Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (16 milliseconds)
English
Persian
snatch
گرفتن مقدار کم
snatched
گرفتن مقدار کم
snatches
گرفتن مقدار کم
snatching
گرفتن مقدار کم
Search result with all words
average
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averaged
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averages
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averaging
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
Other Matches
sets
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
default
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
dosages
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
to take medical advice
دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
slag
کفه گرفتن تفاله گرفتن
clams
بچنگال گرفتن محکم گرفتن
grip
طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripped
طرز گرفتن وسیله گرفتن
clam
بچنگال گرفتن محکم گرفتن
gripping
طرز گرفتن وسیله گرفتن
grips
طرز گرفتن وسیله گرفتن
take in
<idiom>
زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
to seal up
درز گرفتن کاغذ گرفتن
calebrate
جشن گرفتن عید گرفتن
checksum
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
magnitude
مقدار
sup
مقدار
single valued
تک مقدار
percentage
مقدار
smidgin
مقدار کم
percentages
مقدار
smidgen
مقدار کم
deals
مقدار
deal
مقدار
penny worth
مقدار کم
scantling
مقدار
spatter
مقدار کم
iso quant
مقدار
modicum
مقدار کم
values
مقدار
value
مقدار
spattered
مقدار کم
spattering
مقدار کم
supped
مقدار
supping
مقدار
sups
مقدار
mouthful
مقدار
mouthfuls
مقدار
royalty tonnage
مقدار
what
چه مقدار
batch
مقدار
batches
مقدار
spatters
مقدار کم
volume
مقدار
volumes
مقدار
valuing
مقدار
truth table
دو مقدار
measurment
مقدار
volume discount
مقدار
amounts
مقدار
soupcon
مقدار کم
amounted
مقدار
sprinkling
مقدار کم
total
مقدار
amounting
مقدار
sum
مقدار
size
مقدار
summa
مقدار
dealt
مقدار
sizes
مقدار
t value
مقدار تی
outturn
مقدار
quantum
مقدار
extent
حد مقدار
quantities
مقدار
amount
مقدار
quantity
مقدار
amounted
مقدار میزان
constants
مقدار ثابت
amounts
مقدار میزان
quantity of leisure
مقدار فراغت
nominal value
مقدار اسمی
auxiliary value
مقدار کومکی
quantity of labor
مقدار کار
on a grand scale
<adv.>
به مقدار زیاد
certificate of measurement
گواهی مقدار
quantity of demand
مقدار تقاضا
constant
مقدار ثابت
vast
مقدار زیاد
mean value
مقدار متوسط
optimum
مقدار مطلوب
moisture content
مقدار تری
moisture content
مقدار رطوبت
calorific power
مقدار حرارتی
maximum value
مقدار حداکثر
tremendous
مقدار زیاد
quantity of supply
مقدار عرضه
average value
مقدار میانگین
average value
مقدار متوسط
mort
مقدار زیاد
quantity of money
مقدار پول
lot
مقدار یا تعدادزیاد
certificate of quantity
گواهی مقدار
data value
مقدار داده
light value
مقدار نور
logical value
مقدار منطقی
critical valve
مقدار بحرانی
momentum
مقدار حرکت
constatnt
مقدار ثابت
amount
مقدار میزان
absorbancy
مقدار جذب
totality
مقدار کلی
absorbance
مقدار جذب
optimum value
مقدار بهینه
absolute value
مقدار مطلق
amounting
مقدار میزان
maximum ratings
مقدار حداکثر
approximate value
مقدار تقریبی
characteristic number
ویژه مقدار
quantity of capital
مقدار سرمایه
quantity discount
مقدار تخفیف
characteristic number
مشخصه مقدار
sufficient
مقدار کافی
an abundance of
مقدار زیاد
characteristic root
ویژه مقدار
characteristic root
مشخصه مقدار
mean value
مقدار میانگین
proper value
ویژه مقدار
proper value
مشخصه مقدار
algebraic value
مقدار جبری
debit balance
مقدار بدهکاری
infinity
مقدار نامحدود
eigenvalue
مقدار مشخصه
hoisted
مقدار کشش
doses
مقدار دارو
content
مقدار مندرجات
hoist
مقدار کشش
contenting
مقدار مندرجات
voltaism
مقدار ولتاژبرق
mileage
مقدار کیلومتر
mileage
مقدار کارکردموتور
average
مقدار متوسط
uses
مقدار مفید
averaged
مقدار متوسط
hoists
مقدار کشش
electrical quantity
مقدار الکتریسیته
true value
مقدار حقیقی
scalar value
مقدار عددی
averaging
مقدار متوسط
averages
مقدار متوسط
use
مقدار مفید
instantaneous value
مقدار لحظهای
parameter
مقدار ثابت
parameters
مقدار ثابت
threshold value
مقدار استانه
meanest
مقدار میانگین
dose
مقدار مجاز
meaner
مقدار میانگین
dose
مقدار دارو
dosed
مقدار مجاز
dosed
مقدار دارو
mean
مقدار میانگین
doses
مقدار مجاز
initial value
مقدار اولیه
proportions
شباهت مقدار
dosing
مقدار مجاز
so much
<idiom>
مقدار زیاد
thermal power
مقدار حرارتی
expected value
مقدار نظری
shear value
مقدار برش
theoretical value
مقدار نظری
proportion
شباهت مقدار
sign and magnitude
علامت و مقدار
sign magnitude
علامت و مقدار
scale
نرخ دو مقدار
slather
مقدار زیاد
dosing
مقدار دارو
valuing
قدر مقدار
volume of sales
مقدار فروش
rated value
مقدار نامی
medium
مقدار متوسط
drib
مقدار کمی
in a way
<idiom>
به مقدار از چیزی
relative value
مقدار نسبی
turnover
مقدار فروش
turn-over
مقدار فروش
sales
{pl}
مقدار فروش
rated quantity
مقدار اسمی
eyeful
مقدار زیاد
values
قدر مقدار
resistance
مقدار مقاومت
jillion
مقدار زیاد
value
قدر مقدار
rotation
مقدار چرخش یک شی
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com