English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (4 milliseconds)
English Persian
selector گلچین کننده
selectors گلچین کننده
eclectic گلچین کننده
culler گلچین کننده
Search result with all words
selective دارای حسن انتخاب گلچین کننده
selectively دارای حسن انتخاب گلچین کننده
Other Matches
elite گلچین
varia گلچین
anthology گلچین ادبی
florilegium گلچین ادبی
analects گلچین ادبی
excerpt گلچین کردن
excerpts گلچین کردن
gobbets گلچین ادبی
analecta گلچین ادبی
cull گلچین کردن
culled گلچین کردن
culling گلچین کردن
culls گلچین کردن
gobbet گلچین ادبی
anthologies گلچین ادبی
tabs گلچین کردن
plucking گلچین کردن
plucked گلچین کردن
plucks گلچین کردن
tab گلچین کردن
pluck گلچین کردن
garland گلچین ادبی
shrubby مانند گلچین
garlands گلچین ادبی
anthologize گلچین ادبی جمع کردن
anthologist متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
solvent اب کننده
prater پچ پچ کننده
solvents اب کننده
filleted پر کننده
filleting پر کننده
fillets پر کننده
repudiationist رد کننده
bandwidth یچ کننده
prattfall پچ پچ کننده
fillet پر کننده
tracker پی کننده
renunciant رد کننده
catterer پچ پچ کننده
fizzy کف کننده
renunciant کننده
doers کننده
noncommittal رد کننده
fluxing oil اب کننده
puffer پف کننده
attacking تک کننده
commulator یک سو کننده
whisperer پچ پچ کننده
refuser رد کننده
trackers پی کننده
refutative رد کننده
refutatory رد کننده
solver حل کننده
benders خم کننده
bender خم کننده
thinner کم کننده
ear-splitting کر کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
rebutter رد کننده
bidders کننده
filler پر کننده
sensor حس کننده
skittish رم کننده
mitigative کم کننده
mitigatory کم کننده
squasher له کننده
crepitant خش خش کننده
squelcher له کننده
crusher له کننده
jaberer پچ پچ کننده
fillers پر کننده
deletive حک کننده
bidder کننده
spurner رد کننده
mauler له کننده
hoppers لی لی کننده
abjurer or abjuror کننده
mumbler من من کننده
percutient دق کننده
swooner غش کننده
attenuant اب کننده
hopper لی لی کننده
doer کننده
surfy کف کننده
syncopator غش کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com