Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (3 milliseconds)
English	Persian
terminal service company	گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
Other Matches
service company	گروهان خدمات
terminal command	فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
terminals	سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal	سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
truck head	سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
railhead depot	بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
beach group	گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
century	عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
centuries	عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
cross servicing	خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
special services	یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
militarism	روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
company	گروهان
companies	گروهان
headquarters company	گروهان ارکان
company grade	در رده گروهان
separate company	گروهان مستقل
company commander	فرمانده گروهان
orderly room	دفتر گروهان
headquarters company	گروهان قرارگاه
judge advocate	دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
team	گروهان تقویت شده
teams	گروهان تقویت شده
facings	یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing	یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
maneuvred	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
company	گروهان همراه کسی رفتن
companies	گروهان همراه کسی رفتن
rank and file	صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
battle group	واحد ارتشی مرکب از پنج گروهان
company grade	پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
mobile equipment pool	بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته
phantom order	قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel	چانل نظامی مجرای نظامی
military government	حکومت نظامی فرمانداری نظامی
quay	بارانداز
depots	بارانداز
wharves	بارانداز
docked	بارانداز
docks	بارانداز
wharf	بارانداز
dock	بارانداز
wharfs	بارانداز
depot	بارانداز
quays	بارانداز
jetties	:بارانداز
jetty	:بارانداز
dockside	بارانداز
dock yard	محوطه بارانداز
docker	کارگر بارانداز
exq	تحویل در بارانداز
dockers	کارگر بارانداز
beach master	رئیس بارانداز
quay wall	دیوار بارانداز
terminal operations	عملیات بارانداز
free docks	تحویل در بارانداز
hard stand	بارانداز هوایی
discharge capacity	فرفیت تخلیه بارانداز
dock warrant	رسید انبار بارانداز
beach unit	یکان تهیه بارانداز
sea island terminal	بارانداز داخل دریا
quayside	زمین اطراف بارانداز
alternate water terminal	بارانداز ابی موقت
ex quay	تحویل در بارانداز مقصد
aerial port squadron	گردان بارانداز هوایی
army terminals	باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta	شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
aerial port squadron	گردان عملیات بارانداز هوایی
rear waistlock and side sweep	درو با مایه سالتو و بارانداز
yardmaster	رئیس محوطه بارانداز راه اهن
combat team	گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
services	خدمات
unbundled	خدمات
urban servitudes	خدمات شهری
common user	خدمات عمومی
advisory services	خدمات مشورتی
auxiliary service	خدمات جنبی
civil services	خدمات دولتی
administrative services	خدمات اداری
civil defence service	خدمات کشوری
computer utility	خدمات کامپیوتری
social work	خدمات اجتماعی
medical services	خدمات پزشکی
health services	خدمات بهداشتی
goods and services	کالاها و خدمات
field service	خدمات رزمی
information service	خدمات اطلاعات
field service	خدمات پایکار
field exercise	خدمات صحرایی
field duty	خدمات رزمی
crypto service	خدمات رمز
Civil Service	خدمات کشوری
Civil Service	خدمات اجتماعی
social services	خدمات اجتماعی
joint services	خدمات مشترک
loyal services	خدمات صادقانه
civil	خدمات شهری
medical service	خدمات پزشکی
hospital benefit	خدمات بیمارستانی
service sector	بخش خدمات
social service	خدمات اجتماعی
sister services	خدمات وابسته
signal services	خدمات مخابراتی
service department	بخش خدمات
service force	یکان خدمات
postal services	خدمات پستی
mail services	خدمات پستی
service unit	یکان خدمات
service support	پشتیبانی خدمات
service industry	صنعت خدمات
service passport	پاسپورت خدمات
personnel services	خدمات پرسنلی
personnel services	خدمات کارمندی
service department	قسمت خدمات
special services	خدمات مخصوص
service squadron	گروه خدمات
welfare services	خدمات رفاهی
we owe him for his services	خدمات او هستم
public services	خدمات عمومی
technical services	خدمات فنی
services	خدمات سرویسها
port auxiliary service	یگان خدمات بندری
combat service support	پشتیبانی خدمات رزمی
public utilities	خدمات عمومی مانند اب
computer serrices company	شرکت خدمات کامپیوتری
complimentary supply	خدمات یا کلاهای مجانی
obliging	حاضر خدمات مهربان
service squadron	قسمت خدمات دریای
war service chevron	علامت خدمات جنگی
agricultural extension services	خدمات ترویج کشاورزی
beach group	گروه خدمات ساحلی
railroad service	خدمات راه اهن
i am satisfied with his servic	از خدمات او راضی یا خوشنودهستم
bunched income	درامد خدمات شخصی
exchange services	خدمات فروشگاهی فروشگاهها
navigation head	بارانداز کنار اسکله دریایی محل مبادله بار کشتیها دراسکله
hard stand	بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
home service	خدمات فروش در داخل کشور
giro	خدمات بانکی اداره پست
giros	خدمات بانکی اداره پست
remote computing services	خدمات محاسباتی از راه دور
aids to trade	خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
accessorial services	خدمات بارگیری و تخلیه بار
welfare	رعایت کردن خدمات اجتماعی
acquisition authority	اعتبار خرید کالاو خدمات
hospitalization	پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
environmental services	دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
ordnance service	خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
beach unit	یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
welfare state	دولتی که به خدمات اجتماعی توجه خاص دارد
service chevron	علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
joint servicing	دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
procurement	تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
casualty control book	دفتر خدمات موتور ناو دفترچه خدمت موتورناو
triage	سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
the source	خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
court martial	محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
martial law	مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
hand salute	سلام نظامی دادن سلام نظامی
cams	استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cam	استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
sergeanty	انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
serviced	منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
performance monitor	برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
legion ofholour	نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
service	منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
veil of money	نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
muck rack	کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
terminal port	بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
foreign military sales	فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
equation of exchange	متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
polemarch	سرکرده سوم از نه تن سرکرده که خدمات لشگری انجام میداند
retaining fee	وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
aeronautical station	ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
martial	نظامی
military	نظامی
fort	دژ نظامی
martin	نظامی
mil	نظامی
serviced	نظامی
soldier	نظامی
soldiers	نظامی
service	نظامی
warlike	نظامی
throughput capacity	فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
Tahmasb	شاه تهماسب [پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
dressing parade	مشق نظامی
detention barrack	بازداشتگاه نظامی
army staff	ستاد نظامی
Military operations.	عملیات نظامی
court martial	دادگاه نظامی
word of command	فرمان نظامی
articles of war	قانون نظامی
defense information	اطلاعات نظامی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com