English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (5 milliseconds)
English Persian
custom assersor گمرکچی ارزیاب گمرک
Other Matches
custom's appraisor مامور گمرک ارزیاب گمرک
import duties حق گمرک اجناس وارداتی گمرک ورودی
custom's appraisor گمرکچی
customs appraisor گمرکچی
customs officer گمرکچی
custom's officer گمرکچی
to declare [customs] گمرک دادن [گمرک]
cost accountant ارزیاب
surveyor ارزیاب
appraisor ارزیاب
assessor ارزیاب
appraiser ارزیاب
surveyors ارزیاب
appraiser or oppiser ارزیاب
valuer ارزیاب
valuers ارزیاب
valuator ارزیاب
rater ارزیاب
prizer ارزیاب
estimator ارزیاب
assersor ارزیاب
quantity surveyor ارزیاب کمیت مواد
quantity surveyors ارزیاب کمیت مواد
customs گمرک
inland duty گمرک داخلی
impost گمرک ورودی
free trader بدون گمرک
clearest از گمرک دراوردن
duty paid گمرک شده
dutiable گمرک بردار
customs officer مامور گمرک
customs house اداره گمرک
clearer از گمرک دراوردن
clear از گمرک دراوردن
ware room انبار گمرک
To get it through the custome. از گمرک رد کردن
warehouses انبار گمرک
customs agent کارگزار گمرک
levy duties گمرک بستن
clears از گمرک دراوردن
warehouse انبار گمرک
duty-free معاف از گمرک
duty paid گمرک پرداخته
custom assersor مامور گمرک
custom house گمرک خانه
customs اداره گمرک
custom house اداره گمرک
customs دفتر گمرک
bonded store انبار گمرک
customable گمرک بردار
customs clearance ترخیص از گمرک
customs appraisor مامور گمرک
bonded warehouse انبار گمرک
customs agent واسطه گمرک
customhouse اداره گمرک
free list صورت کالاهای بی گمرک
tidewaiter مامور گمرک لب دریا
the free list صورت کالای بی گمرک
import duties گمرک اجناس وارداتی
custom حقوق گمرکی گمرک
levy duties گمرک بستن به جنسی
in bond تحت کنترل اداره گمرک
bond به انبار گمرک تحویل دادن
clearance inwards ورود کشتی به محوطه گمرک
bonded goods کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
customs entry افهار یا اعلام ورود به گمرک
clearance inwards اعلامیه ورود کشتی به گمرک
I have nothing to declare. چیزی برای گمرک دادن ندارم.
transire اجازه گمرک جهت انتقال محموله
bonded goods کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
Do you have nothing to declare? آیا چیزی برای اعلام به گمرک دارید؟
out of bond کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
clearance in ward گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
transire برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
clears ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clear ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearest ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearer ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com