Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
caldarium
گرمخانه در حمام رومی
Other Matches
sudatorium
حمام گرم که موجب عرق زیاد گردد گرمخانه حمام
Frigi darium
[تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
romanesque
رومی وابسته به تمدن رومی
incubator
گرمخانه
greenhouses
گرمخانه
greenhouse
گرمخانه
ovens
گرمخانه
green house
گرمخانه
forcing house
گرمخانه
grape house
گرمخانه مو
incubators
گرمخانه
oven
گرمخانه
hothouses
گرمخانه عشرتکده
hothouse
گرمخانه عشرتکده
stove
فرخوراک پزی گرمخانه
stoves
فرخوراک پزی گرمخانه
pinery
جنگل کاج گرمخانه اناناس
ogive
رومی
Roman
رومی
Romans
رومی
carcer
آماجگاه رومی ها
Roman numeral
اعداد رومی
domus
سرای رومی
celtic nard
سنبل رومی
Roman numerals
ارقام رومی
cavy
ارنب رومی
acrus
طاق رومی
arm roll and grapevine
بغل رومی
excubitorium
خوابگاه رومی
steelyard
قپان رومی
mastic
کندر رومی
romish
رومی وار
romanesque
بسبک رومی
mountian spinach
اسفناج رومی
romanesque
ازنژاد رومی
pimpernel
بادیان رومی
ogive
طاق رومی
lyrae
چنگ رومی
romanesque vault
طاق رومی
lovage
انجدان رومی
legions
سپاه رومی
legion
سپاه رومی
hart wort
انجدان رومی
romanic
زبان رومی
Latin cross
صلیب رومی
lyra
چنگ رومی
oilstone
سنگ رومی
romanic
متکلم بزبان رومی
neronian
وابسته به NEROامپراطورستمکار رومی
neo romanesque
رومی وار نوین
anise
بادیان رومی انیسون
hollow square
[گچ بری هرمی رومی]
leg ride and far leg hook
بغل رومی بااستفاده از پا
false ogive
سپر رومی گلوله
greek catholic
عضوکلیسای کاتولیک رومی
colonica
خانه های رومی
Roman numeral
عدد رومی
[ریاضی]
Romans
لاتین حروف رومی
Roman
لاتین حروف رومی
popish
وابسته بکاتولیک رومی
colonia
خانه های رومی
castrum
[کمپ نیروهای رومی]
ogive arch
طاق رومی قوس جناغی
hypaethrum
[پنجره نیم گرد کوچک رومی]
protasis
نخستین قسمت درام قدیم رومی
romih variation
واریاسیون رومی دردفاع شبه مران
cavaedium
[پیش حیاط در خانه های رومی]
double cone
[ابزار بند رومی مخروطی شکل]
gregorian chant
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
Hirsau style
[نوعی معماری به سبک رومی در آلمان و استرالیا]
Golden House
[سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
knotted shaft
[ستون منحنی رومی وار شبیه قبه]
vesta
الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
praetorian
وابسته به قدرت قضاوت مادون کنسولی رومی
aniseed
تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
lavage
انجدان رومی شستشوی معده یازخم شستشو دادن
lararium
[اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
ides
روز پانزدهم مارس و مه وژوئیه و اکتبر وسیزدهم ماههای رومی
trays
حمام
tray
حمام
washrooms
حمام
washroom
حمام
Turkish baths
حمام
Turkish bath
حمام
bath
حمام
sand bath
حمام شن
double boiler
حمام آب
bathhouse
حمام
bath house
حمام
bathroom
حمام
waterbath
حمام آب
bain-marie
حمام آب
bathrooms
حمام
bagnio
حمام
water bath
حمام آب
water quench
حمام آب
copper bath
حمام مس
municipium
شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
unwashed
حمام نگرفته
vaporarium
حمام بخار
a bath towel
حوله حمام
vapour bath
حمام بخار
toilet waters
عطر حمام
dyeing bath
حمام رنگرزی
washcloth
کیسه حمام
toilet water
عطر حمام
washcloth
لیف حمام
bathing cap
کلاه حمام
bathmat
پادری حمام
