یکجور گربه دشتی
caterwauling صدای شیون گربه
miaows صدای گربه میومیو
tabby cat گربه ببری یا پلنگی
miaowing صدای گربه میومیو
beom seogi گربه سان ایستادن
serval گربه دشتی افریقایی
miaowed صدای گربه میومیو
leopards پلنگ گربه وحشی
to pull the wires گربه رقصانی کردن
neko ashi dachi ایستادن گربه سان
viverrine شبیه گربه زباد
They fight like cat and dog. مانند سگ و گربه به هم می پرند.
viverrine خانواده گربه زباد
pussy ریم الود گربه
kittenish مثل بچه گربه
gib گربه صفت بودن
cat gets one's tongue <idiom> گربه زبونش را خورده
miaou صدای گربه میومیو
pussies ریم الود گربه
gynandromorph جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
Siamese cat گربه چشم ابی ولاغرسیامی
There is not room no swing a cat . <proverb> گربه را مجال گذز نیست .
hemp nettle گیاهان جنس کله گربه
Siamese cats گربه چشم ابی ولاغرسیامی
A cat has nine lives . <proverb> گربه هفت جان دارد .
The cat dreams of mice. <proverb> گربه در خواب موش بیند.
play cat and mouse with someone <idiom> موش و گربه بازی کردن
fisch پوست راسو یا گربه قطبی
margay گربه پلنگی امریکای جنوبی
linsang گربه زباد برمه وجاوه
fitchew پوست راسو یا گربه قطبی
fleas i. doges and cats کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
wire pulling گربه رقصانی تحریک سیاست بازی
manx cat گربه اهلی موکوتاه ودم کوتاه
rumpy یکجور گربه بی دم در جزیره man of isle
cougar گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
cougars گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
oogamete سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
The cat ate the whole mouse. گربه تمام موش راخورد ( گوشت ،استخوان وغیره )
Two cas and a mouse , two wives in one house , two. <proverb> دو گربه و یک موش ,دو زن در یک خانه و دو سگ و یک استخوان هرگز سلوکشان نشود .
catgut روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
No matter which way you fling a cat, it will light. <proverb> گربه را هر طورى بیندازند روى چهار دست و پا پائین مى آید.
return کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returning کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returned کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returns کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
bitched سگ ماده
bitches سگ ماده
articles ماده
bitching سگ ماده
nanny goats بز ماده
article ماده
anti matter ضد ماده
bitch سگ ماده
stuffless بی ماده
mattered ماده
nany بز ماده
matter ماده
mattering ماده
nanny goat بز ماده
stuff ماده
substances ماده
stuffed ماده
stuffs ماده
antimatter ضد ماده
matters ماده
agent ماده
agents ماده
substance ماده
catch for door bolt ماده
provision ماده
stipulation ماده
materials ماده
clause ماده
item ماده
abscess ماده
abscesses ماده
items ماده
material ماده
metal ماده
female ماده
monoclinous نر و ماده
clauses ماده
foamed meterid ماده کف
metals ماده
doe گوزن ماده
female connector اتصال ماده
hen bird مرغ ماده
hen parrot طوطی ماده
hen pheasant قرقاول ماده
antimatter پاد ماده
hen sparrow گنجشک ماده
gynandrous نر و ماده دو جنسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com