Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
flower de luce
گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
Other Matches
fleur de lys
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lis
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
Fontainebleau
[سبک دکوراسیون در قصر ییلاقی سلطنتی فرانسه]
royalty
از خانواده سلطنتی
royalties
از خانواده سلطنتی
royalty
اعضای خانواده سلطنتی
born in the purpule
عضو خانواده سلطنتی
royalties
اعضای خانواده سلطنتی
tudor
خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
stuart
خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
plantagenet
خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
lancastrian
در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
page of presence
لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
page of bonour
لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
knight marshal
کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
legion ofholour
نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
he does not know french
او زبان فرانسه نمیداند فرانسه بلد نیست
lilies
زنبق زنبق رشتی
lily
زنبق زنبق رشتی
of yon
درقدیم
cylix
ابخوری پایه دار ودسته که درقدیم معمول بوده است
locarno treaty
بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
French
فرانسه زبان فرانسه
rule the roost
<idiom>
عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
ems dispatch
تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
gladiola
زنبق
flags
زنبق
white lily
زنبق
gladiolus
زنبق
gladiole
زنبق
flag
زنبق
lily of the valley
زنبق الوادی
lilies of the valley
زنبق الوادی
sword flag
زنبق زرد
segolily
زنبق پایا
candle ring
زنبق شمعدان
crinoid
زنبق مانند
orris
زنبق زرد
day lily
زنبق رشتی
japanese iris
زنبق ژاپونی
fleur-de-lys
[تزئینات گل زنبق یا سوسن]
Fleur-de-lis
[تزئینات گل زنبق یا سوسن]
irises
جنس زنبق وسوسن
grass tree
نوعی زنبق استرالیایی
iris
جنس زنبق وسوسن
lily white
سفید چون زنبق
sedge
جگن زنبق زرد
sego
پیاز خوراکی زنبق
sedges
جگن زنبق زرد
lily pad
برگ شناور زنبق ابی
monarchical
سلطنتی
regnal
سلطنتی
royal
سلطنتی
rial
سلطنتی
bailiffs
نگهبان دژ سلطنتی
royal flag
پرچم سلطنتی
bailiff
نگهبان دژ سلطنتی
regalia
امتیازات سلطنتی
monarchy
حکومت سلطنتی
royal honor
درجه سلطنتی
great seal
مهر سلطنتی
monarchies
حکومت سلطنتی
scepter
عصای سلطنتی
gentleman atarms
عضوگاردویژه سلطنتی
sceptres
عصای سلطنتی
keep of the
مهردار سلطنتی
scepters
عصای سلطنتی
sceptre
عصای سلطنتی
royalism
طرفداری از رژیم سلطنتی
Privy Council
هیات مشاورین سلطنتی
equerry
اصطبل سلطنتی میراخور
monarchy constitutional
حکومت مشروطه سلطنتی
equerries
اصطبل سلطنتی میراخور
sceptered
دارای عصای سلطنتی
order in council
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی
monarchies
سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
RCs
مخفف کالج سلطنتی جراحان
remembrancer
مامور وصول مطالبات سلطنتی
privy councillor
عضو هیئت رایزنان سلطنتی
monarchy
سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
monarchy absolute
حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
french master
فرانسه
scepter
دارای قدرت واختیارات سلطنتی بودن
royalism
شاهپرستی طرفداری از سیستم حکومت سلطنتی
adjustable wrench
آچار فرانسه
adjustable nut wrench
آچار فرانسه
wrenched
اچار فرانسه
chGteau
خانهایروستاییبزرگدر فرانسه
flat nose plier
اچار فرانسه
gallice
بزبان فرانسه
francophile
هواخواه فرانسه
French Polynesia
پولینزی فرانسه
French Guiana
گویان فرانسه
laissez aller
تلفظ به فرانسه
French Guiana
گیانای فرانسه
francophil
هواخواه فرانسه
wrench
اچار فرانسه
wrenches
اچار فرانسه
frenchless
فرانسه ندان
francophil
فرانسه دوست
gallophile
فرانسه دوست
french revolution
انقلاب فرانسه
francophile
فرانسه دوست
palating
مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
chancery
مقام وزارت دارایی دفتر مهردار سلطنتی
verderor
متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
master of the horse
کسیکه گماشته بر امورخانواده سلطنتی است میراخور
yeoman of the guard
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
verderer
متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
figure of eight knot
گره هشت فرانسه
to set off for France
رهسپار شدن به فرانسه
Channel Tunnel
تونلراهآهنزیر کانالانگلستانبینانگلیسو فرانسه
to talk french
فرانسه حرف زدن
Charterhouse
دیر کارتوزی
[در فرانسه]
He is ahead of me in french.
