English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
crocus [saffron] گل زعفران جهت تهیه رنگ زرد و بنفش
Other Matches
larkspur [نوعی گل میمون که در تهیه رنگ های گیاهی خصوصا زرد و بنفش بکار می رود.]
crocuses زعفران
crocus sativus زعفران
crocus زعفران
saffron زعفران
crocus martis زعفران الحدید
saffron زعفران زدن به
safranin ماده رنگی زعفران
laying up تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
violaceous بنفش
violets بنفش
violet بنفش
purveying تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
amethyst لعل بنفش
lilac یاس بنفش
corona هاله بنفش
lilacs یاس بنفش
methyl violet بنفش متیل
coronas هاله بنفش
amethyst درکوهی بنفش
amethysts لعل بنفش
amethysts درکوهی بنفش
mauve رنگ بنفش
violet بنفش رنگ
violets بنفش رنگ
ultraviolet ماوراء بنفش
violet blindness بنفش کوری
ultra violet ماورا بنفش
ultraviolet ray پرتوماوراء بنفش
lavender بنفش کمرنگ
Fuchia <adj.> <noun> نوعی بنفش پررنگ
ultraviolet اشعه مادون بنفش
ultraviolet light نور ماوراء بنفش
violet ray اشعهء ماوراء بنفش
ultra violet radiation تشعشع ماوراء بنفش
initial voltage ولتاژ هاله بنفش
Redviolet رنگی میان بنفش و قرمز
Blueviolet <adj.> <noun> رنگی بین آبی و بنفش
Rosewood رنگی میان بنفش و قهوه ای
ultraviolet ray اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
mauve رنگ بنفش مایل به ارغوانی سیر
rosewood چوب بلسان بنفش نوعی اقاقیای بلند
ultraviolet light MORPG که محتوای آن با اشعه ماورای بنفش پاک میشود
ultraviolet ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش
dosimeter وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
aluminum paste تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
eprom PRO مخصوص که در زیرنور شدید ماوراء بنفش میتواند پاک شده و سپس دوباره برنامه ریزی شودmemory only programmableread erasableیک
projection سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
actinism خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
purveys تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying تهیه کردن سورسات تهیه کردن
log wood درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
purveying تهیه
purveys تهیه
housing تهیه جا
provision تهیه
purveyed تهیه
supplying تهیه
seating تهیه جا
supplied تهیه
supply تهیه
procurement تهیه
counter preparation ضد تهیه
preparations تهیه
off hand بی تهیه
preparation تهیه
ministration تهیه
purvey تهیه
provide تهیه دیدن
prepares تهیه کردن
the preparation day روز تهیه
provide تهیه کردن
catered تهیه کردن
catering تهیه کردن
caters تهیه کردن
processes تهیه کردن
preparing تهیه کردن
procures تهیه کردن
procuring تهیه کردن
procured تهیه کردن
purveyance تهیه خواربار
procure تهیه کردن
prepare تهیه کردن
provisionment تهیه خواربار
provides تهیه دیدن
placements تهیه شغل
photo imagery تهیه عکس
parasceve روز تهیه
on the stocks د رشرف تهیه
process تهیه کردن
supplier تهیه کننده
suppliers تهیه کننده
pitched تهیه دیده
preparation fire تیر تهیه
lighting feeder تهیه روشنایی
base development تهیه پایگاه
fabricator تهیه کننده
counter preparation تیر ضد تهیه
placements تهیه کار
placement تهیه شغل
placement تهیه کار
provides تهیه کردن
afford تهیه کردن
afforded تهیه کردن
affording تهیه کردن
affords تهیه کردن
prepare mortar تهیه ملات
preparatorily بعنوان تهیه
preparator تهیه کننده
preparation of food تهیه خوراک
preparation fire اتش تهیه
administer تهیه کردن
administered تهیه کردن
administering تهیه کردن
administers تهیه کردن
preparation time زمان تهیه
provided [that] <conj.> تهیه شده
vacuum-packed تهیه شده
supplying تهیه کردن
supply تهیه کردن
victualage تهیه اذوقه
victual تهیه اذوقه
weaponry تهیه سلاح
supplied تهیه کردن
laid on <past-p.> تهیه شده
provided <adj.> <past-p.> تهیه شده
furtherance تهیه وسایل
preparation تهیه مقدمات
preparation اتش تهیه
preparation تهیه و ارایش
preparations تهیه مقدمات
preparations اتش تهیه
preparations تهیه و ارایش
appropriated <adj.> <past-p.> تهیه شده
triplicity تهیه در سه نسخه
provision تهیه کردن
triplication تهیه در سه نسخه
blends تهیه کردن
blend تهیه کردن
to find in تهیه کردن
to bargain for تهیه دیدن
data processing تهیه و تولیداطلاعات
data processing تهیه اطلاعات
to make provision تهیه دیدن
cater تهیه کردن
the water supply of tehran تهیه اب تهران
polychrome تهیه عکسهای رنگی
extemporised فورا تهیه کردن
preparations تهیه کردن اتش
bill تهیه کردن صورتحساب
process تهیه و تولید کردن
programmers تهیه کننده برنامه
processes تهیه و تولید کردن
prearranged از پیش تهیه شده
preparation تهیه کردن اتش
topography تهیه نقشه از عوارض
polychromy فن تهیه نقوش الوان
extemporizes فورا تهیه کردن
extemporizing فورا تهیه کردن
extemporized فورا تهیه کردن
extemporize فورا تهیه کردن
extemporising فورا تهیه کردن
duplicators ماشین تهیه رونوشت
duplicator ماشین تهیه رونوشت
precontract preparations تهیه اسناد قرارداد
extemporises فورا تهیه کردن
prearrange قبلا تهیه کردن
acetylene generator دستگاه تهیه استیلن
hydrography تهیه نقشه دریایی
he is an adequate provider برای تهیه خواربار
barrier tactics تاکتیک تهیه موانع
get تهیه کردن فهمیدن
beach unit یکان تهیه بارانداز
furred تهیه شده باخز
budget directive دستورالعمل تهیه بودجه
budgeteer تهیه کننده بودجه
fund تهیه وجه کردن
funded تهیه وجه کردن
program section بخش تهیه برنامه ها
affordable قابل تهیه و خریداری
artillery preparation اتش تهیه توپخانه
artillery preparation تیر تهیه توپخانه
advancing قبلا تهیه شده
melinite مخصوص تهیه چاشنی
budgeter تهیه کننده بودجه
advances قبلا تهیه شده
aggregate flow diagram نمودار تهیه مصالح
lyonnaise باپیاز تهیه شده
advance قبلا تهیه شده
getting تهیه کردن فهمیدن
it is in preparation در دست تهیه است
area projection تهیه نقشه از منطقه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com