Dictiornary-Farsi | گزارش فوری یا انی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (2 milliseconds)

English	Persian
snap report	گزارش فوری یا انی


Search result with all words

spot report	گزارش مشاهدات یا گزارش فوری از تحقیقات محلی
Other Matches

departure report	گزارش پایان تعمیرات گزارش عزیمت ناو گزارش حرکت
action report	گزارش عملیات جنگی گزارش درگیری با دشمن
report generator	گزارش ساز ایجادکننده گزارش
report generator	گزارش زایی گزارش گیری
amplifying report	گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
mortar report	گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
visualreport	گزارش دیدبانی بصری گزارش مشاهدات بصری در حین پرواز
immediate <adj.>	فوری
spots	فوری
spot	فوری
spontaneous	فوری
posthaste	فوری
sudden	فوری
snap shot	فوری
urgently	فوری
urgent	فوری
instanter	فوری
acute <adj.>	فوری
prompts	فوری
prompted	فوری
prompt	فوری
instantaneous <adj.>	فوری
unintermediate <adj.>	فوری
intuitive <adj.>	فوری
cargo outturn report	گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
shelling report	گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
scrams	فوری رفتن
scram	فوری رفتن
emergency care	مراقبتهای فوری
cash spot	نقد فوری
cash prompt	نقد فوری
hasty	عجولانه فوری
snapshot	عکس فوری
inst	مخفف فوری
snapshots	عکس فوری
urgent priority	تقدم فوری
speedy trial	دادرسی فوری
snap shot	عکس فوری
snap shooter	عکاس فوری
emergency priority	تقدم فوری
instantaneous photograph	عکس فوری
pistolgraph	عکس فوری
immediate mission	تک فوری هوایی
immediate memory	حافظه فوری
real time	بازده فوری
spot test	ازمایش فوری
prompt payment	پرداخت فوری
prompt deployment	گسترش فوری
prompt delivery	تحویل فوری
instantaneous reaction	واکنش فوری
immediate	خیلی فوری
immediate action	عملیات فوری
immediate message	پیام فوری
pistolgraph	دستگاه عکس فوری
snaps	گرفتن عکس فوری
snapping	گرفتن عکس فوری
snapped	گرفتن عکس فوری
snap	گرفتن عکس فوری
payable immediately	قابل پرداخت فوری
I need them urgently.	من آنها را فوری میخواهم.
snapshoot	عکس فوری گرفتن
snapshoot	تیر فوری انداختن
immediate addressing	ادرس دهی فوری
immediate action	عکس العمل فوری
red alerts	آژیر خطر فوری
the letter is urgent	نامه فوری است
ready service	اماده به استفاده فوری
upsurge	قیام فوری وناگهانی
immediate mission	ماموریت فوری هوایی
red alert	آژیر خطر فوری
quick set	گرفتن فوری بتن
snap shot	عکس فوری گرفتن
exigent	محتاج به اقدام یا کمک فوری
spot price	قیمت برای فروش فوری
Please reply as a matter of urgency.	لطفا فوری پاسخ دهید.
To demand prompt payment.	تقاضای پرداخت فوری کردن
tea bag	پاکت محتوی چای فوری
tea bags	پاکت محتوی چای فوری
emergency	حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
to stop cold something	چیزی را فوری کاملا متوقف کردن
emergencies	حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
to get down to the nitty-gritty [to get down to brass tacks] <idiom>	فوری به اصل مطلب رسیدن [اصطلاح روزمره]
spot sale	فروش نقدی وتحویل فوری کالای موردمعامله
emergencies	پیشامدی که اقدام فوری راایجاب کند اضطرار
emergency	پیشامدی که اقدام فوری راایجاب کند اضطرار
This company guarantees prompt delivery of goods.	این شرکت تحویل فوری کالاراتضمین می نماید
A rapid response would be appreciated.	از پاسخ فوری قدردانی می کنیم. [اصطلاح رسمی]
