Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
catfish
گربه ماهی
sheat fish
گربه ماهی
silure
گربه ماهی
Other Matches
genet
جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
feline
وابسته به تیره گربه گربه صفت
pomfret
یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
sea horse
موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck
ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
escolar
نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
fish
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
haddock
ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
guppy
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
fishes
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fished
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
mackerel
ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
guppies
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
grayfish
نوعی ماهی روغن سگ ماهی
sea calf
گوساله ماهی سگ ماهی
grimalkin
گربه
air drain
گربه رو
neko
گربه
gib cat
گربه نر
moggy
گربه
felid
گربه
malkin
گربه
flue
گربه رو
flues
گربه رو
cats
گربه
cat
گربه
puss
گربه
tom cat
گربه نر
the cat has nine lives
گربه
tomcat
گربه نر
tomcats
گربه نر
ventus's shell
کس گربه
grimalkin
گربه ماده
lead one a dance
گربه رقصاندن
meow
صدای گربه
to lead one a dance
گربه رقصاندن
meaow
صدای گربه
tabby
گربه ماده
lemon grass
گربه دشتی
fitchet
گربه قطبی
mew
صدای گربه
reflecting stud
چشم گربه
foumart
گربه قطبی
foumart
گربه شمالی
to pull the strings
گربه رقصاندن
gatophobia
گربه هراسی
tiger cat
گربه وحشی
gib
گوه گربه نر
mewing
صدای گربه
galeophobia
گربه هراسی
tabby cat
گربه خط دار
mewed
صدای گربه
gib cat
گربه اخته
ailurophobia
گربه هراسی
tabbies
گربه ماده
pussy
گربه وار
kits
بچه گربه
kitty
بچه گربه
felinity
گربه صفتی
cattiness
گربه صفتی
cattily
گربه وار
cats eye
چشم گربه
tom
جنس نر گربه نر
toms
جنس نر گربه نر
catling
بچه گربه
Persian cat
گربه ایرانی
kit
بچه گربه
civet
گربه زباد
heating flue
تنوره گربه رو
wildcat
گربه وحشی
wildcats
گربه وحشی
cat's paws
پنجه گربه
cat's paw
پنجه گربه
abyssinian
نژادی از گربه
cowry
نوعی کس گربه
cowries
نوعی کس گربه
cowrie
نوعی کس گربه
kitties
بچه گربه
cattish
گربه وار
catlike
گربه وار
caracal
گربه صحرایی
kitling
بچه گربه
felid
گربه مانند
pussies
گربه وار
kittens
بچه گربه
kitten
بچه گربه
cri du chat
گربه اوایی
felidae
تیره گربه
cattiest
گربه صفت
catty
گربه صفت
cattiest
شبیه گربه
cathead
کله گربه
cattier
گربه صفت
cattier
شبیه گربه
catty
شبیه گربه
pickerel
اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
serval
گربه دشتی افریقایی
pussy
ریم الود گربه
kittenish
مثل بچه گربه
caterwauls
صدای شیون گربه
caterwauling
صدای شیون گربه
caterwauled
صدای شیون گربه
caterwaul
صدای شیون گربه
miaou
صدای گربه میومیو
leopard
پلنگ گربه وحشی
leopards
پلنگ گربه وحشی
pussies
ریم الود گربه
gib
گربه صفت بودن
neko ashi dachi
ایستادن گربه سان
miaows
صدای گربه میومیو
to pull the wires
گربه رقصانی کردن
beom seogi
گربه سان ایستادن
viverrine
شبیه گربه زباد
cat gets one's tongue
<idiom>
گربه زبونش را خورده
They fight like cat and dog.
مانند سگ و گربه به هم می پرند.
catamount
یکجور گربه دشتی
viverrine
خانواده گربه زباد
miaowed
صدای گربه میومیو
miaow
صدای گربه میومیو
miaowing
صدای گربه میومیو
catamountain
یکجور گربه دشتی
tabby cat
گربه ببری یا پلنگی
fitchew
پوست راسو یا گربه قطبی
The cat dreams of mice.
<proverb>
گربه در خواب موش بیند.
Siamese cats
گربه چشم ابی ولاغرسیامی
There is not room no swing a cat .
<proverb>
گربه را مجال گذز نیست .
margay
گربه پلنگی امریکای جنوبی
A cat has nine lives .
<proverb>
گربه هفت جان دارد .
hemp nettle
گیاهان جنس کله گربه
linsang
گربه زباد برمه وجاوه
fisch
پوست راسو یا گربه قطبی
Siamese cat
گربه چشم ابی ولاغرسیامی
play cat and mouse with someone
<idiom>
موش و گربه بازی کردن
wire pulling
گربه رقصانی تحریک سیاست بازی
manx cat
گربه اهلی موکوتاه ودم کوتاه
rumpy
یکجور گربه بی دم در جزیره man of isle
cougars
گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
cougar
گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
fleas i. doges and cats
کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
Two cas and a mouse , two wives in one house , two.
<proverb>
دو گربه و یک موش ,دو زن در یک خانه و دو سگ و یک استخوان هرگز سلوکشان نشود .
The cat ate the whole mouse.
گربه تمام موش راخورد ( گوشت ،استخوان وغیره )
No matter which way you fling a cat, it will light.
<proverb>
گربه را هر طورى بیندازند روى چهار دست و پا پائین مى آید.
catgut
روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
teleost
ماهی استخوانی وابسته به ماهی استخوانی
returns
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
return
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returning
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returned
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
piscium
ماهی
per mensem
ماهی
tuna fish
ماهی تن
mermaid
زن ماهی
tartar sauce
سس ماهی
caudal fin
دم ماهی
fishes
ماهی
sturgeon
سگ ماهی
lunar
ماهی
pisces
ماهی
mermaids
زن ماهی
fumade
ماهی
tuna
ماهی تن
fish
ماهی
fished
ماهی
gar
سگ ماهی
haberdine
ماهی
dogfish
سگ ماهی
doradus
طلا ماهی
horse mackerel
ماهی برگ
i went to fish
ماهی بگیرم
ground gudgeon
ماهی تیان
dace
ماهی ریزقنات
cuttle fish
ماهی مرکب
dorado
ماهی زرین
doradus
ماهی زرین
cuttle
ماهی مرکب
dorado
طلا ماهی
halieutics
ماهی گیری
fish farm
پرورشگاه ماهی
ear shell
گوشک ماهی
electric eal
ماهی برقدار
gurnet
ماهی سرگنده
dragger
ماهی گیر
gurnet
سرخ ماهی
guitarfish
ماهی گیتار
darter
ماهی جهنده
eulachon
نوعی ماهی
sea devil
ماهی کوسه
fish like
ماهی مانند
frog fish
ماهی کوسه
frier
ماهی تابه
fomalhaut
دهان ماهی
fish spawn
تخم ماهی
flat fish
ماهی پهن
fishway
گذرگاه ماهی
fishiness
خوی ماهی
fish glue
سریش ماهی
fish tail
مانند دم ماهی
fryer
ماهی تابه
fish fag
زن ماهی فروش
game fish
ماهی موردنظر
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com