Total search result: 202 (17 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
annual report |
گزارش سالانه |
|
|
Search result with all words |
|
annual financial statement |
گزارش مالی سالانه |
Other Matches |
|
classics |
مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان |
classic |
مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان |
departure report |
گزارش پایان تعمیرات گزارش عزیمت ناو گزارش حرکت |
action report |
گزارش عملیات جنگی گزارش درگیری با دشمن |
spot report |
گزارش مشاهدات یا گزارش فوری از تحقیقات محلی |
report generator |
گزارش ساز ایجادکننده گزارش |
report generator |
گزارش زایی گزارش گیری |
amplifying report |
گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن |
mortar report |
گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز |
visualreport |
گزارش دیدبانی بصری گزارش مشاهدات بصری در حین پرواز |
annuals |
سالانه |
per annum |
سالانه |
annual |
سالانه |
yearly |
سالانه |
yearbooks |
گزارشات سالانه |
annual preciptation |
ریزش سالانه |
tax year |
مالیات سالانه |
yearly profit |
سود سالانه |
annuity |
پرداختهای سالانه |
yearbook |
گزارشات سالانه |
annuities |
مقرری سالانه |
annual wage |
دستمزد سالانه |
annual rainfall |
بارش سالانه |
annual patent fee |
حق الامتیاز سالانه |
annual leave |
مرخصی سالانه |
annual increase |
افزایش سالانه |
annual increase |
رشد سالانه |
annual income |
درامد سالانه |
annual earnings |
عواید سالانه |
annual earnings |
درامد سالانه |
annual storage |
مخزن سالانه |
annual budget |
بودجه سالانه |
annual accumulation of sediment |
ته نشست سالانه |
anuual discharge |
بده سالانه |
annual general meeting |
مجمع عمومی سالانه |
annual rate of growth |
نرخ رشد سالانه |
interest rate per annum |
نرخ بهره سالانه |
AGMs |
مجمع عمومی سالانه |
AGM |
مجمع عمومی سالانه |
fixture |
برنامه سنتی سالانه |
annuitant |
دریافت دارنده مقرری سالانه |
annuity |
مستمری سالانه مقرری مستمر |
annual efficiency index |
شاخص کارایی سالانه خدمتی |
Bang went our annul holidays. |
تعطیلات سالانه ماهم مالیده (ملغی شد) |
derby |
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان |
derbies |
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان |
tourist trophy |
مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان |
arrendare |
اجاره دادن ملک یا زمین به طور سالانه |
periodicals |
مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند |
master tournament |
مسابقه ازاد سالانه گلف بین قهرمانان دعوت شده |
west coast computer faire |
یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد |
arrentation |
پروانه یا جواز بهره برداری ار اراضی جنگلی در ازای پرداخت اجاره سالانه معین |
shelling report |
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن |
cargo outturn report |
گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو |
report generator |
گزارش زا |
reportage |
گزارش |
recitetion |
گزارش شز |
account |
گزارش |
report |
گزارش |
reported |
گزارش |
reports |
گزارش |
flash report |
گزارش انی |
blue bell |
گزارش بدرفتاری |
bruit |
گزارش سروصدا |
command report |
گزارش فرماندهی |
blue bell |
گزارش جنایت |
blue bark |
گزارش حرکت |
technical report |
گزارش فنی |
press report |
گزارش خبری |
detailed report |
گزارش مشروح |
edit line |
خط گزارش وضعیت |
visualreport |
گزارش بصری |
report progarm generator |
مولدبرنامه گزارش |
report progarm generator |
تولیدبرنامه گزارش |
report program |
برنامه گزارش |
report writer |
گزارش نویسی |
report writer |
نویسنده گزارش |
reportable |
گزارش دادنی |
rpg |
مولدبرنامه گزارش |
school report |
گزارش اموزشگاه |
situation report |
گزارش وضعیت |
to give forth |
گزارش دادن |
status report |
گزارش وضعیت |
subemit a report |
گزارش دادن |
submit a report |
گزارش دادن |
report generation |
تولید گزارش |
error report |
گزارش خطا |
final report |
گزارش نهایی |
turn in <idiom> |
گزارش دادن |
hot report |
گزارش مهم |
expertise |
گزارش اهل فن |
wrap up |
گزارش خلاصه |
viva voting |
گزارش شفاهی |
viva report |
گزارش شفاهی |
report generator |
مولد گزارش |
internal report |
گزارش داخلی |
management report |
گزارش مدیریت |
