Total search result: 201 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
womankind |
گروه زنان |
|
|
Other Matches |
|
packs |
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع |
pack |
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع |
beach group |
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی |
commodity groups |
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی |
beach party |
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل |
civil reserve air fleet |
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند |
task component |
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است |
framing |
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد |
clean up party |
گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب |
task forces |
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی |
task force |
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی |
countervailing power |
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید |
kaldor criterion |
ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی |
landing group |
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن |
amphibious task group |
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی |
stable |
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان |
stables |
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان |
horde |
گروه بیشمار گروه |
hordes |
گروه بیشمار گروه |
womenfolk |
زنان |
fair sex |
زنان |
feminine |
زنان |
womankind |
زنان |
applaudingly |
کف زنان |
reelingly |
چرخ زنان |
gyringly |
چرخ زنان |
plumes |
پر کلاه زنان تل |
womanish |
مربوط به زن یا زنان |
the female sex |
زنان ودختران |
gynocracy |
حکومت زنان |
vauntingly |
لاف زنان |
when will women have the vote? |
زنان کی حق رای |
women's army corps |
ارتش زنان |
gynecology |
پزشکی زنان |
gynecocracy |
حکومت زنان |
plume |
پر کلاه زنان تل |
wifely |
درخور زنان |
women's dres |
جامه زنان |
womenfolk |
جماعت زنان |
womanly |
در خور زنان |
petticoats rule |
تسلط زنان |
pantingly |
نفس زنان |
mutch |
زنان وکودکان |
menses |
قاعدگی زنان |
menstruation |
قاعدگی در زنان |
boxers |
مشت زنان |
hirsutism |
نابجارویی مو در زنان |
feminicide |
قتل زنان |
periods |
قاعده زنان |
evadingly |
طفره زنان |
demimonde |
زنان هرزه |
catamenia |
قاعدگی زنان |
beauties |
زنان زیبا |
beauty |
زنان زیبا |
period |
قاعده زنان |
gaspingly |
نفس زنان |
greensickness |
کم خونی زنان |
gynaecocracy |
حکومت زنان |
flutteringly |
پروبال زنان |
boastingly |
لاف زنان |
feminity |
طبقه زنان |
uneven parallel bars |
پارالل زنان |
asymetrical bars |
پارالل زنان |
ladykillers |
مرد محبوب زنان |
ladykiller |
مرد محبوب زنان |
menstruation |
قاعدگی زنان طمث |
to catch napping |
چرت زنان گرفتن |
catamenia |
عادت ماهیانه زنان |
feminist |
طرفدار حقوق زنان |
heat |
تحریک جنسی زنان |
feminists |
طرفدار حقوق زنان |
heats |
تحریک جنسی زنان |
feminism |
برابری طلبی زنان |
female participation rate |
نرخ مشارکت زنان |
fluor |
قاعدگی زنان سیال |
women's army corps |
قسمت زنان ارتش |
lothario |
گمراه کننده زنان |
music stool |
کرسی پیانو زنان |
phlegmasia alba dolens |
ورم سفیدران زنان |
women labor force |
نیروی کار زنان |
premenstrual |
قبل از قاعدگی زنان |
chlorosis |
سبزرنگی زنان کم خون |
demimonde |
جهان زنان هرجایی |
sapphism |
همجنس خواهی زنان |
columbia round |
تیراندازی مخصوص زنان |
gynecologist |
متخصص بیماریهای زنان |
suffragette |
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان |
suffragettes |
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان |
steatopygia |
بزرگی وفربهی کفل زنان |
gynaecophysiology |
علم ووفایف جهازتناسلی زنان |
plead for the widow |
در حق بیوه زنان دادخواهی کنید |
diva |
سردسته زنان خواننده اپرا |
evadingly |
گریز زنان بابهانه یاحیله |
leucorrhoea |
سوزنک مزمن غیرمسری زنان |
housecoats |
لباسی که زنان درخانه می پوشند |
housecoat |
لباسی که زنان درخانه می پوشند |
a comparison of men's salaries with those of women |
مقایسه حقوق مردان با زنان |
battery of tests |
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد |
accoucheur |
پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان |
abbess |
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا |
hairdos |
ارایش موی زنان بفرم مخصوصی |
abbesses |
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا |
greensick |
مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان |
gallant |
متعارف وخوش زبان درپیش زنان |
YWCA |
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی |
whites |
سوزنک مزمن غیر مسری زنان |
lady paramount |
بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان |
height of the volleyball net |
34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان |
wimple |
روسری زنان قرون وسطی چرخ |
phlegmasia dolens |
ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی |
sapphic vice |
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر |
women students |
زنان دانش اموز محصلین اناث |
YWCAs |
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی |
modiste |
کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد |
hysteria |
غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد |
hairdo |
ارایش موی زنان بفرم مخصوصی |
chatelaine |
زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند |
sanitary napkins |
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان |
lady's man |
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد |
sanitary napkin |
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان |
ladies' man |
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد |
ladies' men |
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد |
hereford round |
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف |
triathlon |
مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر |
squire of dames |
کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود |
bluestockings |
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله |
purdah |
برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای |
bluestocking |
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله |
ducking stool |
کرسی ای که زنان بدکاررابدان بسته ودراب پرت کرده غوطه میدادند |
finishing schools |
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار |
finishing school |
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار |
sari |
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند |
saris |
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند |
ruffe |
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی |
ruff |
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی |
saree |
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است برپارچهای که بدور بدن می پیچند |
ruffs |
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی |
venire facias tot matrons |
دستور تشکیل هیات منصفهای از زنان برای زنی که مدعی ابستنی است |
estrus |
مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد |
esturm |
مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد |
sprint medley |
دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان |
shots |
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم |
shot |
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم |
fita round |
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان |
western round |
مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان |
estrogen |
هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود |
warlock |
جادوگر مرد که فرمانده زنان جادوگر است |
night gown |
جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب |
binders |
اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان |
binder |
اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان |
corps |
گروه |
parcel |
گروه |
assembly |
گروه |
set |
گروه |
sets |
گروه |
swarm |
گروه |
crowds |
گروه |
parcels |
گروه |
throngs |
گروه |
thronging |
گروه |
thronged |
گروه |
throng |
گروه |
flocks |
گروه |
flocking |
گروه |
flocked |
گروه |
frying |
گروه |
fry |
گروه |
flock |
گروه |
fries |
گروه |
crowd |
گروه |
company |
گروه |
g , series |
گروه ژ |
multitudes |
گروه |
multitude |
گروه |
concourses |
گروه |
concourse |
گروه |
many |
گروه |
herd |
گروه |
herded |
گروه |
school |
گروه |
schools |
گروه |
covey |
گروه |
herds |
گروه |
herding |
گروه |
congregation |
گروه |
bunched |
گروه |
bunch |
گروه |
congregations |
گروه |
companies |
گروه |
gangs |
گروه |
gang |
گروه |
bunches |
گروه |
bunching |
گروه |
squads |
گروه |
squad |
گروه |
lot |
گروه |
party |
گروه |
bevy |
گروه |
swarms |
گروه |
swarmed |
گروه |