English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
fleur de lis گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lys گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
Other Matches
flower de luce گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
stuart خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
Fleur-de-lis [تزئینات گل زنبق یا سوسن]
fleur-de-lys [تزئینات گل زنبق یا سوسن]
Fontainebleau [سبک دکوراسیون در قصر ییلاقی سلطنتی فرانسه]
royalties از خانواده سلطنتی
royalty از خانواده سلطنتی
fabliau وابسته باشعار قدیم فرانسه
born in the purpule عضو خانواده سلطنتی
royalties اعضای خانواده سلطنتی
royalty اعضای خانواده سلطنتی
tudor خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
plantagenet خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
lancastrian در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
page of presence لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
knight marshal کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
page of bonour لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
flory اراسته با نشان گل یا سوسن
legion ofholour نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
he does not know french او زبان فرانسه نمیداند فرانسه بلد نیست
lily زنبق زنبق رشتی
lilies زنبق زنبق رشتی
fasces [نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
teutonic از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
locarno treaty بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
French فرانسه زبان فرانسه
rule the roost <idiom> عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
ems dispatch تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
gladiola سوسن
gladiole سوسن
gladiolus سوسن
madonna lily گل سوسن
gladiole زنبق
gladiolus زنبق
flags زنبق
gladiola زنبق
flag زنبق
white lily زنبق
lilies سوسن سفید
hemerocallis سوسن اصفر
lilied شبیه سوسن
lilied مزین به سوسن
king's spear سوسن سفید
calamus سوسن اصغر
asphodel سوسن سفید
lily سوسن سفید
funkia سوسن ژاپونی
martagon سوسن قرمز
madonna lily گل سوسن سفید
daylily سوسن یک روزه
easter lily نوعی سوسن
sword flag زنبق زرد
candle ring زنبق شمعدان
day lily زنبق رشتی
lily of the valley زنبق الوادی
crinoid زنبق مانند
segolily زنبق پایا
japanese iris زنبق ژاپونی
orris زنبق زرد
lilies of the valley زنبق الوادی
iridaceous از تیره سوسن یازنبق
tiger lily سوسن بلند اسیایی
nelumbo نیلوفر یا سوسن ابی
lily white سفید چون زنبق
irises جنس زنبق وسوسن
iris جنس زنبق وسوسن
sedges جگن زنبق زرد
sego پیاز خوراکی زنبق
grass tree نوعی زنبق استرالیایی
sedge جگن زنبق زرد
nymphaeacea تیره نیلوفریا سوسن ابی
irid گیاهی از جنس سوسن یازنبق
lily pad برگ شناور زنبق ابی
ixia یکجور سوسن یا سنبل درافریقای جنوبی
chives پیاز کوهی schoenoprasum Allium از خانوادهی سوسن
monarchical سلطنتی
royal سلطنتی
rial سلطنتی
regnal سلطنتی
sceptres عصای سلطنتی
bailiff نگهبان دژ سلطنتی
regalia امتیازات سلطنتی
monarchy حکومت سلطنتی
scepters عصای سلطنتی
bailiffs نگهبان دژ سلطنتی
gentleman atarms عضوگاردویژه سلطنتی
monarchies حکومت سلطنتی
sceptre عصای سلطنتی
royal flag پرچم سلطنتی
great seal مهر سلطنتی
scepter عصای سلطنتی
royal honor درجه سلطنتی
keep of the مهردار سلطنتی
royalism طرفداری از رژیم سلطنتی
Privy Council هیات مشاورین سلطنتی
sceptered دارای عصای سلطنتی
equerries اصطبل سلطنتی میراخور
equerry اصطبل سلطنتی میراخور
monarchy constitutional حکومت مشروطه سلطنتی
remembrancer مامور وصول مطالبات سلطنتی
RCs مخفف کالج سلطنتی جراحان
privy councillor عضو هیئت رایزنان سلطنتی
monarchy absolute حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
order in council تصمیم هیات مشاورین سلطنتی
monarchies سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
monarchy سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
french master فرانسه
royalism شاهپرستی طرفداری از سیستم حکومت سلطنتی
scepter دارای قدرت واختیارات سلطنتی بودن
French Guiana گویان فرانسه
francophil هواخواه فرانسه
French Guiana گیانای فرانسه
francophil فرانسه دوست
francophile فرانسه دوست
francophile هواخواه فرانسه