درزبان فرانسه از من جلواست
Common Market
فرانسه لوکزامبورگ و هلند
puncuation
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garter
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
p sanction
حکم سلطنتی یاتصویب نامهای که صورت قانون راپیدامیکند
witan
اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
upsilon
است وصدای u را در فرانسه میدهد
marseillaise
مارسیز سرود ملی فرانسه
it borders on france
در سر حد مرز فرانسه واقع است
dauphiness
عروس پادشاه فرانسه ازپسرارشدش
Alsatian
اهل ایالت آلزاس در فرانسه
Alsatians
اهل ایالت آلزاس در فرانسه
My French is not up to much.
فرانسه ام چندان تعریفی ندارد
fabliau
وابسته باشعار قدیم فرانسه
discretionary
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry
دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star
نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
order of council
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
quality
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
qualities
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
e c s c (european coal & steel commissio
فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
liberty pole
چوب پرچم انقلابیون فرانسه وامریکا
denier
نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
keep up your french
زبان فرانسه راهمانقدرکه میدانیدنگاه دارید
constable of france
فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
To speake broken French.
فرانسه دست وپ؟ شکسته صحبت کردن
dauphin
عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
sou
مسکوک فرانسه یا سویس مساوی 50/0 فرانک
the peninsular war
جنگ انگلیس و فرانسه در شبه جزیره ایبری
law french
اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
riviera
ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
mistral
باد خشک سرد شمالی درجنوب فرانسه
He is giving her French lessons in exchange for English lessons
به اودرس فرانسه می دهد ودرعوض انگیسی می گیرد
champagne
نام مشروبی که درشامپانی فرانسه تهیه میشود
Monaco
ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
sturm und drang
نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
trouvere
شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
pyrenran
وابسته به کوهای PYRENEES درمیان فرانسه و اسپانی
poms
یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
pom
یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
The
[main]
protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France.
بریتانیا و فرانسه سردمداران
[اصلی]
در مبارزه مستعمراتی بودند.
the big four
درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
percheron
یکجور اسب نیرومندو تندروکه درنواحی فرانسه پرورده میشود
femme-fleur
[طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
She speaks French as if it were her mother tongue . She speaks Frinch like a native .
فرانسه را آنقدر قشنگ صحبت می کند گویی زبان مادریش است
markings
نشان دار سازی نشان
marking
نشان دار سازی نشان
poniter
نشان دهنده نشان گیرنده
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
big five
بیشتر باthe بزرگان پنجگانه . نامی است که در کنفرانس صلح پاریس 9191 به فرانسه امریکا
wife
خانواده
menage
خانواده
gens
خانواده
clan
خانواده
clans
خانواده
families
خانواده
family
خانواده
household
خانواده
households
خانواده
ilk
خانواده
clansman
عضو خانواده
accipitres
خانواده لاشخوران
lanthanide series
خانواده لانتانیدها
apiaceae
خانواده چتریان
turnix
خانواده بلدرچین
zinnia
خانواده گل اهاری
type font
خانواده حروف
clannishness
خانواده پرستی
sheiks
رئیس خانواده
actinide series
خانواده اکتینیدها
circuit family
خانواده مداری
citrus
خانواده مرکبات
bring home the bacon
<idiom>
نانآور خانواده
matriarchs
رئیسه خانواده
matriarch
رئیسه خانواده
arachnida
خانواده کارتنه
sheikh
رئیس خانواده
sheikhs
رئیس خانواده
batrachia
خانواده غوکان
turnicidae
خانواده بلدرچین
gas family
خانواده گاز
family of computers
خانواده کامپیوترها
family law
حقوق خانواده
family expenditure
هزینه خانواده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com