Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (9 milliseconds)
English
Persian
brainstorming
گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
Other Matches
inmost thoughts
اندیشههای درونی
schools of economic thought
مکاتب اندیشههای اقتصادی
assembly
اسمبلی گردهمایی
general meeting
گردهمایی عمومی
closed meeting
گردهمایی محرمانه
closed conference
گردهمایی محرمانه
huddling
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddles
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddled
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddle
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
three-day retreat
گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی
[برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
proposal
ابراز
manifestations
ابراز
revelations
ابراز
revelation
ابراز
manifestation
ابراز
irreticence
ابراز
proposals
ابراز
evince
ابراز کردن
merriment
ابراز شادی
evincing
ابراز کردن
evinces
ابراز کردن
divulging
ابراز کردن
divulge
ابراز کردن
divulged
ابراز کردن
evinced
ابراز کردن
divulges
ابراز کردن
expresses
ابراز کردن
express
ابراز کردن
irreticent
ابراز کننده
presentation of evidance
ابراز دلیل
expressed
ابراز کردن
self assertiveness
ابراز وجود
empressement
ابراز صمیمیت
expressing
ابراز کردن
lay bare
ابراز کردن
expressions
ابراز کلمه بندی
expression
ابراز کلمه بندی
profess
ابراز ایمان کردن
professes
ابراز ایمان کردن
professing
ابراز ایمان کردن
certificate of achievement
مدرک ابراز لیاقت
impemitently
بدون ابراز پشیمانی
heart goes out to someone
<idiom>
ابراز احساسات کردن
certificate of capacity
مدرک ابراز لیاقت
exhibit
ارائه دادن ابراز کردن
scope for one's energies
میدان برای ابراز فعالیت
evinced
معلوم کردن ابراز داشتن
displayed
نشان دادن ابراز کردن
exhibits
ارائه دادن ابراز کردن
exhibiting
ارائه دادن ابراز کردن
displays
نشان دادن ابراز کردن
displaying
نشان دادن ابراز کردن
display
نشان دادن ابراز کردن
evincing
معلوم کردن ابراز داشتن
exhibited
ارائه دادن ابراز کردن
to say something to the effect that ...
ابراز کردن خود دایربراینکه ...
evince
معلوم کردن ابراز داشتن
evinces
معلوم کردن ابراز داشتن
self expression
ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
Everyone sends their regards to you.
همه بهت ابراز ارادت کردن.
holy cow !
[holy smoke !]
<idiom>
اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت
citation
تقدیررسمی از ابراز لیاقت تشویق نامه
Holy moly!
<idiom>
اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت
citations
تقدیررسمی از ابراز لیاقت تشویق نامه
assembles
سوار کردن گردهمایی کردن
assemble
سوار کردن گردهمایی کردن
assembled
سوار کردن گردهمایی کردن
lamplighter
با ان چراغ را روشن میکنند
betting shop
جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
bisk
ماهی وغیره درست میکنند
trampolines
توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
trampoline
توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
airbed
تشکی که آنرا با باد پر میکنند
drainpipe
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
drainpipes
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
aeroscope
اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
Havana
سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
barbette
سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
gilded youth
جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
kick about
فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
kumiss
قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
Plants store up the sun's energy.
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
moulding board
تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
coffee mills
دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
skipjack
بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
they are under serveillance
انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
needleful
نخی که یکبار درته سوزن میکنند
they overtax our strength
بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
bedbug
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
collarette
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
bedbugs
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
endoparasite
انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
gabionade
خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
library paste
نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
Bantu
عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
wimble
هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
rolling
نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
promenade concert
مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
there is a rush for the papers
مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
racket ball
گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
reference librery
کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
bacillus
باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
circular dispersion
قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
gridiron
اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
hasty pudding
خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
halophile
موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
injection engine
ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
ideologies
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideology
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
crazing mill
اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
coach dog
یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
clearinghouse
سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
G-string
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
durometer
اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
G-strings
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
embrasures
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
camp followers
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
littered
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
fog curing room
اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
littering
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
bloody marys
مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
litters
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
kermis
جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
figure head
مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند
[رئیس پوشالی]
litter
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
bloody mary
مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
gingall
یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
american plan
مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
embrasure
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
camp follower
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
bowling alley
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
bowling alleys
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
vasculum
کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
creme
نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
matriculated students
شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
energetics
رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
moleskin
جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
fitting shop
کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
live box
جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
happy family
دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
songfest
دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
clobbers
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
get a word in
<idiom>
یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
chopsticks
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
autoharp
سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند
clobbering
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobber
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
islets of langerhans
دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
clobbered
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
churchwardens
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
bandstands
تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
bandstand
تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
churchwarden
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
telescopic chimney
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
nowel
کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
quiot
حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
sand iron
یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
etna
فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
beanpole
چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
beanpoles
چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
following my lead
یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
funeral home
محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
a hot potato
<idiom>
[بحث داغ که خیلی از مردم در موردش صحبت میکنند و مورد جدال هست]
braced
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
muslin
یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
brace
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
admixtures
موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
griddle cake
نوعی نان شیرینی پهن ونازک که دو طرفش را روی اهن کلوچه پزی سرخ میکنند
fusion welding
اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
jet flap
فلپی که جریان هوا یاگازهای پر انرژی خارج شده در امتداد لبه فرار از روی ان عبور میکنند
hot money
منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
prolog
زبان برنامه نویسی سطح بالا که ازعملیات منط قی برای هوش مصنوعی وبرنامههای بازیابی داده استفاده میکنند
greshams law
زیرا مردم پول بد راخرج میکنند و پول خوب رانگاه می دارند
skittle
که در طی که توپی بطرف میخ پرتاب میکنند ودرصورت اصابت به میخ برنده محسوب میشوند
lobster thermidor
مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
vane pump
خانواده وسیعی از پمپهای سیالات که در ان سطوح تخت در محفظههای خارج ازمرکز دور تا دور شفت گردنده دوران میکنند
presumption hominis
قرینه ضعیفه که به فرض وجود ان طرف مجبور به ابراز ادله معارض نیست چون این قرینه به تنهایی ولو با نبودن دلیل معارض قدرت اثباتی ندارد
graphics
پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
kinked demand curve
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
palmer
زوار امکنه مقدسه که دو برگ خرما را صلیب وار به امکنه مقدسه حمل میکنند
dogmatic marxism
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
cable weft
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com