frenchless فرانسه ندان
laissez aller تلفظ به فرانسه
French Polynesia پولینزی فرانسه
flat nose plier اچار فرانسه
chGteau خانهایروستاییبزرگدر فرانسه
adjustable wrench آچار فرانسه
gallice بزبان فرانسه
french revolution انقلاب فرانسه
gallophile فرانسه دوست
wrenches اچار فرانسه
wrenched اچار فرانسه
wrench اچار فرانسه
adjustable nut wrench آچار فرانسه
chancery مقام وزارت دارایی دفتر مهردار سلطنتی
verderor متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
yeoman of the guard گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
verderer متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
master of the horse کسیکه گماشته بر امورخانواده سلطنتی است میراخور
palating مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
Channel Tunnel تونلراهآهنزیر کانالانگلستانبینانگلیسو فرانسه
to talk french فرانسه حرف زدن
to set off for France رهسپار شدن به فرانسه
figure of eight knot گره هشت فرانسه
Charterhouse دیر کارتوزی [در فرانسه]
Common Market فرانسه لوکزامبورگ و هلند
He is ahead of me in french. درزبان فرانسه از من جلواست
puncuation نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garters عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
p sanction حکم سلطنتی یاتصویب نامهای که صورت قانون راپیدامیکند
witan اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
marseillaise مارسیز سرود ملی فرانسه
My French is not up to much. فرانسه ام چندان تعریفی ندارد
dauphiness عروس پادشاه فرانسه ازپسرارشدش
Alsatian اهل ایالت آلزاس در فرانسه
Alsatians اهل ایالت آلزاس در فرانسه
it borders on france در سر حد مرز فرانسه واقع است
upsilon است وصدای u را در فرانسه میدهد
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
order of council تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
sou مسکوک فرانسه یا سویس مساوی 50/0 فرانک
e c s c (european coal & steel commissio فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
liberty pole چوب پرچم انقلابیون فرانسه وامریکا
keep up your french زبان فرانسه راهمانقدرکه میدانیدنگاه دارید
dauphin عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
quality تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
qualities تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
constable of france فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
To speake broken French. فرانسه دست وپ؟ شکسته صحبت کردن
denier نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
riviera ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
Monaco ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
He is giving her French lessons in exchange for English lessons به اودرس فرانسه می دهد ودرعوض انگیسی می گیرد
pyrenran وابسته به کوهای PYRENEES درمیان فرانسه و اسپانی
sturm und drang نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
mistral باد خشک سرد شمالی درجنوب فرانسه
trouvere شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
the peninsular war جنگ انگلیس و فرانسه در شبه جزیره ایبری
champagne نام مشروبی که درشامپانی فرانسه تهیه میشود
law french اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
the old world بر قدیم
anciently در قدیم
of old قدیم
yore در قدیم
primitive قدیم
the big four درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
The [main] protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France. بریتانیا و فرانسه سردمداران [اصلی] در مبارزه مستعمراتی بودند.
poms یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
pom یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
Aborigine اهلی قدیم
the old testament عهد قدیم
dateless بسیار قدیم
the youth of the world روزگارخیلی قدیم
f. times ایام قدیم
the old ways رسوم قدیم
immensurable خیلی قدیم
pierian در مقدونیه قدیم
tzar امپراطورروسیه قدیم
ancientry عهد قدیم
old world دنیای قدیم
In times past . In olden days . درروزگاران قدیم
femme-fleur [طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
percheron یکجور اسب نیرومندو تندروکه درنواحی فرانسه پرورده میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com