Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (7 milliseconds)
English
Persian
pyrheliometer
گرماسنج ونیرو سنج خورشید
Other Matches
heliocentric
دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
celsius thermometer
گرماسنج
thermometer
گرماسنج
calorimeter
گرماسنج
f.thermometer
گرماسنج فارنهایت
maximum thermometer
گرماسنج حداکثر
mercury thermometer
گرماسنج جیوهای
resistance thermometer
گرماسنج مقاومتی
thermopile
پیل گرماسنج
thermometric
وابسته به گرماسنج
thermometer
گرماسنج گرمانما
thermometre
گرماسنج گرمانما
thermometers
گرماسنج گرمانما
clinical thermometer
گرماسنج طبی
thermograph
گرماسنج خودکمار دمانما
maximum and minimum thermometer
گرماسنج حداقل و حداکثر
bemetallic thermometer
گرماسنج زوج فلزی
daystar
خورشید
sun
خورشید
sunned
خورشید
day star
خورشید
sol
خورشید
phoebus
خورشید
sunning
خورشید
suns
خورشید
the greater lumen
خورشید
d. of the sun
انحراف خورشید
perihelion
حضیض خورشید
sol
الهه خورشید
parhelion
عکس خورشید
samson
اهل خورشید
mock sun
عکس خورشید
sun's disk
قرص خورشید
solar eclipse
گرفت خورشید
parhelion
خورشید کاذب
heliometer
خورشید سنج
macule
لکه خورشید
declination
میل خورشید
eclipse of the sun
خورشید گرفتگی
titans
خدای خورشید
titan
خدای خورشید
helium
گاز خورشید
sunlight
نور خورشید
coronas
خرمن خورشید
corona
خرمن خورشید
air thread
لعاب خورشید
actinometre
پرتوسنج خورشید
actinometer
پرتوسنج خورشید
sunspot
لکه روی خورشید
anthelion
هاله رو به روی خورشید
coronel
هاله خورشید وغیره
coronal
هاله خورشید وغیره
helios
دارگونه خورشید خورشیدخدا
opposition jupiter to the sun
تقابل بر جیس با خورشید
parheliacal
مانند عکس خورشید
sunglow
فلق و شفق خورشید
chromatosphere
هاله سرخ خورشید
hour angle
زاویه ساعتی خورشید
the setting of the sun
غروب کردن خورشید
first light
اولین طلیعه خورشید
spectrohelioscope
طیف بین خورشید
heliocentric system
دستگاه خورشید مرکزی
photoheliograph
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
sunrises
طلوع خورشید تیغ افتاب
gossamery
لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
sunrise
طلوع خورشید تیغ افتاب
solar flare
تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
heliometer
الت پیمایش قطر خورشید
perihelion
نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
The earth moves round the sun .
زمین بدور خورشید می گردد
The earth moves round the sun.
زمین دوز خورشید می چرخد
to screen one's eyes from the sun
از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
snowblink
انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
Plants store up the sun's energy.
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
spectroheliograph
تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
solunar
حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
spectroheliogram
تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
aureola
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
actinogram
ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
sunlight
تابش افتاب انعکاس نور خورشید
midnight sun
خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
aureole
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
flocculus
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
reversing layer
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
actinochemistry
مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
shoots
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
parhelic
وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
shoot
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
camera lucida
[ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
mithra
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
actinograph
دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
autumnal equinox
نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
heliometry
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
noise
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noises
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
helical
ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
supernova
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
langley
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
supernovas
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
sail
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
supernovae
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
sailed
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailings
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
apolline
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
shoots
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoot
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
heliograph
گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
white out
انحراف افق به علت انعکاس نور خورشید روی برف خطای تشخیص محل افق
hill shading
سایه زدن ارتفاعات و تپه هاروی نقشه رنگ کردن ارتفاعات در عکس جهت تابش نور خورشید
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
gossamer
لعاب خورشید لعاب عنکبوت
vat dyeing
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com