Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
rye
گندم سیاه مرد کولی
Other Matches
heath cock
خروس کولی باقرقره سیاه نر
smutted whcat
گندم سیاه یا زنگ سیاه
saracen corn
گندم سیاه
french wheat
گندم سیاه
crap
گندم سیاه
buck wheat
گندم سیاه
crapping
گندم سیاه
buckwheat
گندم سیاه
crapped
گندم سیاه
polygonaceous
وابسته به تیره گندم سیاه
Romany
کولی
Romanies
کولی
hungarian
کولی
gipsies
کولی
gipsy
کولی
gypsies
کولی
gypsy
کولی
anchovy
ماهی کولی
gipsyism
کولی گری
moor cock
خروس کولی
gipsify
کولی وش کردن
red rattle
کشمشش کولی
anchovies
ماهی کولی
lousewort
کشمش کولی
gipsies
شبیه کولی
gypsies
شبیه کولی
gypsy
شبیه کولی
shrewishness
کولی گری
basalt
نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouettes
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin
رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
gipsyism
غربال بندی اطواروحرکات کولی ها
tzigane
کولی مجاری قبطی مجارستانی قطبی
crape
نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
sables
رنگ سیاه لباس سیاه
bold face
طرح سیاه حرف سیاه
black holes
حفره سیاه چاله سیاه
black hole
حفره سیاه چاله سیاه
sable
رنگ سیاه لباس سیاه
ethiops
سیاب سیاه جیوه سیاه
centaurea
گل گندم
corn flower
گل گندم
cornflowers
گل گندم
cash crops
گندم جو
grain
یک گندم
cornflower
گل گندم
wheat
گندم
wheat chaff
کاه گندم
parched corn
گندم بریان
husker
گندم پاک کن
pugs
خاشاک گندم
parched corn
گندم برشته
wheat bread
نان گندم
jointworm
کرم گندم
bran
پوست گندم
corn weevil
شپشه گندم
to winnow the grain
گندم راباددادن
moory
گندم گون
musteline
گندم گون
tawniness
گندم گونی
pug
خاشاک گندم
wheatear
سنبله گندم
flail
گندم کوب
wheatgerm
گیاهک گندم
wheatgerm
جنین گندم
wholewheat
گندم خالص
wholewheat
گندم ناب
wheat rust
زنگ گندم
frit fly
مگس گندم
cornmeal
ارد گندم
sheaf
دسته گندم
corn field
گندم زار
corn chandler
گندم فروش
flails
گندم کوب
flailing
گندم کوب
flailed
گندم کوب
grain field
گندم زار
grain rust
زنگ گندم
wheaten
وابسته به گندم
wheaten
برنگ گندم
tawniest
گندم گون
wheaten bread
نان گندم
tawnier
گندم گون
tawny
گندم گون
weevil
سوسه شپشه گندم
wheatgerm
آرد مغز گندم
ptisan
گندم پوست کنده
wheat stack
خرمن کومه گندم
hessian fly
حشره گندم خوار
weevils
سوسه شپشه گندم
bunt
ناخوشی قارچی گندم
loose smut
بیماری زنگ گندم
gluten
ماده چسبنده گندم
sheaf
دسته یابافه گندم
the wheat was scanted
گندم را کم کم بیرون دادند
groats
گندم یاجوپوست کنده
marabout
ادم سبزه یا گندم گون
whole wheat
ساخته شده از گندم ساییده
marabou
ادم سبزه یا گندم گون
wheat eel
کرم کوچک انگل گندم و علوفه
wheatworm
کرم کوچک انگل گندم و علوفه
basic crops
محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
groat
بلغور جو یا گندم یاجو پوست کنده
harvest mouse
یکجورموش که درساقههای گندم لانه میکند
black body radiation
تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
emmer
نوعی گندم سرخ بنام شعیر ابلیس
sloe gin
عرق گندم که دارای اب میوه گوجه باشد
breadstuff
مواد نان مانند گندم و ارد و غیره
hard wheat
گندم ماکارونی دارای مقدارگلوتن زیادی است
red reg
چیزی که موجب خشم وبرانگیختگی گرد د یکجورزنگ در گندم
manchet
قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
wheat germ
گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود
paper white monitor
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
swiple
قسمتی از گندم کوب یاخرمن کوب که تاب خورده مستقیمابرگندم فرودمی اید
corn meal
ارد گندم - ارد جودوسر
swamped
سیاه اب
blacked
سیاه
swamps
سیاه اب
blackest
سیاه
swamping
سیاه اب
blacker
سیاه
mossy
سیاه اب
dogwood
سیاه ال
jetties
سیاه
jetty
سیاه
Negroes
سیاه
jet-black
سیاه سیاه
marshes
سیاه اب
grimy
سیاه
marsh
سیاه اب
bogs
سیاه اب
bog
سیاه اب
glaucoma
اب سیاه
black
سیاه
ebon
سیاه
blacks
سیاه
quagmire
سیاه اب
Negro
سیاه
sooty
سیاه
pitch dark
سیاه
night black
سیاه
quagmires
سیاه اب
sad coloured
سیاه
swamp
سیاه اب
pitchy
سیاه
bone black
عاج سیاه
black diamond
الماس سیاه
black wool
پشم سیاه
bottle-dungeon
سیاه چال
pissed
سیاه مست
black eyed
سیاه چشم
black finish
پوشش سیاه
eriochrome black
سیاه اریوکروم
ethiope
سیاه پوست
black cap
کلاه سیاه
shame on you!
<idiom>
رویتان سیاه
doit
پول سیاه
darky
سیاه زنگی
dark coloured
سیاه رنگ
black book
کتاب سیاه
black brittleness
شکستگی سیاه
black gang
غلام سیاه
d.'s cow
سوسک سیاه
dunggeon
سیاه چال
black brittleness
ترک سیاه
crowberry
سنگروی سیاه
donjon
سیاه چال
black lead
سرب سیاه
black powder
باروت سیاه
black propaganda
تبلیغات سیاه
black sheet
ورق سیاه
nigritian
سیاه افریقایی
black short
شکستگی سیاه
black shortness
ترک سیاه
boldface
حروف سیاه
blackcock
باقرقره سیاه نر
blackcap
کاکل سیاه
hohlraum
جسم سیاه
blackbody
جسم سیاه
black load
سرب سیاه
black list
فهرست سیاه
black letter
حرف سیاه
black level
تراز سیاه
black light
نور سیاه
black liqour
شربت سیاه
Congo
یکجورچای سیاه
colly
سیاه کردن
black wash
رنگ سیاه
black list
لیست سیاه
chiaroscurist
سیاه قلمکار
charbon
سیاه زخم
blacker
سیاه شده
blackamoor
سیاه زنگی
sabled
سیاه پوش
oubliette
سیاه چال
the black race
نژاد سیاه
nigrify
سیاه کردن
nigrescent
سیاه شونده
nigrescence
سیاه شدگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com