English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (7 milliseconds)
English Persian
heat stroke گرماگرفتگی غش در اثر گرما
heat-stroke گرماگرفتگی غش در اثر گرما
Other Matches
thermostats :الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostat :الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
heats گرما
cauma گرما
heat گرما
isotherm خط هم گرما
radiation of heat گرما
heat exchange تبادل گرما
heat flow جریان گرما
heat flux شار گرما
thermal flux شار گرما
heat loss تلف گرما
thermoelectric گرما برقی
cold is merely privative گرما نیست
calorification پیدایش گرما
btu واحدبریتانیایی گرما
heat absorbing جذب گرما
incalescence گرما جویی
adiabatic عایق گرما
convection انتقال گرما
heat radiation تابش گرما
heat transfer انتقال گرما
thermosphere گرما کره
thermosphere گرما سپهر
thermomagnetic گرما مغناطیس
thermal unit واحدسنجش گرما
thermal effect اثر گرما
thermal agitation voltage اثر گرما
thermoelasticity گرما کشسانی
thermochemistry گرما شیمی
thermal reservoir منبع گرما
pyromagnetic گرما- مغناطیس
thermo electricity گرما برق
pyro electricity گرما برق
non conducting عایق گرما
intensity of heat شدت گرما
incalescent گرما گرای
hot cabinet قفسه گرما
heat transmission انتقال گرما
I am absolutely baked. از گرما پختم
thermometers گرما سنج
thermometer گرما سنج
radiator گرما تاب
radiators گرما تاب
temperatures درجه گرما
temperature درجه گرما
heats گرما حرارت
melted از گرما سوختن
radiators گرما افکن
thermal مربوط به گرما
heat گرما حرارت
radiator گرما افکن
thermoelectric effect اثر گرما- برق
temperature independent paranagnetism پارامغناطیس گرما مستقل
she cannot bear heat طاقت گرما را ندارد
she cannot bear heat تاب گرما رانمیاورد
resistant to heat مقاوم در برابر گرما
swelters از گرما بیحال شدن
mechanical equivalent of heat هم ارز مکانیکی گرما
warmth تعادل گرما ملایمت
therms حمام عمومی گرما
thermoforming شکل دادن با گرما
to resist heat تاب گرما اوردن
to evolve heat گرما بیرون دادن
thermotropism حساسیت نسبت به گرما
thermotropic علاقمند به گرما دماگرای
thermotaxis تحرک در اثر گرما
therm واحد گرما حمام
therm حمام عمومی گرما
thermonuclear reaction واکنش گرما- هستهای
therms واحد گرما حمام
thermolytic وابسته به تحلیل گرما
swelter از گرما بیحال شدن
hot shorteness شکنندگی حاصل از گرما
diathermacy خاصیت هدایت گرما
radiator بیرون دهنده گرما
calories واحد سنجس گرما
chinical t. گرما سنج طبی
radiators بیرون دهنده گرما
fehrenheit thermometer گرما سنج فارنهایت
heat fast paint رنگ مقاوم گرما
calory واحد سنجس گرما
calorie واحد سنجس گرما
cooling water thermometer گرما سنج اب سرد
heat flux density چگالی شار گرما
b.t.u. واحد بریتانیایی گرما
sweltered از گرما بیحال شدن
british thermal unit واحد بریتانیایی گرما
baking enamel لعاب دادن با گرما
heat transfer coefficient ضریب انتقال گرما
conductibility of heat قابلیت هدایت گرما گرمارسانی
calories واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
warm spot اندامها و مراکزاحساس گرما در پوست
calorie واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
convector جسم انتقال دهنده گرما
stew خیس عرق شدن [در گرما]
thermolytic وابسته به تجزیه در اثر گرما
thermographic وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
electricity مین نور یا گرما یا نیرو
heater بخاری دستگاه تولید گرما
heat radiates from the stove گرما ازبخاری متشعشع میشود
heaters بخاری دستگاه تولید گرما
convectors جسم انتقال دهنده گرما
register ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registering ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
variations of temperature اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
registers ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
thermostats تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostat تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
epicritic تمیز دهنده گرما وسرما حساس بسرماوگرما
In the heat of the moment <idiom> [در گرما گرم کار] [بحث ومجادله لفظی]
chromometer ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند
thermostatics اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
advection جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
material theory of heat پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
glass wool تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
cracking وارد کردن گرما و معمولافشار برای شکستن هیدروکربنهای کمپلکس گاه درحضور کاتالیزور
stirling cycle سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
thermodynamics علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
thermal کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
electrosensitive کاغذ چاپ پوشیده شده از فلر که میتواند حروف را توسط گرما با نوک مخصوص چاپ -Ddot matrix نمایش میدهد
conductance رسانایی الکتریکی گرما رسانایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com