reflex force	نیروی ضربتی هوایی در حال اماده باش فوری
inquiry processing	فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
readout	دریافت فوری اطلاعات پردازش شده قابل عرضه بازخوانی
report generator	گزارش زا
reported	گزارش
reportage	گزارش
account	گزارش
reports	گزارش
report	گزارش
recitetion	گزارش شز
dead line	خطی که تجاوز ازان زندانیان نظامی رامحکوم به تیرباران فوری میکند
turn in <idiom>	گزارش دادن
press report	گزارش خبری
expertise	گزارش اهل فن
quarterly report	گزارش سه ماهه
report file	فایل گزارش
periodic report	گزارش دورهای
wrap up	گزارش خلاصه
viva voting	گزارش شفاهی
school report	گزارش اموزشگاه
report progarm generator	مولدبرنامه گزارش
report progarm generator	تولیدبرنامه گزارش
situation report	گزارش وضعیت
subemit a report	گزارش دادن
report program	برنامه گزارش
report writer	گزارش نویسی
report writer	نویسنده گزارش
reportable	گزارش دادنی
logs	گزارش سفرهواپیما
report generator	مولد گزارش
viva report	گزارش شفاهی
visualreport	گزارش بصری
to give forth	گزارش دادن
technical report	گزارش فنی
report generation	تولید گزارش
survey report	گزارش بازرسی
submit a report	گزارش دادن
status report	گزارش وضعیت
rpg	مولدبرنامه گزارش
journal	گزارش روزانه
detailed report	گزارش مشروح
story	روایت گزارش
actions	گزارش وضع
log	گزارش سفرهواپیما
reports	گزارش دیدبانی
edit line	خط گزارش وضعیت
error report	گزارش خطا
reports	گزارش دادن به
reports	گزارش دادن
journals	گزارش روزانه
command report	گزارش فرماندهی
accident reporting	گزارش حادثه
an incomprehensive report	گزارش کوتاه
annual report	گزارش سالانه
annual report	گزارش سالیانه
blue bark	گزارش حرکت
blue bell	گزارش جنایت
blue bell	گزارش بدرفتاری
bruit	گزارش سروصدا
commentary	گزارش رویداد
commentaries	گزارش رویداد
final report	گزارش نهایی
return	گزارش دادن
report	گزارش دادن به
report	گزارش دادن
account	اهمیت گزارش
returns	گزارش رسمی
returns	گزارش دادن
internal report	گزارش داخلی
returning	گزارش رسمی
returning	گزارش دادن
returned	گزارش رسمی
management report	گزارش مدیریت
returned	گزارش دادن
return	گزارش رسمی
minute	گزارش وقایع
hot report	گزارش مهم
reported	گزارش دادن
flash report	گزارش انی
report	گزارش دیدبانی
action	گزارش وضع
reported	گزارش دادن به
reported	گزارش دیدبانی
accelerating pump	پمپ کوچکی که به منظورتامین فوری مخلوط غلیظ سوخت و هوا در کابراتورتعبیه میشود
log	گزارش سفرنامه کشتی
call-up	دستور ارسال گزارش
to give an account of	گزارش و توضیح دادن
to report [to a body]	گزارش دادن [به اداره ای]
call-ups	دستور ارسال گزارش
contact report	گزارش اخذ تماس
call up	دستور ارسال گزارش
According to the riport .	بقرار این گزارش
bills	گزارش جریان دعوی
reportedly	طبق گزارش یا شایعه
hearing	رسیدگی بمحاکمه گزارش
hearings	رسیدگی بمحاکمه گزارش
weekly progress report	گزارش هفتگی کار
bill	گزارش جریان دعوی
logs	گزارش سفرنامه کشتی
super visum corporis	گزارش معاینه جسد
annual financial statement	گزارش مالی سالانه
docking report	گزارش تعمیر ناو
schedule report	گزارش زمانبندی شده
progress reporting	گزارش پیشرفت کار
progress report	گزارش پیشرفت کار
report of survey	گزارش تحقیقات یا بررسیها
reportable items	اقلام قابل گزارش
interim report	گزارش پیشرفت کار
logbook	گزارش روزانه سفرکشتی
journal book	دفتر گزارش روزانه
periodic intelligence report	گزارش نوبهای اطلاعاتی
project technical report	گزارش فنی طرح
flash report	گزارش برق اسا