Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (10 milliseconds)
English
Persian
no load torque
گشتاور پیچشی بی باری
Other Matches
torsional moment
گشتاور پیچشی
torque
گشتاور پیچشی
synchronizing torque
گشتاور پیچشی همزمان
driving torque
گشتاور پیچشی گرداننده
stalling torque
گشتاور پیچشی ناتوان
torque converter
مبدل گشتاور پیچشی
running torque
گشتاور پیچشی حرکت
starting torque
گشتاور پیچشی راه انداز
torque regulator
تنظیم کننده گشتاور پیچشی
curved design
پیچشی
torsional vibration
نوسان پیچشی
coriolis
اثر پیچشی
torsional vibration
ارتعاش پیچشی
torsional ballance
بالانس پیچشی
torsional force
نیروی پیچشی
front strain
کرنش پیچشی
twistor
حافظه پیچشی
torsion spring
فنر پیچشی
torsional angle
زاویه پیچشی
torque
لنگر پیچشی
modulus of torsion
مدول پیچشی
torisonal strain
فشار پیچشی
torsional strain
فشار پیچشی
chop
ضربه پیچشی
chopped
ضربه پیچشی
torsional modulus
مدول پیچشی
kick serve
سرویس پیچشی
torsional stress
تنش پیچشی
torsional load
بار پیچشی
coil spring
فنر پیچشی
torsion balance
ترازوی پیچشی
torsional instability
ناپایداری پیچشی
torsional strength
استحکام پیچشی
torsional resistance
مقاومت پیچشی
torsional fatigue strength
استحکام فرسودگی پیچشی
drop worm shaft
محور پیچشی سقوطی
torsion dynamometer
توان سنج پیچشی
torque
نیروی پیچشی گشتاوری
torsion bar
بار پیچشی اهرم تعلیق
moments
گشتاور
torque
گشتاور
moment
گشتاور
moment index
نمای گشتاور
dipole moment
گشتاور دوقطبی
dipole moment
گشتاور دو قطبی
moment arm
بازوی گشتاور
moment coefficient
ضریب گشتاور
moment of a dipole
گشتاور دو قطبی
moment of a force
گشتاور یک نیرو
moment of a magnet
گشتاور مغناطیسی
moment of force
گشتاور نیرو
moment of inertia
گشتاور ماند
moment of inertia
گشتاور اینرسی
multiple moment
گشتاور چندگانه
restoring moment
گشتاور برگشتی
rolling moment
گشتاور غلطشی
first moment
گشتاور نخست
rotation moment
گشتاور چرخشی
magnetic moment
گشتاور مغناطیسی
torque
گشتاور نیرو
transition moment
گشتاور انتقال
moment of inertia
گشتاور لختی
area moment
گشتاور سطح
bending moment
گشتاور خمشی
bond moment
گشتاور پیوند
utility
باری
idle runing
بی باری
infecundity
بی باری
unloads
بی باری
unload
بی باری
sterility
بی باری
freighters
باری
idling
بی باری
unloaded
بی باری
barye
باری
infertility
بی باری
freighter
باری
empty load
بی باری
angular mass
گشتاور خطی
[فیزیک]
rotational inertia
گشتاور خطی
[فیزیک]
molecular dipole moment
گشتاور دو قطبی مولکولی
rotational inertia
گشتاور ماند
[فیزیک]
multipole moment
گشتاور چند قطبی
moment of momentum
گشتاور اندازه حرکت
angular mass
گشتاور لختی
[فیزیک]
righting moment
گشتاور راست کننده
rotational inertia
گشتاور لختی
[فیزیک]
angular mass
گشتاور ماند
[فیزیک]
torque twist curve
منحنی گشتاور و پیچش
magnetic dipole moment
گشتاور دو قطبی مغناطیسی
moments
لحظه گشتاور چرخشی
effective magnetic moment
گشتاور مغناطیسی موثر
moment
لحظه گشتاور چرخشی
internal torque
گشتاور نیروی درونی
cebter of pressure moment
گشتاور مرکز فشار
no load switching
سوئیچینگ بی باری
lighter
قایق باری
fourgon
واگون باری
freight train
قطار باری
railroad carriage
واگن باری
praam
باری یاتوپدار
fright car
واگن باری
no load voltage
ولتاژ بی باری
freight cars
واگن باری
road transport vehicle
ماشین باری
cargo ship
کشتی باری
vans
واگن باری
cargo boat
کشتی باری
van
واگن باری
motortruck
کامیون باری
scow
یدک کش باری
dead weight tonnage
گنجایش باری
cargo liner
کشتی باری
lighters
