English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
flare dud گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
Other Matches
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
cloud top height ارتفاع صعود قارچ اتمی
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
barometric altimeter ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
descentheight ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
terrain clearance حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
sextant altitude ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pressure altitude ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
pile height ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
absolute altimeter ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
ocant altitude ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
chapman region منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
command altitude ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
radar altitude ارتفاعی که بوسیله راداربطور خودکار به هواپیماداده میشود ارتفاع راداری هواپیما
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
best angle of climb airspeed سرعتی در هواپیما که بیشترین افزایش ارتفاع دریک نقطه معین را سبب میشود
ionosphere قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
bench mark نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
low altitude ارتفاع کم ارتفاع پست
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
continental shelf مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
low airburst ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
bombing height ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
exmeridian altitude ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
variable discharge turbine توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
fire ball گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
height datum سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
trends مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trend مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
altitude ارتفاع
apothem ارتفاع
elevations ارتفاع
x height ارتفاع x
low-rise کم ارتفاع
altitudes ارتفاع
low level در ارتفاع کم
elevation ارتفاع
heights ارتفاع
apparent celestiallatitude ارتفاع
contour lines خط هم ارتفاع
depths ارتفاع
height ارتفاع
depth ارتفاع
low کم ارتفاع کم
attack altitude ارتفاع تک
line height ارتفاع خط
sawed off کم ارتفاع
ceiling ارتفاع ابر
take a sight ارتفاع گرفتن
head ارتفاع فشاری
altimeter ارتفاع سنج
ceilings ارتفاع ابر
altimeters ارتفاع یاب
suction lift ارتفاع مکش
altimeters ارتفاع سنج
superelevation ارتفاع زیاد
levelling ارتفاع یابی
quadrat ارتفاع سنج
altimeter ارتفاع یاب
studding ارتفاع اتاق
safe altitude ارتفاع امن
pressure head ارتفاع فشار
discharge head ارتفاع تخلیه
cam throw ارتفاع بادامک
cam throw ارتفاع منحنی
hight of burst ارتفاع ترکش
height of centers ارتفاع مرکز
height of eye ارتفاع راصد
height of fill ارتفاع خاکریز
height of rise ارتفاع ابگیر
height of rise ارتفاع برجستگی
height of site ارتفاع ایستگاه
height of site ارتفاع پایگاه
height overall ارتفاع ساختمان
height of burst ارتفاع ترکش
height clearance ارتفاع مجاز
drop altitude ارتفاع بارریزی
effective depth ارتفاع مفید
effective length of strut ارتفاع کمانش
elevator gear گردونه در ارتفاع
depth of tooth ارتفاع دندانه
depth of abutting gap faces ارتفاع شکاف
cruising altitude ارتفاع پرواز
critical height ارتفاع بحرانی
critical altitude ارتفاع بحرانی
head pressure ارتفاع فشاری
bombing height ارتفاع بمباران
high altitude از ارتفاع زیاد
net head ارتفاع موثر
absolute altitude ارتفاع مطلق
riser ارتفاع پله
observed altitude ارتفاع حقیقی
optimum height حداکثر ارتفاع
optimum height ارتفاع مطلوب
percolation head ارتفاع نفوذ
flange depth ارتفاع لبه
low cloud ابرهای کم ارتفاع
high altitude ارتفاع زیاد
hypsometer ارتفاع پیما
hypsometer ارتفاع سنج
barometric ارتفاع سنجی
bankful ارتفاع لبریزی
rises ارتفاع پله
rise ارتفاع پله
astro altitude ارتفاع نجومی
jump altitude ارتفاع پرش
altitude sickness ناخوشی ارتفاع
low altitude ارتفاع پایین
computed altitude ارتفاع محسوب
levelled سطح ارتفاع
flybys پرواز در ارتفاع کم
leveled سطح ارتفاع
drop altitude ارتفاع پرش
height adjustment میزان ارتفاع
barometers ارتفاع سنج
vertical interval اختلاف ارتفاع
hauteur ارتفاع غرور
headroom ارتفاع ساختمان
flypast پرواز در ارتفاع کم
flypasts پرواز در ارتفاع کم
level سطح ارتفاع
humblest بدون ارتفاع
barometer ارتفاع سنج
total suction head ارتفاع کل مکشی
altitudes ارتفاع هواپیما
humble بدون ارتفاع
flyby پرواز در ارتفاع کم
levels سطح ارتفاع
high jump پرش ارتفاع
altitude ارتفاع هواپیما
high water حداکثر ارتفاع اب مد دریا
angle of elevation زاویه ارتفاع لوله
flight level سطح ارتفاع پرواز
form line خط بین نقاط هم ارتفاع
computed altitude ارتفاع حساب شده
closed height حداکثر ارتفاع لیفتراک
height adjustment screw پیچ تنظیم ارتفاع
free board ارتفاع سطح اب تا تاج سد
mean range of the tide میانگین ارتفاع کشند
free board عمق یا ارتفاع ازاد
barometric altimeter ارتفاع سنج فشاری
calculated altitude ارتفاع تنظیم شده
zenith distance فاصله ارتفاع نافر
zenith distance ارتفاع راس القدم
altitudes ارتفاع از سطح دریا
position angle زاویه ارتفاع جسم
very high ارتفاع خیلی بالا
high jumper پرنده پرش ارتفاع
hoverting حفظ ارتفاع پرواز
ceilometer ارتفاع سنج ابر
optimum height ارتفاع حداکثرقابل استفاده
altitude ارتفاع از سطح دریا
alpine واقع در ارتفاع زیاد
barometric altitude ارتفاع بارومتری هواپیما
calculated altitude ارتفاع محاسبه شده
condenser height adjustment تنظیم انقباض ارتفاع
altimeter setting تنظیم ارتفاع سنج
stato scope ارتفاع سنج هواپیما
mean high water neaps متوسط ارتفاع اب دریا
altitude separation حد سطوح مبنای ارتفاع
altitude datum ارتفاع از سطح دریا
height adjustment foot پایه تنظیم ارتفاع
elevating mechanism دستگاه حرکت در ارتفاع
elevating mechanism دستگاه حرکت ارتفاع
elevating arc قطاع حرکت ارتفاع
elavation tint هاشور ارتفاع نقشه
head ارتفاع ریزش سر رولور سر
superelevation بلندی بر اضافه ارتفاع
datum plane سطح مبنای ارتفاع
cap height ارتفاع حروف بزرگ
minimum elevation حداقل ارتفاع لوله
negative altitude ارتفاع غلط است
spot elevation ارتفاع تعیین شده
altitude intercept رهگیری در ارتفاع بالا
drawdown ارتفاع افت اب در چاه
dicing photography عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
height adjustment scale پایه تنظیم ارتفاع
nuclear equipoise گلوله اتمی ممنوعه
stature ارتفاع طبیعی بدن حیوان
mean low water neaps ارتفاع متوسط پس رفت اب دریا
pneumercator شاغول سنجش ارتفاع مایعات
height of site ارتفاع سکوی موشک یاموضع
mean higher high water ارتفاع متوسط پیشرفت اب دریا
density چگالی یا ارتفاع پرز فرش
banks صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
bank صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
altitude delay افت ارتفاع امواج رادار
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا
neap حداقل ارتفاع اب یاجذر و مد دریا
radar altimetry ارتفاع سنجی به وسیله رادار
altitude sickness کسالت در اثر ارتفاع زیاد
absolute altimeter دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com