Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
heat of transformation
گرمای تبدیل
Other Matches
novatio non presumiter
تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
latent heat of fusion
گرمای ذوب
wash heat
گرمای جوش
heat of hydration
گرمای ابش
heat of reaction
گرمای واکنش
heat of solidification
گرمای انجماد
cinder heat
گرمای شلاکه
radiant heat
گرمای تابنده
heat of solution
گرمای انحلال
heat of sunlimation
گرمای تصعید
phlogosis
گرمای سوزنده
heat of fusion
گرمای ذوب
heat of formation
گرمای تشکیل
heat of vaporization
گرمای تبخیر
heat of evaporation
گرمای تبخیر
heat of combustion
گرمای سوختن
heat of combustion
گرمای احتراق
heat of activation
گرمای فعالسازی
genial heat
گرمای ملایم
expansion heat
گرمای واتنش
equiviscous temperature
گرمای لزوجت
specific heat
گرمای ویژه
heat of ionization
گرمای یونش
total heat of solution
گرمای کل انحلال
high or low temperature
گرمای زیادیاکم
integral heat of solution
گرمای کل انحلال
heat of condensation
گرمای میعان
latent heat
گرمای نهان
maturing heat
گرمای گیرش
latent heat of sublimation
گرمای تصعید
thermonuclear
گرمای هستهای
heating value
گرمای احتراق
heating value
گرمای سوختن
heat value
گرمای احتراق
heat value
گرمای سوختن
heat of transformation
گرمای تحول
boiling heat
گرمای جوشش
sensible heat
گرمای محسوسه
paradoxical warmth
گرمای تناقضی
conversion scale
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
transiguration
تبدیل صورت تبدیل هیئت
latent heat of varporization
گرمای نهان تبخیر
latent heat of sublimation
گرمای نهان تصعید
molar heat of combusion
گرمای مولی احتراق
standard heat of formation
گرمای تشکیل استاندارد
molar heat of condensation
گرمای مولی میعان
phosphoresce
بدون گرمای محسوس
molecular specific heat
گرمای ویژه مولی
molar specific heat
گرمای ویژه مولی
molar heat of vaporization
گرمای مولی تبخیر
molar heat of sublimation
گرمای مولی تصعید
latent heat of fusion
گرمای نهان ذوب
heat of fusion
گرمای نهان ذوب
molar heat of solution
گرمای مولی انحلال
molar heat of fusion
گرمای مولی ذوب
heat of sunlimation
گرمای نهان تصعید
molar heat of formation
گرمای مولی تشکیل
molar heat of crystallization
گرمای مولی تبلور
waste heat
گرمای تلف شده
generated heat
گرمای تولید شده
differential heat of solution
گرمای انحلال تفاضلی
restitution
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
incandesce
از گرمای زیاد سفید شدن
pyrometer
الت سنجش گرمای زیاد
to take one's temperature
درجه گرمای کسیراسنجیدن نبض کسیرادیدن
sweating heat
گرمای لحیم کاری غیر مستقیم
law of additivity of reaction heat
قانون جمع پذیری گرمای واکنش
thermoelectrometer
الت سنجش جریان یزق ازروی گرمای ان
assembler
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
binary to octal conversion
تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion
تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
isothermal line
خطی که بوسیله ان جاهایی که گرمای متوسط سالیانه انهایکی است
isocheim
خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسطانهادرزمستان ...داده میشود
isotherm
خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
dielectric heating
گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
burn out
گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
isotheral line
خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسط انها 000 نشان داده میشود
air cooled engine
موتور پیستونی که گرمای تلف شده ان به وسیله پره ها یا تیغههای دور سیلندرمستقیما به جریان هواانتقال مییابد
conversions
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
cylinder baffles
صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
diesel ramjet
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
closed cycle reactor system
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
permutation
تبدیل
transforming
تبدیل
transformed
تبدیل
permutations
تبدیل
interconversion
تبدیل
transforms
تبدیل
transform
تبدیل
modification
تبدیل
alteration
تبدیل
convert
تبدیل
transformation
تبدیل
cinversion
تبدیل
converter
تبدیل گر
converted
تبدیل
code conversion
تبدیل کد
commutation
تبدیل
connector
تبدیل
transmutation
تبدیل
converting
تبدیل
adapter
تبدیل
reductions
تبدیل
reduction
تبدیل
reforming
تبدیل
converts
تبدیل
conversion
تبدیل
changed
تبدیل
change
تبدیل
panification
تبدیل
reduce
تبدیل
toggles
تبدیل
translation
تبدیل
reduces
تبدیل
shift
تبدیل
move
تبدیل
reducing
تبدیل
reducer
تبدیل
conversions
تبدیل
changing
تبدیل
changes
تبدیل
toggle
تبدیل
catalytic reforming
تبدیل کاتالیزوری
calcination
تبدیل باهک
calcification
تبدیل به اهک
to transform
[into]
تبدیل کردن
[به]
c.r.
