Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (9 milliseconds)
English
Persian
verruca
گندمه برامدگی
verrucas
گندمه برامدگی
Other Matches
wart
گندمه
lentigo
گندمه
warts
گندمه
lenticule
کک مک گندمه
verrucose
پوشیده از گندمه
verrucous
پوشیده از گندمه
papillary
مانند برامدگی دارای برامدگی
knurl
برامدگی
nub
برامدگی
ganglion
برامدگی
gibbous
برامدگی
granulation
برامدگی
mounds
برامدگی
overhang
برامدگی
ridges
برامدگی
ridge
برامدگی
knop
برامدگی
overhangs
برامدگی
knosp
برامدگی
knurr
برامدگی
knur
برامدگی
extuberance
برامدگی
entasis
برامدگی
nib
برامدگی
bluging
برامدگی
domes
برامدگی
dome
برامدگی
burrs
برامدگی
burring
برامدگی
burred
برامدگی
burr
برامدگی
heaved
برامدگی
heave
برامدگی
convexity
برامدگی
cusp
برامدگی
nibs
برامدگی
antinode
برامدگی
ledge
برامدگی
bumpy
پر از برامدگی
bumpiest
پر از برامدگی
ledges
برامدگی
bump
برامدگی
knobs
برامدگی
whaleback
برامدگی
knob
برامدگی
turgescence
برامدگی
tuberosity
برامدگی
bumpier
پر از برامدگی
bulge
برامدگی
nurl
برامدگی
bulges
برامدگی
bulging
برامدگی
nub or nubble
برامدگی
neuroma
برامدگی پی
mound
برامدگی
bulged
برامدگی
tumescence
برامدگی
[تورم]
tumours
تومور برامدگی
tumour
تومور برامدگی
bumpiness
دارای برامدگی
bunchout
برامدگی یافتن
bowing of bed
برامدگی کف نهر
boll
برامدگی مانند
tumidity
برامدگی
[تورم]
swelling
برامدگی
[تورم]
protuberance
برامدگی
[تورم]
turgor
برامدگی
[تورم]
bulginess
برامدگی شکم
annular projection
برامدگی حلقوی
lump
برامدگی
[تورم]
bulge
برامدگی
[تورم]
bulging test
ازمایش برامدگی
villus
برامدگی مویی
tumor
تومور برامدگی
jag
برامدگی تیز
knar
برامدگی درچوب
knarred
دارای برامدگی
phantom tumour
برامدگی موقتی
papillose
دارای برامدگی
knuckle bone
برامدگی بندانگشت
papilla
برامدگی کوچک
mezzo rillievo
نیم برامدگی
hyperostosis
برامدگی استخوان
phyma
برامدگی پوست
protuberancy
برامدگی قلنبگی
caput
نوک برامدگی
tubercle
برامدگی گرد
circular projection
برامدگی گرد
lump
غلنبه برامدگی
cuspidal
دارای برامدگی
eminency
برامدگی بزرگی
exostosis
برامدگی استخوان
thenar
برامدگی کف دست
midrib
خط یا برامدگی حد فاصل
protruded
برامدگی داشتن
bridged
برامدگی بینی
protuberance
برامدگی قلنبگی
eminence
برامدگی بزرگی
nodules
برامدگی کوچک
hump
برامدگی گرد
knobby
دارای برامدگی
nodule
برامدگی کوچک
nodule
برامدگی عقده
promontory
پرتگاه برامدگی
promontories
پرتگاه برامدگی
splint
برامدگی کوچک
protruding
برامدگی داشتن
protrudes
برامدگی داشتن
humping
برامدگی گرد
humps
برامدگی گرد
protrude
برامدگی داشتن
protuberances
برامدگی قلنبگی
lumped
غلنبه برامدگی
bridge
برامدگی بینی
bosses
برامدگی تزیینی
bossed
برامدگی تزیینی
boss
برامدگی تزیینی
bridges
برامدگی بینی
sill
برامدگی دریایی
node
دشواری برامدگی
nodes
دشواری برامدگی
lumps
غلنبه برامدگی
tumors
تومور برامدگی
sills
برامدگی دریایی
nodules
برامدگی عقده
bossing
برامدگی تزیینی
pigeon breast
برامدگی جناغ سینه
nubble
برامدگی یاگره کوچک
cockles
گره و برامدگی پارچه
tubercular
برامدگی دار سلی
outgrwth
برامدگی گوشت زیادی
papilla
برامدگی نوک دار
projections
پیش افکنی برامدگی
tubercle
برامدگی دندان اسیاب
projection
پیش افکنی برامدگی
stigmas
لکه ننگ برامدگی
hillock
برامدگی در سطح صاف
papula
برامدگی خارش دار
hillocks
برامدگی در سطح صاف
knuckle
برامدگی یا گره گیاه
stigma
لکه ننگ برامدگی
knuckles
برامدگی یا گره گیاه
inion
برامدگی پشت کله
hummock
برامدگی زمین در مرداب
knag
گره چوب برامدگی
cockle
گره و برامدگی پارچه
gyrus
برامدگی چین خورده مغز
glabella
برامدگی پیشانی میان دو ابرو
excrescency
اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
fingers
باندازه یک انگشت میله برامدگی
chicken breast
برامدگی عظم قص یا استخوان سینه
caulk
برامدگی زیر نعل اسب
tuberculous
دارای برامدگی یا دکمه مسلول
tuberous
دارای برامدگی گره دار
mounts
سوار شدن قله برامدگی
umbo
قبه سپر قوز برامدگی
mount
سوار شدن قله برامدگی
finger
باندازه یک انگشت میله برامدگی
cams
برامدگی قطعه گوشه دار
cam
برامدگی قطعه گوشه دار
trochanter
برامدگی در بالای تنه استخوان ران
nook
قطعه زمین پیش امده برامدگی
tubers
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
tuber
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
monticule
تپه کوچک اتش فشانی برامدگی
fourchette
برامدگی سه گوش درکف پای اسب
bulbs
هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
fusee
امرود برامدگی ساق پای اسب
bulb
هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
bleb
برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
antihelix
برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
beards
هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
beard
هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
olivary body
بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
keloid
برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
interspinalis
ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
cumulus mammatus
ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
burred
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burring
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burrs
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burr
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
kissing button
برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
rose gall
برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
offsets
برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
rand
لبه برامدگی لبه طبقات سنگ نوار
hyprostosis
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
condyle
مهره استخوان- برامدگی استخوان
socle
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com