English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (8 milliseconds)
English Persian
normal opening گشایش نرمال یا فرانسوی
Other Matches
afcet la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
normal نرمال
gaussian distribution توزیع نرمال
normal plane توزیع نرمال
standard costs هزینههای نرمال
normal solution محلول نرمال
normal stress تنش نرمال
regular section پروفیل نرمال
normal hydrocarbon هیدروکربن نرمال
angle ti the normal زاویه نرمال
normal distribution توزیع نرمال
normal state حالت نرمال
normal curve منحنی نرمال
normal error curve منحنی خطای نرمال
normal bivariate distribution توزیع دو متغیری نرمال
normalization فرآیند یا داده نرمال
normal distribution توزیع نرمال [ریاضی]
normal distribution curve منحنی توزیع نرمال
orthonormal functions توابع نرمال ارتو
polish opening گشایش
evolvement گشایش
issuance credit گشایش
apertures گشایش
openings گشایش
first nights گشایش شب
first night گشایش شب
inauguration گشایش
opening گشایش
volumes گشایش
volume گشایش
aperture گشایش
joke opening گشایش مضحک
inverted opening گشایش معکوس
nimzovitch attack گشایش لارسن
orang utan opening گشایش سوکولسکی
ponziani's opening گشایش پونتسیانی
orang utan opening گشایش لهستانی
orang utan opening گشایش اورانگوتان
saragossa opening گشایش ساراگوسا
scotch opening گشایش اسکاتلندی
sokolsky opening گشایش سوکولسکی
sokolsky opening گشایش لهستانی
foot in the door <idiom> گشایش یا فرصت
larsen's opening گشایش لارسن
benko opening گشایش بنکو
alapin's opening گشایش الاپین
anderssen opening گشایش اندرسن
english opening گشایش انگلیسی
to unveil a statue ایین گشایش
openings افتتاح گشایش
bird's opening گشایش برد
opening افتتاح گشایش
reti opening گشایش رتی شطرنج
paris opening گشایش پاریس شطرنج
ruy lopez opening گشایش روی لوپس
credit application تقاضای گشایش اعتبار
arteriotomy برش یا گشایش شریان
bishops opening گشایش فیل شطرنج
queen's fianchetto defence گشایش لارسن شطرنج
easy money policy سیاست گشایش پول
normalised عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalize عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalises عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalising عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalizes عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
Gallic فرانسوی
french chalk گچ فرانسوی
French : فرانسوی
frenchwoman زن فرانسوی
the french فرانسوی ها
gallican فرانسوی
yellow arc محدودهای از طیف نمایش الات دقیق که به عنوان احتیاط و بالاتراز حد نرمال نصب شود
gambit قربانی پیاده شطرنج در گشایش
queen's pawn opening گشایش پیاده وزیر شطرنج
barcza system سیستم بارکزا در گشایش رتی
gambits قربانی پیاده شطرنج در گشایش
from gambit وامبی فروم در گشایش برد
breman system سیستم برمن در گشایش انگلیسی
French فرانسوی کردن
frenchy فرانسوی ماب
gallicism فرانسوی مابی
Frenchmen مرد فرانسوی
huguenot فرانسوی پروتستان
frenchification فرانسوی شدن
Frenchman مرد فرانسوی
lycee دبیرستان فرانسوی
hotel-Dieu بیمارستان فرانسوی
huguenot پروتستان فرانسوی
berlin defence دفاع برلین در گشایش فیل شطرنج
french defence دفاع فرانسوی شطرنج
gallomaniac دیوانه فرانسوی مابی
gallomania جنون فرانسوی مابی
gallicize فرانسوی ماب شدن
gallicize فرانسوی ماب کردن
French Order سبک معماری فرانسوی
frenchify فرانسوی ماب شدن
french pastry شیرینی اردینه فرانسوی
french onion soup سوپ پیاز فرانسوی
grisette دختر کارگر فرانسوی
balking billiard بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
French dressing چاشنی سالاد فرانسوی
houdan مرغ کاکلی فرانسوی
advising bank بانکی که گشایش اعتبار اسنادی رابه ذینفع
salvtatorian شاگردی که نطق گشایش یاتهنیت امیزرا اداکند
alfred wolf gambit گامبی الفرد وولف در گشایش رتی شطرنج
chateau شاتو [کاخ یا قلعه فرانسوی]
gallicism اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
burn variation واریاسیون برن در دفاع فرانسوی
She is French on her fathers on her fathers side. از طرف پدر فرانسوی است
split وزنه برداری یکضرب فرانسوی
blancmange یک نوع کیک سفید فرانسوی
gavotte نوعی رقص سریع فرانسوی
gavote نوعی رقص سریع فرانسوی
gaul اهل کشور باستانی گل فرانسوی
puff pastry خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
puff paste خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
He was every inch a frenchman. اویک فرانسوی تمام عیار بود
phyllo (pastry) خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
flaky pastry خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
Joyedevivre لذت فراوان زندگی [ریشه فرانسوی]
winawer variation واریاسیون ویناور در دفاع فرانسوی شطرنج
advance variation واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
anderssen attack حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
entac موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
alekhine chatard attack حمله الخین- شاتار در دفاع فرانسوی شطرنج
franco baenoni defence دفاع بنونی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
franco indian defence دفاع هندی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
milner bary gambit گامبی میلنر- باری در دفاع فرانسوی شطرنج
zouave یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
anglo-chinois [واژه فرانسوی برای چشم انداز باغ]
west coast computer faire یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
Liberty [مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
By [In] comparison with the French, the British eat far less fish. در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.
Lous quatorze [سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
non dedicated server کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
Aioli [سسی فرانسوی تشکیل شده از روغن زیتون، تخم مرغ و سیر]
Lous quinze [سبک فرانسوی تلفیق معماری روکوکو و نئوکلاسیک در زمان لوئی پانزدهم]
three cushion billiards بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
physiocrats اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
modes عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
sicilian attack حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
rubinstein variation واریاسیون روبنشتاین دربازی چهار اسب در دفاع فرانسوی دردفاع نیمزو هندی و دردفاع تاراش
reti gambit گامبی رتی در گشایش رتی شطرنج
expansion joint درز گسترش درز گشایش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com