Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
occupational family
گروه شغلی
Other Matches
pack
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
beach group
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
civil reserve air fleet
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party
گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
occupational
شغلی
vocational
شغلی
inoccupation
بی شغلی
task force
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
dead-end job
شغلی بی آینده
job enlargement
گسترش شغلی
job evaluation
ارزشیابی شغلی
occupational mobility
تحرک شغلی
job satisfaction
رضایت شغلی
occupational stability
ثبات شغلی
occupational test
ازمون شغلی
job security
امنیت شغلی
job specification
مشخصات شغلی
job specification
ویژگیهای شغلی
occupational interests
رغبتهای شغلی
job training
اموزش شغلی
occupational psychology
روانشناسی شغلی
occupational aptitude
استعداد شغلی
trade tests
ازمونهای شغلی
job elements
عناصر شغلی
duty position
محل شغلی
occupational hazard
سانحه شغلی
occupational hazard
صدمه شغلی
vocational maladjustment
ناسازگاری شغلی
occupational hazards
سانحه شغلی
occupational hazards
صدمه شغلی
fringe benefit
مزایای شغلی
vocational adjustment
سازگاری شغلی
job description
توصیف شغلی
vocational counseling
مشاوره شغلی
vocational guidance
راهنمایی شغلی
vocational selection
گزینش شغلی
job analysis
تحلیل شغلی
kaldor criterion
ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
vocational interest blank
پرسشنامه علائق شغلی
vocational aptitude test
ازمون استعداد شغلی
to follow a profession
شغلی راپیشه کردن
runner
اداره کننده شغلی
runners
اداره کننده شغلی
vocational rehabilitation
توان بخشی شغلی
professional liability insurance
بیمه تعهدات شغلی
But not just any job .
ولی البته نه هر شغلی
to accept a job
کاری
[شغلی]
را پذیرفتن
military occupational speciality
تخصص شغلی نظامی
vacancy
موقعیت شغلی آزاد
job description
شرح وفایف شغلی
jobs
پست شغلی و کار
job
پست شغلی و کار
job classification
طبقه بندی شغلی
dictionary of occupational titles
واژگان عنوانهای شغلی
occupational hierarchy
سلسله مراتب شغلی
landing group
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
to promote somebody
به کسی در شغلی درجه دادن
test protectors
بازرس ازمایشات کارایی شغلی
to upgrade somebody
به کسی در شغلی درجه دادن
entry group
واجدین شرایط تخصصی شغلی
tied down
<idiom>
مسئولیت شغلی یا خانوادگی داشتن
strong vocational interest blank
رغبت سنج شغلی استرانگ
kuder occupational interest survey
رغبت سنج شغلی کودر
svib
رغبت سنج شغلی استرانگ
sinecure
هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
no branch
شغلی که احتیاج به رسته تخصصی ندارد
sinecures
هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes
گروه بیشمار گروه
horde
گروه بیشمار گروه
test examiner
مسئول ازمایشات مهارت تخصصی و کارایی شغلی
battery of tests
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
frictional unemployment
اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد
to pull off something
[contract, job etc.]
چیزی را تهیه کردن
[تامین کردن]
[شغلی یا قراردادی]
proficiency rating
طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
fringe benefits
مزایای شغلی غیر نقدی مزایای فرعی
occupational disease
امراض شغلی
[نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
assembly
گروه
crowd
گروه
setting up
گروه
sets
گروه
crowds
گروه
set
گروه
parcel
گروه
parcels
گروه
corps
گروه
gang
گروه
gangs
گروه
frying
گروه
hosted
گروه
hosting
گروه
hosts
گروه
special interest group
گروه
platoon
گروه
platoons
گروه
flock
گروه
flocked
گروه
flocks
گروه
throng
گروه
thronged
گروه
thronging
گروه
throngs
گروه
fries
گروه
fry
گروه
host
گروه
company
گروه
schools
گروه
school
گروه
many
گروه
concourse
گروه
concourses
گروه
multitude
گروه
multitudes
گروه
g , series
گروه ژ
herd
گروه
herded
گروه
herding
گروه
herds
گروه
covey
گروه
attack group
گروه تک
congregations
گروه
congregation
گروه
companies
گروه
bunch
گروه
bunched
گروه
bunches
گروه
bunching
گروه
bevy
گروه
lot
گروه
swarm
گروه
swarmed
گروه
swarms
گروه
squad
گروه
squads
گروه
party
گروه
group
گروه
batches
گروه
ensigns
گروه
clique
گروه
cliques
گروه
t group
گروه T
shoal
گروه
shoals
گروه
folk
گروه
folks
گروه
ensign
گروه
cohorts
گروه
cohort
گروه
mass
گروه
batch
گروه
flocking
گروه
groups
گروه
ring
گروه
troop
گروه
trooped
گروه
trooping
گروه
massing
گروه
masses
گروه
cluster
گروه
teams
گروه
team
گروه
cluster bomb
گروه
cluster bombs
گروه
clusters
گروه
group index
اندیس گروه
group mark
نشان گروه
flying squads
گروه تندواکنش
flying squads
گروه ضربت
bridged group
گروه پل شده
functional group
گروه عاملی
boatswain's party
گروه ملوان
bridging group
گروه پل شده
group analysis
تحلیل گروه
gas group
گروه گاز
biotype
زیست گروه
group mark
علامت گروه
gunner's party
گروه توپخانه
group separator
جداساز گروه
heguman
پیشوای گروه
billeting party
گروه پیشرو
device cluster
گروه دستگاه
group of targets
گروه هدفها
group index
شاخص گروه
anchormen
رئیس گروه
billeting party
گروه یورتچی
groupware
گروه ابزار
group of targets
گروه اماجها
anchor men
رئیس گروه
head's party
گروه نظافت
formal group
گروه رسمی
experimental group
گروه ازمایشی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com