Dictiornary-Farsi | گرمای مولی انحلال | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 127 (7 milliseconds)

English	Persian
molar heat of solution	گرمای مولی انحلال


Other Matches

molar heat of crystallization	گرمای مولی تبلور
molar heat of condensation	گرمای مولی میعان
molar heat of combusion	گرمای مولی احتراق
molar heat of formation	گرمای مولی تشکیل
molar heat of fusion	گرمای مولی ذوب
molar heat of sublimation	گرمای مولی تصعید
molar heat of vaporization	گرمای مولی تبخیر
molecular specific heat	گرمای ویژه مولی
molar specific heat	گرمای ویژه مولی
integral heat of solution	گرمای کل انحلال
total heat of solution	گرمای کل انحلال
heat of solution	گرمای انحلال
differential heat of solution	گرمای انحلال تفاضلی
mole ratio	نسبت مولی
person placed under guardianship	مولی علیه
pupils	مولی علیه
pupil	مولی علیه
molal volume	حجم مولی
molar volume	حجم مولی
ward	مولی علیه
wards	مولی علیه
mole volume	حجم مولی
molar concentration	غلطت مولی
molar entropy	انتروپی مولی
molar mass	جرم مولی
molar enthalpy of combusion	انتالپی مولی احتراق
molar absorptivity	ضریب جذب مولی
partial molar volume	حجم جزیی مولی
molar entropy of vaporization	انتروپی مولی تبخیر
molar entropy of fusion	انتروپی مولی ذوب
partial molar properties	خواص جزیی مولی
molar enthalpy of formation	انتالپی مولی تشکیل
molar cxtinction coefficient	ضریب جذب مولی
dissolving	انحلال
liquidation	انحلال
verthrow	انحلال
disorganization	انحلال
break up	انحلال
disbandment	انحلال
dissolution	انحلال
solutions	انحلال
solution	انحلال
disembodiment	تجرید انحلال
soluble	انحلال پذیر
winding up	انحلال شرکت
break up price	بهای انحلال
insoluble	انحلال ناپذیر
dissolubility	قابلیت انحلال
insol	انحلال ناپذیر
decomposability	انحلال پذیری
solubility	قابلیت انحلال
solubility	انحلال پذیری
endothermic solution	انحلال گرماگیر
dissolution of marriage	انحلال ازدواج
rate of dissolution	سرعت انحلال
winding up of a company	انحلال شرکت
dissolution of a company	انحلال شرکت
dissolibility	انحلال نپذیری
exothermic solution	انحلال گرماده
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال
acid soluble	انحلال پذیر در اسید
disbands	انحلال رسمی یکانها
disbanding	انحلال رسمی یکانها
disband	انحلال رسمی یکانها
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال پذیری
specific heat	گرمای ویژه
phlogosis	گرمای سوزنده
radiant heat	گرمای تابنده
sensible heat	گرمای محسوسه
wash heat	گرمای جوش
paradoxical warmth	گرمای تناقضی
maturing heat	گرمای گیرش
thermonuclear	گرمای هستهای
heat of solidification	گرمای انجماد
heat of reaction	گرمای واکنش
heat of ionization	گرمای یونش
heat of hydration	گرمای ابش
heat of fusion	گرمای ذوب
cinder heat	گرمای شلاکه
heat of formation	گرمای تشکیل
heat of vaporization	گرمای تبخیر
heat of evaporation	گرمای تبخیر
heat of condensation	گرمای میعان
heat of combustion	گرمای سوختن
heat of activation	گرمای فعالسازی
genial heat	گرمای ملایم
expansion heat	گرمای واتنش
equiviscous temperature	گرمای لزوجت
heat of sunlimation	گرمای تصعید
heating value	گرمای سوختن
latent heat	گرمای نهان
heat of combustion	گرمای احتراق
boiling heat	گرمای جوشش
latent heat of fusion	گرمای ذوب
latent heat of sublimation	گرمای تصعید
high or low temperature	گرمای زیادیاکم
heat of transformation	گرمای تبدیل
heat of transformation	گرمای تحول
heat value	گرمای سوختن
heat value	گرمای احتراق
heating value	گرمای احتراق
standard heat of formation	گرمای تشکیل استاندارد
generated heat	گرمای تولید شده
latent heat of sublimation	گرمای نهان تصعید
latent heat of varporization	گرمای نهان تبخیر
waste heat	گرمای تلف شده
heat of sunlimation	گرمای نهان تصعید
latent heat of fusion	گرمای نهان ذوب
heat of fusion	گرمای نهان ذوب
phosphoresce	بدون گرمای محسوس
incandesce	از گرمای زیاد سفید شدن
pyrometer	الت سنجش گرمای زیاد
to take one's temperature	درجه گرمای کسیراسنجیدن نبض کسیرادیدن
sweating heat	گرمای لحیم کاری غیر مستقیم
law of additivity of reaction heat	قانون جمع پذیری گرمای واکنش
thermoelectrometer	الت سنجش جریان یزق ازروی گرمای ان
isothermal line	خطی که بوسیله ان جاهایی که گرمای متوسط سالیانه انهایکی است
isocheim	خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسطانهادرزمستان ...داده میشود
isotherm	خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
dielectric heating	گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
isotheral line	خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسط انها 000 نشان داده میشود
burn out	گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
air cooled engine	موتور پیستونی که گرمای تلف شده ان به وسیله پره ها یا تیغههای دور سیلندرمستقیما به جریان هواانتقال مییابد
cylinder baffles	صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
diesel ramjet	موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
closed cycle reactor system	در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود