English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
soliloquies گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
soliloquy گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
Other Matches
mime تقلید نمایش بدون گفتگو
mimed تقلید نمایش بدون گفتگو
mimes تقلید نمایش بدون گفتگو
miming تقلید نمایش بدون گفتگو
bucket seats صندلی یکنفری
bucket seat صندلی یکنفری
cells سلول یکنفری
cell سلول یکنفری
cadenza قطعه اواز یکنفری
cadenzas قطعه اواز یکنفری
ballads تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
ballad تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
text حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
texts حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
analog صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
focuses تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussing تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focusses تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussed تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focused تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focus تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
colours شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colour شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
NDR سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
papers مقاله
essay مقاله
papering مقاله
papered مقاله
paper مقاله
essays مقاله
dissertation مقاله
treatises مقاله
disquisition مقاله
treatise مقاله
trilcgy سه مقاله
tractate مقاله
article مقاله
tracts مقاله
articles مقاله
tract مقاله
dissertations مقاله
prolusion مقاله مقدماتی
columnists مقاله نویس
essayist مقاله نویس
essayists مقاله نویس
epiolgue ختم مقاله
epilogues ختم مقاله
an inspired article مقاله رسانده
magazinist مقاله نویس
leaderette سر مقاله کوچک
columnist مقاله نویس
epilogue ختم مقاله
themes مقاله فرهشت
articles مقاله گفتار
theme مقاله فرهشت
memoire مقاله علمی
critique مقاله انتقادی
article مقاله گفتار
critiques مقاله انتقادی
tractarian مقاله مذاکره
an inspired article مقاله القاشده
tractarian مقاله نویس
oration سخنرانی
lecture سخنرانی
speaking سخنرانی
lectures سخنرانی
lecturing سخنرانی
orations سخنرانی
lectured سخنرانی
to hear any ones speech سخنرانی
conference سخنرانی
prelection سخنرانی
conferences سخنرانی
prolusion مقاله ازمایشی تمهید
subhead عنوان فرعی مقاله
streamer عنوان چشمگیر مقاله
pressmen مخبرروزنامه مقاله نویس
essay تالیف مقاله نویسی
essays تالیف مقاله نویسی
epiolgue بخش اخرکتاب یا مقاله
pressman مخبرروزنامه مقاله نویس
streamers عنوان چشمگیر مقاله
book review مقاله درباره کتاب
copyreader تصحیح کننده مقاله
oratory شیوه سخنرانی
theater تالار سخنرانی
make a speech سخنرانی کردن
lobbied سخنرانی کردن
lobbies سخنرانی کردن
speak سخنرانی کردن
orate سخنرانی کردن
theaters تالار سخنرانی
theatre تالار سخنرانی
theatres تالار سخنرانی
speaks سخنرانی کردن
lobby سخنرانی کردن
record یادداشت سخنرانی
inaugural سخنرانی افتتاحی
notes یادداشت سخنرانی
oratorical وابسته به سخنرانی
auditoriums تالار سخنرانی
auditorium تالار سخنرانی
auditoria تالار سخنرانی
conference call دعوت به سخنرانی
pep talk سخنرانی انگیزگر
lecture method روش سخنرانی
pep talks سخنرانی انگیزگر
ghost-write کتاب مقاله یا سخنرانیکهبنام شخصدیگریارائهگردد
magazin نویسنده مقاله برای مجله
detail part قسمت مشروح نامه یا مقاله
scans درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
monitors واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
image [ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.]
screenful فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش
images ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند
monitored واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitor واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
intermezzo حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی
name part بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
paged حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
menu مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
pages حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
page حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
graphic صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد
menus مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
texts فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
preview نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
edit فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
screen محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
previews نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
screened محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
animation ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
pop down menu منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب
window فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
marching display وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
edited فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
screening, screenings محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
dress rehearsal اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
screens محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
dress rehearsals اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
roll scroll متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود
text فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
animations ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
voicing صدای سخنرانی انسان
voices صدای سخنرانی انسان
traversabel سخنرانی درباره مسافرت
travelogue سخنرانی درباره مسافرت
tirade سخنرانی دراز وشدیداللحن
philippic سخنرانی تند وانتقادی
lobbies سخنرانی وتبلیغات کردن
voice صدای سخنرانی انسان
travelogues سخنرانی درباره مسافرت
travelogs سخنرانی درباره مسافرت
tirades سخنرانی دراز وشدیداللحن
proem مقدمه سخنرانی شروع
forensic قانونی مربوط به سخنرانی
lobbied سخنرانی وتبلیغات کردن
lyceum سالن سخنرانی عمومی
speech قوه ناطقه سخنرانی
speeches قوه ناطقه سخنرانی
lobby سخنرانی وتبلیغات کردن
offprint مقاله نقل شده از روزنامه یامجله
resolution تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
wetzel عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
format تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
formats تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
non destructive cursor نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند
animation این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
resolutions تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
animations این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
dot آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
ansi که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند
dotting آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
area ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
areas ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
chit-chat گفتگو
conversing گفتگو
talks گفتگو
talked گفتگو
talk گفتگو
conversation گفتگو
colloquies گفتگو
negotiation گفتگو
negotiation گفتگو ها
negotiations گفتگو ها
colloquy گفتگو
indisputable بی گفتگو
negotiations گفتگو
parlance گفتگو
conversations گفتگو
converse گفتگو
chit chat گفتگو
conversed گفتگو
discussions گفتگو
converses گفتگو
discussion گفتگو
parle گفتگو
tractarian گفتگو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com