Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (7 milliseconds)
English
Persian
drum
گردونه دوار
drummed
گردونه دوار
gipsy
گردونه دوار
Search result with all words
capstan
میله گردان گردونه دوار لنگر قرقره دوار لنگر
Other Matches
porte cochere
در گردونه ور
carrousel
گردونه
rotor
گردونه
rotors
گردونه
elevator gear
گردونه در ارتفاع
activity wheel
گردونه فعالیت
trailers
یدک گردونه
trailer
یدک گردونه
motor cars
گردونه خودرو
motor car
گردونه خودرو
passes
گردونه گدوک
locomobile
گردونه خودرو
training gear
گردونه در سمت
memory drum
گردونه یاد
knob
پیچ گردونه
knobs
پیچ گردونه
turntable
صفحه گردونه
turntables
صفحه گردونه
pass
گردونه گدوک
passed
گردونه گدوک
gipsy
گردونه هرزگرد
smoked drum
گردونه ثبت کننده
pill box
قوطی گردونه کوچک
color wheel
گردونه رنگ امیزی
flyer
درحال پرواز گردونه تیزرو
fliers
درحال پرواز گردونه تیزرو
landaulet n
گردونه کوچکی که پوششی دارد
flyers
درحال پرواز گردونه تیزرو
flier
درحال پرواز گردونه تیزرو
slugs
جانور تنبل گردونه کندرو
slugged
جانور تنبل گردونه کندرو
slug
جانور تنبل گردونه کندرو
wagonette
گردونه چهار چرخه یک یا چنداسبه
to p a vehicle or horse
جلو گردونه یا اسبی را نگاه داشتن
traction engine
لوکوموتیوی که گردونه هارادرجادههای بی ریل می کشد
traction engines
لوکوموتیوی که گردونه هارادرجادههای بی ریل می کشد
ralliear
یکجور گردونه سبک دوچرخه وچهارنفری
circler
دوار
pivoting
دوار
rotating
دوار
rotary
دوار
gyrant
دوار
capstan
دوار
winch
دوار
winching
دوار
rotatory
دوار
winches
دوار
giddy
دوار
winched
دوار
porte cochere
در بزرگ برای دخول گردونه هابحیاط خانه
four in hand
گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
flying ambulance
گردونه تندروبرای بردن زخم خوردگان جنگ
jenny
جراثقال دوار
spheroid
بیضوی دوار
winch driver
متصدی دوار
paraboloid of revolution
سهموی دوار
rotary valve
شیر دوار
rotary axis
محور دوار
rotary converter
مبدل دوار
rotary field
میدان دوار
rotary furnace
کوره دوار
rotary switch
کلید دوار
race ring
سینی دوار
windlasses
دوار زنجیر
giddy
مبتلا به دوار سر
windlasses
دوار لنگر
windlass
دوار زنجیر
cable holder
دوار زنجیر
windlass
دوار لنگر
circulating pump
پمپ دوار
capstan wheel
چرخ دوار
landdau
یکجور گردونه چهارچرخه که پوشش ان دارای دو قسمت است
kittereen
یکجور گردونه تک اسبه که درwest indies بکار میبرند
support roller
رینگ وطوقه دوار
wildcats
گیره دوار لنگر
anchor engine
موتور دوار لنگر
wildcat
گیره دوار لنگر
rotary cement klin
کوره سیمان دوار
vertigo
دوار سر چرخش بدور
capstan lathe
ماشین تراش دوار
roundlet
کمی گرد و دوار
wheel printer
چاپگر چرخ دوار
heave around
به کار انداختن دوار
colorado
تیغه دوار ماهیگیری
veer on power
با دوار زنجیر دادن
daisy wheel printer
چاپگر چرخ دوار
energizing in field o phase rotation
تغذیه میدان دوار
rotary piston machanism
مکانیزم پیستون دوار
waggonette
گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
gyratory crusher
ماشین سنگ شکن دوار
ferris wheel
گردونه صندلی دار مخصوص تفریح وچرخ زدن اطفال وغیره
skate mount
پایه دوار مسلسل روی خودرو
mine winch
دوار مین جمع کنی ناو
daisy wheel
عضو چاپ کننده در یک چاپگرچرخ دوار
internal gear pump
پمپ دوار با رتور دندانه دارداخلی
racer
ریل یا سرسره دوار برجک توپ
racers
ریل یا سرسره دوار برجک توپ
heave around
شروع به کار کشیدن طناب با دوار
gyro
وسیلهای که از اندازه حرکت زاویهای یک جرم دوار
gyro rotor
چرخ دوار قطبنمای الکتریکی wheel gyro : syn
stroboscope
وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
coriolis force
نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
universal roll
برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
tilting mixer
نوعی بتن ساز دوار که با کج کردن مخزن ان تمام بتن خارج میشود
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
heliocentric
دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
race ring
رینگ لغزنده سرسره لغزنده طوقه دوار
capstan
چرخ لنگر دوار چرخ تسمه
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com