English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (33 milliseconds)
English Persian
carburizing گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
Other Matches
homosphere قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
heterosphere قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
cyaniding سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
reassembled بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble بستن قطعات سوار کردن قطعات
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
interim overhaul پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
running spare قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
cannibalized استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
muff مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
boost pressure فشار گاز بالاتراز اتمسفر که از سوپرشارژ کردن موتورناشی میشود
hydrocarbons هیدروکربن
hydrocarbon هیدروکربن
normal hydrocarbon هیدروکربن نرمال
hydrocarbons ترکیبات هیدروکربن
aliphatic hydrocarbon هیدروکربن الیفاتیک
alicyclic hydrocarbon هیدروکربن الیسیکلیک
hydrocarbon ترکیبات هیدروکربن
naphthalene هیدروکربن بفرمول 8H 01C
saturated hydrocarbon هیدروکربن سیر شده
replaces عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replacing عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaced عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replace عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
rigs نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
disassembly order دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
rigged نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rig نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
renovation تجدید قطعات کردن
rebuilds نوسازی کردن قطعات
rebuild نوسازی کردن قطعات
assemble سوار کردن قطعات
assembled سوار کردن قطعات
assembles سوار کردن قطعات
machines ماشین کردن با ماشین رفتن
machine ماشین کردن با ماشین رفتن
machined ماشین کردن با ماشین رفتن
salvaging پیاده کردن کامل قطعات
dismounting پیاده کردن قطعات و وسایل
dismount پیاده کردن قطعات و وسایل
quadrat به قطعات مستطیل تقسیم کردن
dismantling پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvages پیاده کردن کامل قطعات
dismantles پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantled پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvage پیاده کردن کامل قطعات
dismounts پیاده کردن قطعات و وسایل
dismantle پیاده کردن قطعات مونتاژ
match mark جفتن و جور کردن قطعات
salvaged پیاده کردن کامل قطعات
methyl ریشه یک فرفیتی هیدروکربن بفرمول 3CH
limonene هیدروکربن شیرینی بفرمول 61H 01C
connection of loom pieces متصل کردن قطعات دار [قالی]
methylene ریشه دو فرفیتی هیدروکربن بفرمول =2CH متیلین
parcel به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
parcels به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
overhauls پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauling پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhaul پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
reconditions نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
overhauled پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
reconditioned نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
recondition نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
foldboat قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
terpene هیدروکربن هایی موجود در اسانس بفرمول 61H 01C
assembly بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
fishplate قطعات ریل را با وصله وصل کردن پشت بند
single component gases گازهای تک جزیی
perfect gazes گازهای ساده
acid gases گازهای اسیدی
flue gas گازهای دودکش
inert gas crystal بلور گازهای بی اثر
noble gas crystal بلور گازهای بی اثر
g , series گازهای سمی گروه ژ
inert gas arc welding جوش برق با گازهای بی اثر
compressor inlet temperature دمای گازهای ورودی کمپرسور
chemical warfare جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
chromosphere لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف
rig in باز کردن قطعات و باربندیها باز کردن وسایل و باربندی ناو
breathing جریان هوا و گازهای خروجی از موتور
c clamp گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
impingement برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
aerosphere اتمسفر
atmosphere اتمسفر
standard atmosphere اتمسفر
atmospheres اتمسفر
solfatara ناحیه اتش فشانی که گازهای گوگردی از ان متصاعد میشود
atmosphere اتمسفر استاندارد جو
atmospheres اتمسفر استاندارد جو
vented مجرایی به اتمسفر
venting مجرایی به اتمسفر
standard atmosphere اتمسفر استاندارد
vent مجرایی به اتمسفر
isothermal atmosphere اتمسفر همدما
The pressure of the atmosphere فشار جو ؟( اتمسفر )
furnace atmosphere اتمسفر کوره
free atmosphere اتمسفر ازاد
vents مجرایی به اتمسفر
steel dam سد فولادی
waste gate مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
reactionpropulsion سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
turbocharger شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
controlled atmosphere اتمسفر کنترل شده
chrles' law در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
turbosupercharger سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
steel industries صنایع فولادی
steel construction ساختمان فولادی
flexible steel wire rope طناب فولادی خم شو
steel chimmey دودکش فولادی
steelblue <adj.> <noun> آبی فولادی
steel wire سیم فولادی
steel cap کلاه فولادی
cogged ingot شمشه فولادی
cogged ingot شمش فولادی
steeliness خاصیت فولادی
steel wire rope طناب فولادی
steel pipe لوله فولادی
steel square گونیای فولادی
steel band نوار فولادی
steel sheet piling سپرکوبی فولادی
steel jacket پوشش فولادی
steel bands نوار فولادی
armature میله فولادی
steel sheet ورق فولادی
steel framed structured سازه فولادی
grating شبکه فولادی
gratings شبکه فولادی
steel framed structured ساختمان فولادی
steel facing membrane پرده فولادی
chemosphere ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
thermosphere خارجی ترین لایه اتمسفر
exosphere خارجی ترین لایه اتمسفر
international standard atmosphere اتمسفر استاندارد بین المللی
troposphere پایین ترین بخش اتمسفر
self binder ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
collector ring منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
high carbon steel فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
reinforced concrete carcase اسکلت بتن فولادی
building steel lathing بافت ساختمان فولادی
extra special flexible wire rope طناب فولادی ویژه
steel blue رنگ ابی فولادی
flexible mild steel wire rope طناب فولادی نرم
gusset صفحه فولادی اتصال
rolled steel joist تیرچه فولادی نوردشده
reinforced concrete construction ساختمان بتن فولادی
gussets صفحه فولادی اتصال
tubular steel scaffold داربست لولهای فولادی
reinforced concrete pipe لوله بتن فولادی
pile planking دیوار سپر فولادی
aurora پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
stand بستهای فولادی کورهای بلند
high quality sheet steel ورق فولادی با کیفیت خوب
styli قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stilus قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stylus قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
styluses قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
steel casting پروفیل فولادی ریخته گری
inversion ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
reversing layer لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
inversions ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
capel سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
sheet pile سپر فولادی برای ساختمانهای ابی
concrete steel سلاح یا میله فولادی بتن ارماتور
bang صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
operates تکار کردن یا باعث کار کردن ماشین شدن
shut down خاموش کردن و متوقف کردن کارایی ماشین یا سیستم
operate تکار کردن یا باعث کار کردن ماشین شدن
operated تکار کردن یا باعث کار کردن ماشین شدن
machinists ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
turbopump پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
arm 1-فراهم کردن وسیله یا ماشین یا تابع برای عمل یا ورودی ها 2-مشخص کردن خط وط وقفه فعال
billeted دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
rolling نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
billets دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
billet دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
tempered steel فولادی که درگرما عمل اورده شده باشد
beryllium فلز بریلیوم بعلامت Beبرنگ خاکستری فولادی
hawsers طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
hawser طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com