تبدیل کاتالیزوری
to turn
[into]
تبدیل شدن
[به]
catforming
تبدیل با کاتالیزور
change over switch
کلید تبدیل
changer
کلید تبدیل
conversion factor
ضریب تبدیل
conversion efficiency
بازده تبدیل
transmutative
قابل تبدیل
conversion cost
هزینه تبدیل
transmutative
تبدیل شدنی
compound converter
تبدیل گر مرکب
compiler
تبدیل میکند
transrorm
تبدیل کردن
commutability
تبدیل پذیری
two way wiring
اتصال تبدیل
code conversion
تبدیل رمز
vitrification
تبدیل به شیشه
combust
تبدیل بخاکسترکردن
cineration
تبدیل بخاکستر
changer
تبدیل میکند
transact
تبدیل کردن
move
تبدیل صورت
shift
تبدیل صورت
three way switch
کلید تبدیل
glassy transition
تبدیل شیشهای
commuting
تبدیل کردن
commutes
تبدیل کردن
commuted
تبدیل کردن
commute
تبدیل کردن
transmuting
تبدیل کردن
transmutes
تبدیل کردن
transmuted
تبدیل کردن
reset
تبدیل کردن
redeploy
[staff]
تبدیل کردن
bituminize
تبدیل بقیرکردن
to turn something into something
تبدیل کردن به
to convert something into something
تبدیل کردن به
basify
تبدیل به قلیاکردن
approach transition
تبدیل ورودی
animalization
تبدیل به حیوان
aggravation
تبدیل به بدتر
actification
تبدیل به سرکه
acidifier
تبدیل به اسیدکننده
lactation
تبدیل به شیر
upturn
تبدیل به احسن
hedging
تبدیل پوششی
convert
تبدیل کردن
transmute
تبدیل کردن
conversion of data
تبدیل عناصر
toggle key
کلید تبدیل
salification
تبدیل به نمک
saccharification
تبدیل به قند
rotary converter
تبدیل گر گردان
reductional
تبدیل کاهش
reduction coefficient
ضریب تبدیل
reducer
تبدیل کننده
prtrifaction
تبدیل به سنگ
process conversion
تبدیل فرایند
scorify
تبدیل به کف کردن
image transformation
تبدیل تصویر
silicification
تبدیل بسنگ
to change for the better
تبدیل به بهترشدن
vaporization
تبدیل به بخار
symmetry transformation
تبدیل تقارنی
substitution of an obligation
تبدیل تعهد
substitution of a different obligation
تبدیل تعهد
solidification
تبدیل به جامد
similarity transformation
تبدیل مشابهتی
silicification
تبدیل به درکوهی
power converter station
پست تبدیل
platiforming
تبدیل با پلاتین
incommutability
تبدیل ناپذیری
incommutably
تبدیل ناپذیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com