English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
the neck of a bottle گردن بطری
Other Matches
lei دستبند یا گردن بندی از گل وغیره که بر گردن میاویزند گردن بند گل
neck گردن سر و گردن اسب
necks گردن سر و گردن اسب
bottles بطری
black glass bottle بطری
bottle بطری
bottle rack جا بطری
flacon بطری
gas bottle بطری گاز
bottles محتوی یک بطری
bottleneck دهانه بطری
bottlenecks دهانه بطری
winebottle بطری شرابی
vinaigrette بطری سرکه
cork screw پیچ سر بطری
wash bottle بطری شستشوی
gas cylinder بطری گاز
handscrew پیچ سر بطری
bottle feeding تغذیه با بطری
bottle-feeding تغذیه با بطری
jug fishing ماهیگیری با بطری
leyden jar بطری لید
bottle محتوی یک بطری
crown stopper سر بطری پهن
cylinders بطری گاز
magnums بطری دو کوارتی
nursing bottle بطری شیربچه
cylinder بطری گاز
magnum بطری دو کوارتی
absorption bottle بطری جذب
torticollis کجی مادرزادی گردن گردن کجی
fiasco ناکامی بطری شراب
gas washing bottle بطری گاز شویی
The bottle is fI'lled up with water بطری با آب پر شده است
quar بطری ابجویک کوارتی
bottle silt sampler نمونه برداری با بطری
flacon بطری در دار کوچک
duplex weighting bottle بطری دو دردار توزین
fiascos ناکامی بطری شراب
phials شیشه یا بطری کوچک
phial شیشه یا بطری کوچک
magnums بطری که دو باده در ان جای گیرد
closures دریچه درب بطری وغیره
closure دریچه درب بطری وغیره
magnum بطری که دو باده در ان جای گیرد
feeders رود فرعی بطری پستانک دار
feeding-bottles بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
feeder رود فرعی بطری پستانک دار
feeding-bottle بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
feeding bottle بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
uncork چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorking چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorked چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorks چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
bottle pocket billiard بیلیارد کیسه دار با 2 گوی ومهره بطری مانند
obsidian مواد اتش فشانی سیاه ماننداست به شیشه بطری
Molotov cocktail بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
Molotov cocktails بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
shake bottle بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
nape پس گردن
necks گردن
stiff-necked گردن کش
napes پس گردن
neck گردن
crookneck گردن کج
neck necessity گردن
insubordinate گردن کش
paxwax پی گردن
mooic گردن
restiff گردن کش
ascot دستمال گردن
nip up اسکلبکا پس گردن
anadem گردن بند
stiff neck خشکی گردن
neckcloth دستمال گردن
necklet گردن پوش
necklet خز یا شال گردن
restively گردن کشانه
nucha پشت گردن
cervical وابسته به گردن
ascot شال گردن
pervicacious گردن کش سرسخت
roughneck گردن کلفت
decollate گردن زدن
necker chief دستمال گردن
decollation گردن زنی
neckline گردن لباس
necklines گردن لباس
deer neck گردن کشیده
deer neck گردن همایی
to shake off the dust گردگیری گردن
He came back downcast ( shamefacekly ) . با گردن کج بر گشت
tippet گردن پوش
the neck of a womb گردن زهدان
hoodman blind گردن کلفت
incrassate غلیظ گردن
long necked گردن دراز
stoutness گردن کلفتی
stiff necked گردن کلفت
narrow necked گردن باریک
stiff neck گردن خشک
neck cloth دستمال گردن
restiveness گردن کشی
ties دستمال گردن
beheading گردن زدن
beheads گردن زدن
shawls دستمال گردن
chase گردن توپ
chased گردن توپ
chases گردن توپ
chasing گردن توپ
choker شال گردن
chokers شال گردن
beheaded گردن زدن
behead گردن زدن
arrogant گردن فراز
arrogantly گردن فراز
dumpy گردن کلفت
feed تغذیه گردن
feeds تغذیه گردن
necklace گردن بند
tie دستمال گردن
neckerchief دستمال گردن
neckerchiefs دستمال گردن
handkerchief دستمال گردن
handkerchiefs دستمال گردن
ruffians گردن کلفت
mufflers شال گردن
stodgy گردن کلفت
shawl دستمال گردن
cervixes پشت گردن
ruffian گردن کلفت
noddles پشت گردن
cervices پشت گردن
cervix پشت گردن
collars گردن بند
muffler شال گردن
nape پشت گردن
decapitating گردن زدن
refractorily گردن کشانه
collar گردن بند
noddle پشت گردن
decapitate گردن زدن
napes پشت گردن
decapitates گردن زدن
decapitated گردن زدن
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
uterine neck [Cervix uteri] گردن رحم [کالبدشناسی]
cervix [of uterus] گردن رحم [کالبدشناسی]
short necked flask بالن گردن کوتاه
riviere گردن بند جواهر
ruffianly گردن کلفت وحشی
scalene وابسته بعضلات گردن
scrofula سل غدد لنفاوی گردن
uterine cervix [Cervix uteri] گردن رحم [کالبدشناسی]
victorine خز گردن بلند زنانه
to stick up گردن فرازی کردن
tippet خز دور گردن وسردست
To act as a bully . گردن کلفتی کردن
the dog wasled سگ بند در گردن داشت
to bear the blame تقصیر را به گردن گرفتن
tepefy نیم گردن کردن
challenges طلب حق گردن کشی
neck of the womb [Cervix uteri] گردن رحم [کالبدشناسی]
neck of (the) uterus [Cervix uteri] گردن رحم [کالبدشناسی]
victorine گردن پوش بلند
shawl شال گردن بستن
his blood beon us خونش به گردن ماست
hame چوب گردن گیر
gorget زره گردن طوقه
bullied گردن کلفت گوشت
up to the eyes in debt تا گردن زیر بدهی
bullies گردن کلفت گوشت
bully گردن کلفت گوشت
bullying گردن کلفت گوشت
deep in debt تا گردن زیر بدهی
complexus عضله پهن گردن
thug قاتل گردن کلفت
thugs قاتل گردن کلفت
challenge طلب حق گردن کشی
challenged طلب حق گردن کشی
scruff پس گردن دون شمردن
shawls شال گردن بستن
lay at a person's door به گردن کسی گذاشتن
lay to a person's door به گردن کسی گذاشتن
potiche گلدان گردن باریک
he put orlaid the blame me تقصیر را به گردن من گذاشت
nuchal وابسته به پشت گردن
long necked flask بالن گردن دراز
pelerine خز پشت گردن بانوان
obstreperoussness پر هیاهویی گردن کشی
ewe neck گردن لاغرومعیوب و مقعر
nuchalgia درد پشت گردن
restiff گردن کشانه بیقرار
tenpin میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
corkscrew rule قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
submitted گردن نهادن مطیع شدن
submitting گردن نهادن مطیع شدن
neck warmer گرم کن گردن [نوعی لباس]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com