periodic report |
گزارش دورهای |
quarterly report |
گزارش سه ماهه |
report file |
فایل گزارش |
survey report |
گزارش بازرسی |
report |
گزارش دیدبانی |
actions |
گزارش وضع |
report |
گزارش دادن |
story |
روایت گزارش |
returns |
گزارش دادن |
returning |
گزارش رسمی |
returning |
گزارش دادن |
returns |
گزارش رسمی |
journals |
گزارش روزانه |
action |
گزارش وضع |
logs |
گزارش سفرهواپیما |
minute |
گزارش وقایع |
report |
گزارش دادن به |
reported |
گزارش دادن |
reported |
گزارش دادن به |
reported |
گزارش دیدبانی |
log |
گزارش سفرهواپیما |
reports |
گزارش دادن |
reports |
گزارش دادن به |
account |
اهمیت گزارش |
commentaries |
گزارش رویداد |
commentary |
گزارش رویداد |
journal |
گزارش روزانه |
returned |
گزارش رسمی |
returned |
گزارش دادن |
annual report |
گزارش سالیانه |
return |
گزارش دادن |
return |
گزارش رسمی |
accident reporting |
گزارش حادثه |
an incomprehensive report |
گزارش کوتاه |
reports |
گزارش دیدبانی |
snap report |
گزارش فوری یا انی |
contact report |
گزارش اخذ تماس |
project technical report |
گزارش فنی پروژه |
docking report |
گزارش تعمیر ناو |
project technical report |
گزارش فنی طرح |
progress reporting |
گزارش پیشرفت کار |
progress report |
گزارش پیشرفت کار |
call up |
دستور ارسال گزارش |
call-ups |
دستور ارسال گزارش |
According to the riport . |
بقرار این گزارش |
call-up |
دستور ارسال گزارش |
report of survey |
گزارش تحقیقات یا بررسیها |
reportable items |
اقلام قابل گزارش |
logs |
گزارش سفرنامه کشتی |
reportedly |
طبق گزارش یا شایعه |
schedule report |
گزارش زمانبندی شده |
log |
گزارش سفرنامه کشتی |
periodic intelligence report |
گزارش نوبهای اطلاعاتی |
super visum corporis |
گزارش معاینه جسد |
draft report |
گزارش نیمه نهایی |
to report [to a body] |
گزارش دادن [به اداره ای] |
flash report |
گزارش برق اسا |
hearing |
رسیدگی بمحاکمه گزارش |
hearings |
رسیدگی بمحاکمه گزارش |
to give an account of |
گزارش و توضیح دادن |
exception reporting |
گزارش گیری مخصوص |
evaluation report |
گزارش ارزیابی وضعیت |
interim report |
گزارش پیشرفت کار |
weekly progress report |
گزارش هفتگی کار |
aircraft accident report |
گزارش سانحه هوایی |
misreport |
اشتباه گزارش دادن |
bill |
گزارش جریان دعوی |
logbook |
گزارش روزانه سفرکشتی |
journal book |
دفتر گزارش روزانه |
bills |
گزارش جریان دعوی |
this report is incredible |
این گزارش را نمیتوان باورکرد |
system log |
گزارش روزانه عملیات سیستم |
return |
گزارش نهایی هیات تحقیق |
air control and reporting center (c.r.c. |
مرکز کنترل و گزارش هوایی |
request mast |
گزارش از طریق سلسله مراتب |
contact report |
گزارش تماس با هواپیمای دشمن |
neither report was correct |
هیچیک از ان دو گزارش درست نبود |
returned |
گزارش نهایی هیات تحقیق |
daily progress report |
گزارش روزانه پیشرفت کار |
he gave an a of the battle |
گزارش ان جنگ راشرح داد |
critic report |
گزارش نتیجه جلسه انتقاد |
fitness report |
گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی |
journals |
گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال |
docking report |
گزارش عملیات تعمیراتی در حوضچه |
returning |
گزارش نهایی هیات تحقیق |
city article |
گزارش مختصرمالی یاتجاری در روزنامه |
report generator |
برای تامین گزارش کامل |
returns |
گزارش نهایی هیات تحقیق |
journal |
گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال |
White Paper |
گزارش هیئت دولت نامه سفید |
White Papers |
گزارش هیئت دولت نامه سفید |
inkling |
اطلاع مختصری که با ان به چیزی پی برند گزارش |
chart |
گزارش کتبی مسابقه نقشه دریایی |
charts |
گزارش کتبی مسابقه نقشه دریایی |
charting |
گزارش کتبی مسابقه نقشه دریایی |
charted |
گزارش کتبی مسابقه نقشه دریایی |
nudets |
سیستم کشف و گزارش انفجارات اتمی |
rpg |
Program Report تولیدکننده برنامه گزارش |
[results were] satisfactory |
رضایت بخش [در یادداشت گزارش کنترل] |
i saw the report in the rough |
من پیش نویس این گزارش رادیدم |
air raid reporting control ship |
گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی |
collision detection |
تشخیص و گزارش داده برخورد دو عمل یا رویداد |
The details of the report were verified by the police. |
جزییات گزارش توسط پلیس تصدیق وتأیید شد |