English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
dragon گردان سوار اسبی
dragons گردان سوار اسبی
Other Matches
cavalry سوار نظامی سوار اسبی
to ride on a horse اسبی را سوار شدن
squadrons گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
squadron گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
composite squadron گردان سوار زرهی یا هلی کوپتر مختلط
staging سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
to ride and tie اسپیرا بشراکت سوار شدن بدین سان که یکی سوار ان شده جلورود
embarked سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarks سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarking سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embark سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
horsey اسبی
kelpy جن اسبی
kelpie جن اسبی
equine اسبی
horse guards گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
horsecar واگن اسبی
horse car واگن اسبی
horsehead nebula ابری کله اسبی
horseshoe magnet اهنربای نعل اسبی
horseshoe shaped section مقطع نعل اسبی
to ride on a horse روی اسبی سوارشدن
horse اسبی وابسته به اسب
ponytails ارایش دم اسبی گیسو
ponytail ارایش دم اسبی گیسو
prancer اسبی که روی دو پا بلندمیشود
maiden اسبی که هنوز برنده نشده
maidens اسبی که هنوز برنده نشده
highweight اسبی که زیادترین وزن راگرفته
to put money on a horse روی اسبی گرو بستن
daisy cutter اسبی که پایش راکم از زمین بلندمیکند
to chant a horse بازبان بازی یاتعریف اسبی رافروختن
stealer اسبی که بطور غیرمنتظره پیروز شده
to p a vehicle or horse جلو گردونه یا اسبی را نگاه داشتن
tramway واگن راه اهن برقی یا اسبی
limulus خرچنگ نعل اسبی وبزرگ سواحل امریکا
cavalry man سوار در سوار نظام
also eligible اسبی که درصورت حذف یک اسب دیگر میتواند جای انرابگیرد
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
sleepers میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
sleeper میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
albanega [دیوار لچکی بین قوس نعل اسبی غربی و قاب مستطیل اطراف آن]
greenest چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
green چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
revolving گردان
sq گردان
rambler سر گردان
levorotatory چپ گردان
battalion گردان
battalions گردان
swing door در گردان
pivoting گردان
ramblers سر گردان
swing bridge پل گردان
turnstiles گردان در
turnstile گردان در
doubled edge لب گردان
swing doors در گردان
winches گردان
winched گردان
winch گردان
winching گردان
versatile گردان
levogyrous چپ گردان
rotary گردان
centrosphere گردان سپهر
revolving kiln کوره گردان
revolving fund تنخواه گردان
turnsole گل افتاب گردان
rotary beam antenna انتن گردان
swing gates دریچههای گردان
swing bucket جراثقال گردان
swinging derrick دریک گردان
swivel joint مفصل گردان
swivel knee زانویی گردان
swivel vise گیره گردان
rotary converter تبدیل گر گردان
rotary converter مبدل گردان
dextrogyrous راست گردان
roll over credit اعتبار گردان
circulation pump پمپ گردان
rotary kiln کوره گردان
sunflower گل افتاب گردان
battalion commander فرمانده گردان
rotary selector سلکتور گردان
rotary shear قیچی گردان
rotary table میز گردان
turnable foot bridge پل پیاده رو گردان
rotary type regulator رگولاتورنوع گردان
rotary wing بال گردان
rotating field میدان گردان
moving coil قاب گردان
rotary pump پمپ گردان
rotary klin کوره گردان
manipulator تعزیه گردان
barysphere گردان سپهر
rotary current جریان گردان
rotary discharger تخلیه گر گردان
artillery battalion گردان توپخانه
rotary drum طبلک گردان
visors افتاب گردان
visor افتاب گردان
rotors چرخ گردان
rotor چرخ گردان
rotary crane جراثقال گردان
selector switch کلید گردان
separate battalion گردان مستقل
treadmills نوار گردان
treadmill نوار گردان
daisy گل افتاب گردان
daisies گل افتاب گردان
sunshades افتاب گردان
sunshade افتاب گردان
slewing crane جراثقال گردان
smoke jack سیخ گردان
star handle دستگیره گردان
rotary furnace کوره گردان
swivel حلقه گردان
swivel مفصل گردان
tape drives نوار گردان
tape drive نوار گردان
swivels مفصل گردان
swivels حلقه گردان
swivelled مفصل گردان
swivelled حلقه گردان
swivel block قرقره گردان
knobs تکمه گردان
knob تکمه گردان
He turned away from his wife . از همسرش رو گردان شد
quizmasters آزمون گردان
selector کلید گردان
selectors کلید گردان
cylinderical rotary valve شیر گردان
quizmasters آزمونچه گردان
quizmaster آزمون گردان
quizmaster آزمونچه گردان
psychedelic روان گردان
working capital تنخواه گردان
sunflowers گل افتاب گردان
flexible drive tool ابزار گردان
pivot پاشنه گردان
pivoted پاشنه گردان
pivots پاشنه گردان
turret برج گردان
spindles میله گردان
spindle میله گردان
merry go round چرخ گردان
moving magnet اهنربای گردان
curved design نماد گردان
rotary switch کلید گردان
imprest تنخواه گردان
helianthus گل افتاب گردان
pivoted lever اهرم گردان
pivoting window پنجره گردان
portable lamp چراغ گردان
portable pump پمپ گردان
turrets برج گردان
propeller fan پروانه گردان
visard افتاب گردان
revolving credit اعتبار گردان
vent wing پنجره گردان
engineer battalion گردان مهندسی
variable capacitor خازن گردان
revolving crane جرثقیل گردان
ervolving credit اعتبار گردان
engineer battalion گردان مهندس
dextrorotatory راست گردان
vizor افتاب گردان
visorless بی افتاب گردان
rotary phase converter تبدیل گر فاز گردان
office swivel chair صندلی گردان اداری
endless screw پیچ دندانه گردان
latch for pivoting windows چفت پنجره گردان
regiments گردان در ارتش انگلیس
rotary spark gap دهانه جرقه گردان
half height drive نیم گردان دیسک
rotary type regulator تنظیم کننده گردان
physical drive دیسک گردان فیزیکی
rotary wing هواپیمای بال گردان
moving magnet galvanometer گالوانومتر اهنربای گردان
drive designator پارامتر دیسک گردان
wilder سر گردان و اواره بودن
amphibious squadron گردان عملیات اب خاکی
dial feed press پرس میزی گردان
aerial port squadron گردان بارانداز هوایی
supinator muscle عضله برون گردان
cash items اسناد تنخواه گردان
cd rom disk drive دیسک گردان سی دی- رام
battalion landing team تیم ساحلی گردان
bogie hearth furnce کوره حرارتی گردان
psychotropic drugs داروهای روان گردان
rotary heat furnace کوره با اتشدان گردان
psychedelic داروی روان گردان
regiment گردان در ارتش انگلیس
winchester drive دیسک گردان وینچستر
cyclostome جانور از راسته دهان گردان
drum miller دستگاه فرز غلطک گردان
nomadically بشیوه صحرا گردان و چادرنشینان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com