English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
target cap گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
Other Matches
zipper گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
zippers گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
locap گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
combat air patrol هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
night cap گشتی رزمی هوایی شبانه
sweep تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
combat patrol گشتی رزمی
fighting patrol گشتی رزمی
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
ranging تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
combat zone منطقه رزمی منطقه نبرد
specific search تجسس اختصاصی منطقه
sector of search منطقه تجسس رادار
air guard گشتی هوایی
combat air patrol گشتی هوایی
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
air search تجسس هوایی
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
barrier combat air patrol گشتی مرزی هوایی
spiral scanning مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
air surveillance تجسس واکتشاف هوایی
air search attack unit تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
radar picket cap هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
barrier combat air patrol گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
air delivery container جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
air raid reporting control ship گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
intercepting search کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
trains area منطقه بنه رزمی یکان
igo علامت من پست گشتی خود راترک می کنم در درگیری هوایی
resuming در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
island bases پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
air scout هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
landing zone منطقه نشست هوایی
air area operations عملیات منطقه هوایی
control area منطقه کنترل هوایی
airspace منطقه عمل هوایی
control zone منطقه کنترل هوایی
islands منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
special area منطقه پرواز مخصوص
area air defense commander فرمانده منطقه پدافند هوایی
airspace warning area منطقه اعلام خطر هوایی
vital area منطقه حیاتی پدافند هوایی
air defense sector منطقه ماموریت پدافند هوایی
control zone منطقه فضای هوایی تحت کنترل
covertrace منطقه عمومی پوشش شناسایی هوایی
sortie plot شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
aerospace فضای هوایی بالای منطقه عملیات
airport traffic area منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
cover search جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
advisory area منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی
imagery pack بسته حاوی عکسهای هوایی یک منطقه مشخص
duckings کد مخصوص درگیریهای هوایی
duck کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducks کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducked کد مخصوص درگیریهای هوایی
air defense ship ناو مخصوص پدافند هوایی
aeronautical plotting chart نقشه مخصوص ناوبری هوایی
aerial platform سکوی مخصوص بارریزی هوایی
air delivery platform پالت مخصوص بارریزی هوایی
airdrop container جعبه مخصوص بارریزی هوایی
air letter نامهء مخصوص پست هوایی
chemical survey بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
aerogram نامهء مخصوص پست هوایی هوانامه
aerogramme نامهء مخصوص پست هوایی هوانامه
air facility تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
air inst alations تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
imagery collateral وسایل و ابزار مخصوص کمک به تفسیر عکس هوایی
mauler نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
duty with troops در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
task component بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
combat developer وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
combat team گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
waiting position ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
circular scanning مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
combat orders دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combatcommand فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
combat power نیروی رزمی استعداد رزمی
task forces گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
imagery sortie پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
damage area منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuary منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
run up area منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
staging area منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
polynia منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
grid zone منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
combat cargo officer افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
area oriented بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row <idiom> منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
line chief افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounced در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
broadcast controlled air interception نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
steers در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
pigeon در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
remoter خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
sectors منطقه عمل منطقه مسئولیت
remote خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire منطقه اتش منطقه تیراندازی
remotest خارج از منطقه منطقه دورافتاده
crossing area منطقه گذار منطقه پایاب
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
fly through عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
aviation pay معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air suprmacy برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air pilots خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air superiority برتری موقت هوایی رجحان هوایی
patrol گشتی
feedback گشتی
patrolled گشتی
out guard گشتی
patrolling گشتی
patrols گشتی
patrolmen گشتی
patrolman گشتی
confusion گم گشتی
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
searched تجسس
searches تجسس
searchingly تجسس
scans تجسس
investigation تجسس
search تجسس
indagation تجسس
equivoke تجسس
investigations تجسس
equivoque تجسس
scanned تجسس
scan تجسس
patrols قسمت گشتی
patrolmen پلیس گشتی
patrol boat ناوچه گشتی
patrol boats ناوچه گشتی
reconnaissance patrol گشتی شناسایی
patrolling قسمت گشتی
patrolled قسمت گشتی
patrol قسمت گشتی
moving screen گشتی ممانعتی
roundsman افسرپلیس گشتی
runners گردنده گشتی
runner گردنده گشتی
patrolman پلیس گشتی
patrol car اتومبیل گشتی
patrol cars اتومبیل گشتی
out guard گشتی صحرایی
vessel ناو گشتی
vessels ناو گشتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com