bathing caps
کلاه حمام
bathmats
پادری حمام
swimming pool
حمام
[با استخر]
bathhouse
حمام
[با استخر]
hammam
حمام اسلامی
bath-house
حمام عمومی
swimming bath
[British E]
[old-fashioned]
حمام
[با استخر]
ultrasonic bath
حمام فراصوتی
metal bath
حمام فلز
acid bath
حمام اسید
bathing tub
حمام فرنگی
bathrobes
رخت حمام
bathed
حمام ابکاری
hypocaust
جهنم حمام
oil bath
حمام روغن
cockroach
سوسک حمام
cockroaches
سوسک حمام
bathtub
وان حمام
bathtubs
وان حمام
bath
حمام فرنگی
sun bath
حمام افتابی
sudatorium
حمام بخار
sunbath
حمام افتاب
steam bath
حمام بخار
sweating bath
حمام گرم
bathed
حمام فرنگی
sweating bath
حمام بخار
thermae
حمام اب گرم
shower bath
حمام دوش
turkey bath
حمام شرقی
bath
حمام ابکاری
ogive
طاق رومی
[این طرح در فرش های محرابی بیشتر بکار می رود.]
sunbathes
حمام افتاب گرفتن
sunbathing
حمام افتاب گرفتن
bask
حمام افتاب گرفتن
basked
حمام افتاب گرفتن
basks
حمام افتاب گرفتن
sauna
حمام بخار فنلاندی
basking
حمام افتاب گرفتن
sunbathed
حمام افتاب گرفتن
therm
حمام عمومی گرما
therms
واحد گرما حمام
therms
حمام عمومی گرما
swimming things
لباس شنا
[حمام]
bathing things
لباس شنا
[حمام]
bathing gear
لباس شنا
[حمام]
bathing clothes
لباس شنا
[حمام]
swimming things
لوازم شنا
[حمام]
bathing things
لوازم شنا
[حمام]
bathing clothes
لوازم شنا
[حمام]
sunbathe
حمام افتاب گرفتن
furnace
تون حمام وغیره
sun lamp
لامپ حمام آفتاب
furnaces
تون حمام وغیره
bath dye
حمام رنگرزی الیاف
roach
سوسک حمام کجوله
roaches
سوسک حمام کجوله
molten bath
حمام ذوب فلزات
foam rubber
ابر حمام ابرلاستیکی
I'd like a room with bath.
من یک اتاق با حمام میخواهم.
oil bath lubrication
روغنکاری حمام روغن
salt bath furnace
کوره حمام نمک
bathing gear
لوازم شنا
[حمام]
sun lamps
لامپ حمام آفتاب
shaking bath
حمام تکان دهنده
therm
واحد گرما حمام
saunas
حمام بخار فنلاندی
receptor
دستگاه گیرنده وان حمام
bathed
ابتنی کردن حمام گرفتن
salt bath hardening
سخت گردانی حمام نمک
What find bath.
عجب حمام خوبی است
bath
ابتنی کردن حمام گرفتن
receptors
دستگاه گیرنده وان حمام
fasces
یک دسته میله که تبری در میان ان قرار داشته وپیشاپیش فرمانداران رومی می بردند و نشان قدرت بوده
salt bath case hardening
سخت گردانی سطحی حمام نمک
bathmats
حصیر یا فرشک پای وان حمام
martemper
حمام گرم برای سخت کردن
bathmat
حصیر یا فرشک پای وان حمام
bubble bath
مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
bubble baths
مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
sponged
ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
sponging
ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
sponge
ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
tubs
حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
May I have a bath towel?
ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟
tub
حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
blocage
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
Roman law
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
fasces
[نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
cyaniding
سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
papalize
پاپ ماب کردن رومی کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com