Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (3 milliseconds)
English	Persian
special interest groups	گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
Other Matches
sig	گروه مشترک المنافع ویژه
idiosyncrasies	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
(not one's) cup of tea <idiom>	علاقه ویژه
special party	گروه ویژه
to watch for certain symptoms	توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
speciality	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
praetorial	متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
commonwealth	مشترک المنافع
commonwealths	مشترک المنافع
common wealth	مشترک المنافع
commonweal	مشترک المنافع
common wealth	ممالک مشترک المنافع
common wealth	ملل مشترک المنافع
the common wealth of australia	ممالک مشترک المنافع استرالیا
commonwealths	کشورهای مشترک المنافع جمهور
commonwealth	کشورهای مشترک المنافع جمهور
commonwealth games	جام کشورهای مشترک المنافع
trade follows the flag	تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
crown colony	بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
dominion	ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است
task force	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
colombo plan	طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
idiocrasy	ویژه
priviege	حق ویژه
nets	ویژه
specific humidity	نم ویژه
expert	ویژه گر
net	ویژه
expressing	ویژه
privilege	حق ویژه
nett	ویژه
expressed	ویژه
paticular	ویژه
peculiar	ویژه
special	ویژه
expresses	ویژه
experts	ویژه گر
prerogatives	حق ویژه
prerogative	حق ویژه
adhoc	ویژه
particulars	ویژه
express	ویژه
specific	ویژه
specialist	ویژه گر
particular	ویژه
extra <adj.>	ویژه
special <adj.>	ویژه
specialists	ویژه گر
specially	ویژه
special character	ویژه
specifics	ویژه
extra special	ویژه
nutritionist	ویژه گر تغذیه
nutritionists	ویژه گر تغذیه
net profit	سود ویژه
specific yield	ابدهی ویژه
specific viscosity	گرانروی ویژه
specialities	ویژه گری
specific volume	حجم ویژه
specific weight	سنگینی ویژه
specific weight	وزن ویژه
particular lien	حق حبس ویژه
physiologist	ویژه گر فیزیولوژی
physiologists	ویژه گر فیزیولوژی
juvenile	ویژه نو جوانان
speciality	ویژه گری
specific resistance	مقاومت ویژه
morbid	ویژه ناخوشی
standing order	اوامر ویژه
standing orders	اوامر ویژه
specialty	ویژه گری
characteristic	نشان ویژه
specific lattice	شبکه ویژه
specific rotation	چرخش ویژه
monkish	ویژه راهبان
juveniles	ویژه نو جوانان
version	شرح ویژه
characteristically	نشان ویژه
versions	شرح ویژه
zoologist	ویژه گرجانورشناسی
monocular	ویژه یک چشم
life guard	هنگ ویژه
proper volume	ویژه حجم
relative density	گرانی ویژه
praetorian guard	گارد ویژه
monographs	ویژه نگاشت
monograph	ویژه نگاشت
stalling	لژ جایگاه ویژه
self weight	ویژه وزن
stall	لژ جایگاه ویژه
resistivity	مقاومت ویژه
regiospecific	جهت ویژه
proper function	ویژه تابع
quantum state	ویژه حالت
prerogatived	دارای حق ویژه
special effects	جلوههای ویژه
preceptorial	ویژه اموزگاری
lineament	نشان ویژه
lineaments	نشان ویژه
singular matrix	ماتریس ویژه
specializing	ویژه گری
specializes	ویژه گری
experts	ویژه کار
specialist	ویژه کار
expert	ویژه کار
prerogatives	حق یا امتیاز ویژه
prerogatives	دارای حق ویژه
specialization	ویژه گری
singular matrix	ماتریش ویژه
special agreement	قرارداد ویژه
speleologist	ویژه گر غارشناسی
prerogative	دارای حق ویژه
prerogative	حق یا امتیاز ویژه
specialize	ویژه گری
specialising	ویژه گری
garb	پوشاک ویژه
specialises	ویژه گری
lingoes	زبان ویژه
lingo	زبان ویژه
specialization	ویژه کاری
dead weights	ویژه وزن
dead weight	ویژه وزن
penologist	ویژه گر کیفرشناسی
habiliments	جامه ویژه
endemical	ویژه یک قوم
idiom	زبان ویژه
idiom	تعبیر ویژه
equity capital	ارزش ویژه
idioms	زبان ویژه
idioms	تعبیر ویژه
electrical resistivity	مقاومت ویژه
specific gravity	گرانی ویژه
eigenvalue	ویژه مقدار
rarely	بااستادی ویژه
specific donor	دهنده ویژه
specific cost	هزینه ویژه
species specific	نوع- ویژه
specific gravities	گرانی ویژه
special verdict	تصمیم ویژه
extra equipment	متعلقات ویژه
indicium	نشانه ویژه
capital	ارزش ویژه
favourite or vor	ویژه مخصوص
special bastard	حرامزاده ویژه
special duty	کار ویژه
gastronomist	ویژه گرخوراک
special session	نشست ویژه
extraordinary meeting	نشست ویژه
special symbol	نماد ویژه
specialists	ویژه کار
acoustician	ویژه گر اواشنود
special passport	پاسپورت ویژه
traits	نشان ویژه
trait	نشان ویژه
characteristics	نشان ویژه
specific drawdown	افت ویژه
characteristic number	ویژه مقدار
special deposits	سپردههای ویژه
special case	مورد ویژه
byelaw	قانون ویژه
lachrymal	ویژه اشک
lacrimal	ویژه اشک
bylaw	قانون ویژه
cariologist	ویژه گر قلب
characteristic function	ویژه تابع
proper value	ویژه مقدار
special character	دخشه ویژه
characteristic root	ویژه مقدار
specific heat	دمای ویژه
specific humidity	رطوبت ویژه
body guard	هنگ ویژه
special drawing rights	حق برداشت ویژه
specific heat	گرمای ویژه
labeled cargo	کالای ویژه
special drawing right	حق برداشت ویژه
ecotype	بوم ویژه
eigenfunction	ویژه تابع
booths	جای ویژه
booth	جای ویژه
neurologist	ویژه گر اعصاب
conizance	نشان ویژه
kink	ویژه گی فرریز
joint task force	گروه رزمی مشترک
for no p reason	بدون دلیل ویژه
extra special flexible wire rope	طناب فولادی ویژه
gynarcologist	ویژه کاردرناخوشیهای زنانه
individualising	حالت ویژه دادن
coasters	کشتی ویژه خط ساحلی
coaster	کشتی ویژه خط ساحلی
individualize	حالت ویژه دادن
dressing rooms	اطاق ویژه ارایش
dressing room	اطاق ویژه ارایش
specialty	اختصاص کیفیت ویژه
individualized	حالت ویژه دادن
asterium	عنصر ویژه ستارگان

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com