English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (8 milliseconds)
English Persian
vaginism گرفتگی عضلات مهبل
vaginismus گرفتگی عضلات مهبل
Other Matches
charley horse [American] [colloquial] گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the calf گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the leg گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
systremma [leg cramps] گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramps گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramp گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cunt مهبل
cunts مهبل
pessary مهبل
elytrum مهبل
elytron مهبل
vaginas مهبل
vagina مهبل
pessaries مهبل
coarctation تنگی مهبل
colpitis اماس مهبل
vaginitis اماس یا ورم مهبل
cunnilinctus تحریک مهبل وچوچوله بازبان ودهان
cunnilingus تحریک مهبل وچوچوله بازبان ودهان
relaxation شل کردن عضلات
skeletal muscles عضلات مخطط
tetany کزاز عضلات
antigravity muscles عضلات ضد گرانش
catalepsy جمود عضلات
contralateral muscles عضلات مخالف
flabby دارای عضلات شل
dystaxia رعشه عضلات
contralateral muscles عضلات مقابل
Firm muscles ( flesh ) . عضلات (گوشت ) محکم
ligamentary مربوط به رباط عضلات
guiding عضلات کمکی مجاور
kymograph انقباض عضلات و غیره
pleuralgia درد پهلوو عضلات سینه
extrinsic eye muscles عضلات برون چرخشی چشم
catalepsy تصلب وسخت شدن عضلات
abasia عدم همکاری عضلات محرکه
pleurodynia درد پهلوو عضلات سینه
hamstring عضلات عقب ران زردپی
hamstringing عضلات عقب ران زردپی
hamstrings عضلات عقب ران زردپی
hamstrung عضلات عقب ران زردپی
tic انقباض غیر عادی عضلات
tics انقباض غیر عادی عضلات
neuromuscular وابسته باعصاب و عضلات عصبی و عضلانی
sweeney ازکار افتادگی یا فلج عضلات کتف
sweeny از کار افتادگی یا فلج عضلات کتف
muscle bound دارای عضلات سفت وسخت غیر قابل ارتجاع
knee flexion and extension machine دستگاه بدن سازی برای تقویت عضلات ساق پا
parkinsonism اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
bronchial asthma تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
congestion گرفتگی
inurement خو گرفتگی
haziness مه گرفتگی
eclipsed گرفتگی
unstuck بی گرفتگی
decongestants گرفتگی بر
decongestant گرفتگی بر
melancholia گرفتگی
sultriness گرفتگی
stasis گرفتگی
addict خو گرفتگی
mud filling گل گرفتگی
addicts : خو گرفتگی
eclipses گرفتگی
mugginess گرفتگی
mud silting گل گرفتگی
mistiness مه گرفتگی
eclipse گرفتگی
spasm گرفتگی
blocking up گرفتگی
eclipsing گرفتگی
crick گرفتگی
fouling گرفتگی
spasms گرفتگی
achalasia عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
fouling لای گرفتگی
sea sickness دریا گرفتگی
sand filling ماسه گرفتگی
roup گرفتگی صدا
inundation سیل اب گرفتگی
birth mark ماه گرفتگی
aggradation شن گرفتگی برنهاد
fouling جرم گرفتگی
cramps گرفتگی عضله
writer's cramp دست گرفتگی
cramps گرفتگی عضلانی
cramp گرفتگی عضله
lunar eclipse ماه گرفتگی
coprostasis شکم گرفتگی
dust laden خاک گرفتگی
eclipse of sun افتاب گرفتگی
eclipse of the sun خورشید گرفتگی
incurrence تعلق گرفتگی
grubbiness گرم گرفتگی
graphospasm گرفتگی دست
mant زبان گرفتگی
myoclonus گرفتگی عضلانی
morphiomania خو گرفتگی به مرفین
mountain sickness کوه گرفتگی
cramp گرفتگی عضلانی
silting up لای گرفتگی
systremma [leg cramps] گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the leg گرفتگی ساق پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial] گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf گرفتگی ساق پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] گرفتگی ساق پا [پزشکی]
opiumism خو گرفتگی بکشیدن افیون
eclipse of the moon ماه گرفتگی انخساف
contretemps بدشانسی گرفتگی حالت
hoarseness گرفتگی صدا یا سینه
archer's paralysis گرفتگی عضله کمانگیر
aggradation فراسازی ماسه گرفتگی
obstructions جلو گیری گرفتگی
obstruction جلو گیری گرفتگی
birthmarks علامت ماه گرفتگی بر بدن
birthmark علامت ماه گرفتگی بر بدن
clogging گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
iodism خو گرفتگی زیاد در بکار بردن ید
cramp in the calf گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
cramp in the leg گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
systremma [leg cramps] گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
adenoid عظم لوزهء حلقی گرفتگی بینی
foghorns شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
foghorn شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
charley horse [American] [colloquial] گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
scaliness پوشیدگی از پولک یا فلس جرم گرفتگی
charley horse کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
charly horse کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
fog dog روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
blocking گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
In the long run fatty food makes your arteries clog up. در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
cataleptic مبتلا به بیماری جمود عضلات مبتلا به جمود فکری
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com