Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
selector switch
گزینه انتخاب کننده
Other Matches
selection switch
گزینه انتخاب
radio button
شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
elector
انتخاب کننده
selectors
انتخاب کننده
choosy
انتخاب کننده
chooser
انتخاب کننده
choosey
انتخاب کننده
selector
انتخاب کننده
electors
انتخاب کننده
outvoter
انتخاب کننده
selectively
انتخاب کننده
selective
انتخاب کننده
consumer choice
انتخاب مصرف کننده
electress
خانم انتخاب کننده
consumer's choice
انتخاب مصرف کننده
constituents
انتخاب کننده موکل
selector channel
کانال انتخاب کننده
constituent
انتخاب کننده موکل
theory of consumer's choice
نظریه انتخاب مصرف کننده
selectively
دارای حسن انتخاب گلچین کننده
selective
دارای حسن انتخاب گلچین کننده
target selector
دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
channel selector
انتخاب کننده کانال تلویزیون کانالگیر تلویزیون
tree
روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
selector switch
گزینه
switches
گزینه
variant
گزینه
switched
گزینه
selection switch
گزینه
choice
گزینه
choicer
گزینه
choices
گزینه
choicest
گزینه
options
گزینه
option
گزینه
switch
گزینه
sophistication
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
n way switch
گزینه N راهی
toggle switch
گزینه ضامنی
switchboards
صفحه گزینه
program switch
گزینه برنامه
light switch
گزینه نوری
rotary switch
گزینه چرخشی
microswitch
ریز گزینه
switchboard
صفحه گزینه
distractor
گزینه نادرست
barrel switch
گزینه بشکهای
cross bar switch
گزینه شطرنجی
stepping switch
گزینه پلهای
logic switch
گزینه منطقی
switched line
خط گزینه شده
switch indicator
گزینه نما
forced choice
گزینه- بایست
non switched line
خط گزینه نشده
alteration switch
گزینه دگرگونی
ineligibility
عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
switches
گزینه راه گزین
software switch
گزینه نرم افزاری
switched
گزینه راه گزین
on off switch
گزینه قطع و وصل
switch
گزینه راه گزین
programmed switch
گزینه برنامه ریزی شده
check
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checked
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
menu item
یک انتخاب در فهرست انتخاب
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
rollover
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
controlled reprisal
انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
franchises
حق انتخاب
options
حق انتخاب
delegacy
انتخاب
franc
حق انتخاب
francs
حق انتخاب
option
حق انتخاب
drafts
انتخاب
options
انتخاب
choicest
انتخاب
choicer
انتخاب
choices
انتخاب
choice
انتخاب
option
انتخاب
excerption
انتخاب
suffrage
حق انتخاب
selections
انتخاب
franchise
حق انتخاب
selection
انتخاب
selecting
انتخاب
draft
انتخاب
drafted
انتخاب
election
انتخاب
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
step by step switch
گزینه گام به گام
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
chip select
انتخاب تراشه
cs
انتخاب تراشه
select
انتخاب کردن
check boxes
چهارگوشهای انتخاب
to have one's pick
انتخاب کردن
election
انتخاب نماینده
selected
انتخاب کردن
hit
انتخاب یک کلید
hitting
انتخاب یک کلید
pick out
<idiom>
انتخاب کردن
cream of the crop
<idiom>
انتخاب عانی
choiceless
محروم از حق انتخاب
choice of technology
انتخاب تکنولوژی
cooptation
انتخاب درونی
selects
انتخاب کردن
hits
انتخاب یک کلید
the polls
انتخاب گاه
elective
دارای حق انتخاب
eligible
قابل انتخاب
freedom to choose
ازادی در انتخاب
freedom of choice
ازادی انتخاب
sifts
انتخاب کردن
sifted
انتخاب کردن
sift
انتخاب کردن
to make a choice of
انتخاب کردن
opts
انتخاب کردن
opting
انتخاب کردن
opted
انتخاب کردن
opt
انتخاب کردن
pickup
انتخاب رشد
pitch upon
انتخاب کردن
eligible
شایسته انتخاب
choose
انتخاب کردن
electives
دارای حق انتخاب
impluse selection
انتخاب ایمپولز
impluse stepping
انتخاب شماره
mischoice
انتخاب غلط
mischoose
بد انتخاب کردن
single
انتخاب کردن
selectively
قابل انتخاب
selectively
مبنی بر انتخاب
selective
قابل انتخاب
selective
مبنی بر انتخاب
get in
انتخاب شدن
choosing
انتخاب کردن
chooses
انتخاب کردن
preselection
انتخاب مقدماتی
ikons
راهنمای انتخاب
icons
راهنمای انتخاب
dialled
انتخاب کردن
dialed
انتخاب کردن
dial
انتخاب کردن
scracity and choice
کمیابی و انتخاب
selection of position
انتخاب موضع
breaks
انتخاب شود
selectivity
حسن انتخاب
seller's option
انتخاب فروشنده
direct selection
انتخاب مستقیم
social selection
انتخاب اجتماعی
self-service
با انتخاب ازاد
self service
با انتخاب ازاد
circuit switching
انتخاب مدار
dials
انتخاب کردن
route selection
انتخاب مسیر
icon
راهنمای انتخاب
faulty selection
انتخاب غلط
project selection
انتخاب پروژه
natural selection
انتخاب طبیعی
reelection
تجدید انتخاب
picked
انتخاب شده
chose
انتخاب کرده
impluse action
انتخاب شماره
break
انتخاب شود
options
شق انتخاب شده
option
شق انتخاب شده
economic choice
انتخاب اقتصادی
switched line
خط انتخاب شده
re-election
تجدید انتخاب
elects
انتخاب کردن
screened
انتخاب کردن
screen
انتخاب کردن
electing
انتخاب کردن
re election
تجدید انتخاب
re-election
انتخاب مجدد
menu
فهرست انتخاب
re election
انتخاب مجدد
screening, screenings
انتخاب کردن
menus
فهرست انتخاب
elected
انتخاب شده
screens
انتخاب کردن
elect
انتخاب کردن
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com