English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (17 milliseconds)
English Persian
walk گردش کننده راه رونده
walked گردش کننده راه رونده
walks گردش کننده راه رونده
Other Matches
excursionist گردش رونده سیاح
excursionist گردش کننده
rambling گردش کننده
circulative گردش کننده
peripatetic گردش کننده
promenader گردش کننده
Q Channel یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
constant displacement pump پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
flowchart template یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
shelf life مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
closed cycle reactor system در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
equation of exchange همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
scrounger کش رونده
input در رونده
passengers رونده
inputted در رونده
scroungers کش رونده
agoing رونده
goer رونده
abstracter کش رونده
passenger رونده
galloping چهارنعل رونده
moving staircase پله رونده
walking راه رونده
outgoing بیرون رونده
on the down grade پایین رونده
peripatetic راه رونده
traveling wave موج رونده
moving stairway پله رونده
escalator پله رونده
ascendent بالا رونده
scandent بالا رونده
escalators پله رونده
go ahead پیش رونده
escalator پله رونده
prevenient پیش رونده
gressorial راه رونده
wader راه رونده در اب
retreating blade تیغه پس رونده
passer رونده شطرنج
habitue رونده همیشگی
ascensive پیش رونده
ascensive بالا رونده
running part قسمت رونده
jerky نامنظم رونده
inward داخل رونده
vacationist مرخصی رونده
slide پس وپیش رونده
vacationer مرخصی رونده
progressive پیش رونده
upriser بالا رونده
marcher رژه رونده
conveyor belt بند رونده
live load بار رونده
mountant بالا رونده
sleepers خواب رونده
sleeper خواب رونده
slides پس وپیش رونده
conveyor belts بند رونده
crossing رژه رونده
ascending بالا رونده
oncoming جلو رونده
encyclic بدست چندنفر رونده
progressive تصاعدی جلو رونده
connected passes pawns پیادههای رونده متصل
groveling سینه مال رونده
plantigrade راه رونده روی کف پا
headlong بی پروا شیرجه رونده
slouchy دولا دولاراه رونده
saltigrade با جست راه رونده
gray روبه سفیدی رونده
yo-yos بالا و پایین رونده
yo-yo بالا و پایین رونده
belt conveyor نوار یا بند رونده
moving stairs {pl} پله های رونده
reptiles سینه مال رونده
mortal از بین رونده مردنی
moving staircases پله های رونده
escalators پله های رونده
moving stairways پله های رونده
mortals از بین رونده مردنی
reptile سینه مال رونده
grovelling سینه مال رونده
united pressed pawns پیادههای رونده متصل شطرنج
gradual قدم بقدم پیش رونده
travelling crane جرثقیل رونده بارانگیز خودرو
protected passed pawn پیاده رونده محافظت شده
retreating blade stall واماندگی تیغه پس رونده هلیکوپتر
naeryo jireugi ضربه دست پایین رونده
somnambulant خوابگرد در خواب راه رونده
digitigrade باپنجه راه رونده جانورپنجه رو
passed pawn پیاده رونده یا پاسه شطرنج
somnambular خوابگرد در خواب راه رونده
intrusive بزور داخل شونده فرو رونده
orthograde راه رونده با بدنی راست وعمودی
land sick کند رونده بواسطه نزدیکی بخشکی
decoys پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoy پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
sarmentose دارای شاخههای نازک وخیمده بالا رونده
decoyed پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoying پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
revved گردش
circuit گردش
flowline خط گردش
meanders گردش
meandered گردش
circuits گردش
revs گردش
meandering گردش
revolutions گردش
revolution گردش
walking گردش
flowine خط گردش
meander گردش
rev گردش
perambulation گردش
turns گردش
turn گردش
gyrations گردش
gyration گردش
water circulation گردش اب
counterclockwise rotation گردش به چپ
wrest گردش
wrested گردش
wresting گردش
wrests گردش
excursion گردش
canters گردش
cantering گردش
cantered گردش
canter گردش
excursions گردش
circumrotation گردش
movement گردش
operation گردش
progressing گردش
travel گردش
progresses گردش
progressed گردش
progress گردش
travels گردش
traveled گردش
jaunt گردش
raced گردش
races گردش
hiking گردش
hikes گردش
hiked گردش
on the rove در گردش
hike گردش
race گردش
paseo گردش
jaunts گردش
twirl گردش
twirled گردش
twirling گردش
twirls گردش
run گردش
runs گردش
promenades گردش
promenade گردش
circulations گردش
cycles گردش
maeander گردش
left handed rotation گردش به چپ
traversing گردش
itineration گردش
ambulation گردش
traverses گردش
traversed گردش
traverse گردش
cycled گردش
cycle گردش
nutation گردش
circulation گردش
itineracy گردش
anticlockwise rotation گردش به چپ
rotation گردش
period گردش
flows گردش
flowed گردش
trip گردش
flow گردش
trips گردش
strolls گردش
tripped گردش
stroll گردش
turnover گردش
revving گردش
strolled گردش
periods گردش
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
rate of turn میزان گردش
flow of income گردش درامد
negative caster گردش معکوس
working capital سرمایه در گردش
flow of information گردش اطلاعات
cycle دوره گردش
volume of sales گردش معاملات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com