English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
punch ball گلابی تمرین بوکس
speedbag گلابی تمرین بوکس
Other Matches
gyms محل تمرین بوکس
head gear کلاه تمرین بوکس
big bag کیسه شن تمرین بوکس
heavy bag کیسه شن تمرین بوکس
gym محل تمرین بوکس
punching bags کیسه شن تمرین بوکس
punching bag کیسه شن تمرین بوکس
headharness کلاه تمرین بوکس
headguard کلاه تمرین بوکس
road work دویدن جادهای در تمرین بوکس
perry درخت گلابی شربت گلابی
dry sum تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
pears گلابی
pear گلابی
marquise نوعی گلابی
pyriform گلابی شکل
pear shaped گلابی شکل
pear tree درخت گلابی
pyriform گلابی سان
japonica گلابی ژاپونی
sweetheart neckline یقه گلابی
marchionesses نوعی گلابی کلفت
marchioness نوعی گلابی کلفت
pyrus جنس سیب و گلابی
pear push کلید گلابی شکل
Pear <adj.> رنگی مانند رنگ گلابی
emergency drill تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
briolette نوعی الماس بیضی یا گلابی شکل
kite track مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
avocados نوعی میوه شبیه انبه یا گلابی بزرگ
avocado نوعی میوه شبیه انبه یا گلابی بزرگ
boxing بوکس
pugilism بوکس
box بوکس
boxes بوکس
brass knuckles پنجه بوکس
bout مسابقه بوکس
box wrench اچار بوکس
boxing glove دستکش بوکس
knuckle-dusters بوکس باز
knuckle-dusters پنجه بوکس
knuckle-duster بوکس باز
knuckle-duster پنجه بوکس
knuckle duster بوکس باز
knuckle duster پنجه بوکس
boxing gloves دستکش بوکس
boxing ring رینگ بوکس
bouts مسابقه بوکس
box spanner اچار بوکس
ring رینگ بوکس
straight left چپ مستقیم در بوکس
stablemate هم تیمی بوکس
boxer بوکس باز
pugilism بوکس بازی
sparring match مبارزه تمرینی بوکس
sparring partner یار تمرینی بوکس
knock out با مشت یا بوکس ازپادراوردن
straight blow ضربه مستقیم در بوکس
straight right راست مستقیم در بوکس
sunday punch کاراترین ضربه در بوکس
kick boxing بوکس همراه با لگد
savate بوکس همراه با لگد
stops استوپ داور بوکس
stopping استوپ داور بوکس
stopped استوپ داور بوکس
stop استوپ داور بوکس
managers مدیر مسابقه بوکس
manager مدیر مسابقه بوکس
ropes طناب رینگ بوکس
roped طناب رینگ بوکس
rope طناب رینگ بوکس
slugfest بوکس بدون تاکتیک صحیح
bell زنگ در پایان هر روند بوکس
make weight سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
make-weights سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
bells زنگ در پایان هر روند بوکس
blow with the open glove ضربه با دستکش باز بوکس
to burn rubber بوکس و باد کردن چرخ
make-weight سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
to peel off [tires] بوکس و باد کردن چرخ
boxes بوکس بازی کردن سیلی زدن
canvases پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
stance طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
stances طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
put away ابشار پرتاب به خارج رینگ بوکس
canvas پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
neutral corner گوشههای رینگ بوکس درموقع استراحت
attendance of a doctor حضور پزشک روی رینگ بوکس
peizefight مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
box بوکس بازی کردن سیلی زدن
ring stool چهارپایه مخصوص استراحت بین روندهای بوکس
low blow ضربه بوکس خطا به پایین تراز کمر
round روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
roundest روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
marquis queensberry rules مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
aprons چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
apron چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
exercises تمرین
exercised تمرین
practice تمرین
exercise تمرین
use تمرین
uses تمرین
drilling تمرین
action تمرین
drilled تمرین
work out تمرین
ure تمرین
rehearsals تمرین
rehearsal تمرین
trained تمرین
drills تمرین
train تمرین
drill تمرین
actions تمرین
trains تمرین
work out تمرین امادگی
work out <idiom> تمرین کردن
workouts تمرین شدید
field exercise تمرین صحرایی
fore exercise تمرین مقدماتی
formal exercise تمرین صوری
gymnastical تمرین زورخانهای
exercisable قابل تمرین
exercise code word رمز تمرین
exercise term اسم تمرین
exercize تمرین تکلیف
fartlek تمرین دو استقامت
field exercise تمرین رزمی
rehearser تمرین کننده
dry run تمرین جنگی
service practice تمرین اموزشی
pratique تمرین عملی
maneuver تمرین نظامی
training time زمان تمرین
mass practice تمرین فشرده
massed practice تمرین بی وقفه
mobilization exercise تمرین بسیج
training distance مسافت تمرین
negative practice تمرین منفی
overtrain تمرین بیش از حد
unspaced practice تمرین بی فاصله
physical exercise تمرین بدنی
practice teaching تمرین معلمی
try-out تمرین نهایی
warm down تمرین سبک
joint exercise تمرین مشترک
workout تمرین شدید
practice period دوره تمرین
try-outs تمرین نهایی
workshop practice تمرین کارگاهی
practice effect اثر تمرین
physical exercise تمرین ورزشی
rehearsing تمرین کردن
drilling تمرین نظامی
practicing ورزش تمرین
evolution تمرین عالی
drills تمرین کردن
experiences تمرین دادن
rehearsals تمرین از بر خواندن
rehearsals تمرین نمایش
rehearsal تمرین از بر خواندن
rehearsal تمرین نمایش
drills تمرین مته
practises ورزش تمرین
practising ورزش تمرین
woodshed تمرین کردن
rehearses تمرین کردن
rehearsed تمرین کردن
rehearse تمرین کردن
mule اتومبیل تمرین
mules اتومبیل تمرین
training تعلیم و تمرین
experience تمرین دادن
experiencing تمرین دادن
gunning تمرین تیراندازی
woodsheds تمرین کردن
wind sprint تمرین دو سریع
practice ورزش تمرین
drill تمرین کردن
staging تمرین کردن
circuit training تمرین دایرهای
combat exercise تمرین رزمی
exercises تمرین دادن
combatdrill تمرین رزمی
battle drill تمرین رزم
exercised تمرین دادن
exercise تمرین دادن
staging تمرین اب خاکی
practice تمرین کردن
drilled تمرین کردن
practise ورزش تمرین
drilled تمرین مته
drill تمرین مته
behavior rehearsal تمرین رفتار
rehearsals تمرین کردن عملیات
limber تمرین نرمش کردن
exercise ورزش تمرین کردن
rehearsal تمرین کردن عملیات
practicing ممارست تمرین کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com