قایق باری
no load speed
سرعت بی باری
idling cycle
سیکل بی باری
no load current
جریان بی باری
idle current
جریان بی باری
raft
قایق باری
idle frequency
فرکانس بی باری
idle period
پریود بی باری
idle time
زمان بی باری
lorry
ماشین باری
lighterage
قایق باری
lorries
ماشین باری
rafts
قایق باری
neutral position
وضعیت بی باری
freight car
واگن باری
no load condition
حالت بی باری
freight trains
قطار باری
vans
واگن باری سرپوشیده
perfunctory
باری بهر جهت
autoloading
باری نیم خودکار
boxcar
یکنوع واگن باری
lorries
اتومبیل باری گاری
truckload
به گنجایش یک ماشین باری
lighter
کشتی باری کوچک
truckloads
به گنجایش یک ماشین باری
lighters
کشتی باری کوچک
promiscuity
بی بند و باری جنسی
lorry
اتومبیل باری گاری
van
واگن باری سرپوشیده
floating cargo
باری که دردریا است
overload principle
اصل اضافه باری
no load loss
تلف یا تلفات بی باری
ideal no load d.c. voltage
ولتاژ "دی .سی " بی باری ایده ال
sexual promiscuity
بی بند و باری جنسی
ideal no load voltage
ولتاژ بی باری ایده ال
cargo master
نوعی هواپیمای باری
idle current connection
اتصال جریان بی باری
idling current connection
اتصال جریان بی باری
lift helicopter
هلی کوپتر باری
compound bending
خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
freighter
کرایه کننده کشتی باری
wanigan
سقف تراکتور یا ماشین باری
galliot
کرجی باری یا ماهی گیری
wannigan
سقف تراکتور یا ماشین باری
freighters
کرایه کننده کشتی باری
to have
[or bear]
a maximum
[minimum]
load of something
حداکثر
[حداقل]
باری را پذیرفتن
floating cargo
باری که باکشتی حمل میشود
the supreme
خداوند متعال باری تعالی
nosing
باری که چرخهای لوکوموتیومتحمل می شوند
reversed rolling moment
گشتاور ناشی از کنترل معکوس در صفحه غلتش
lighters
با قایق باری کالا حمل کردن
carrack
کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
galiot
کرجی باری یاماهی گیری هلندی
carack
کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
lighter
با قایق باری کالا حمل کردن
entrucking table
جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
globe master
نوعی هواپیمای باری سنگین چهار موتوره
milner bary gambit
گامبی میلنر- باری در دفاع فرانسوی شطرنج
plateform car
واگن باری بدون دیوار راه اهن
contra rotating
دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
heian sandan
اجرای هم زمان دو تکنیک اوچی اوکه و گدان باری
compartment marking
تقسیمات علامت گذاری شده داخل هواپیمای باری یاترابری
limit load
بیشترین باری که ممکن است در حالتی بر یک جزء یا قطعه وارد شود
portable
کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود
aircraft arresting hook
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
rosette border
حاشیه گل و بوته
[اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
This was the one time he did such a thing and it proved to have fateful consequences.
این تنها باری بود که او دست به چنین کاری زد و نتیجه اش فاجعه انگیز بود.
maid of honour
ندیمه ساقدوش یا ملازم عروس ندیمه در باری
neutral position
وضعیت خنثی یا خلاص حالت خلاص یا بی باری
maid of honor
ندیمه ساقدوش یا ملازم عروس ندیمه در باری
maids of honor
ندیمه ساقدوش یا ملازم عروس ندیمه در باری
charactristics
مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
Afshan
[all-over pattern]
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
watts
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
Herati border
طرح حاشیه هراتی
[این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com