Dictiornary-Farsi | گواهی انحصار وراثت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
certificate of exclusive inheritance	گواهی انحصار وراثت


Search result with all words

probate	تصدیق صحت وصیتنامه رونوشت مصدق وصیتنامه گواهی انحصار وراثت
Other Matches

probate	گواهی حصر وراثت گواهی نمودن صحت وصیت نامه
charge and discharge statements	حساب انحصار وراثت
letter testamentary	تصدیق انحصار وراثت
eyewitness	گواهی مستقیم گواهی چشمی شاهدبرای العین
eye-witnesses	گواهی مستقیم گواهی چشمی شاهدبرای العین
eyewitnesses	گواهی مستقیم گواهی چشمی شاهدبرای العین
stock certificate	گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
oligopoly	انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
heredity	وراثت
descent	وراثت
inheritance	وراثت
succession	وراثت
heirship	وراثت
successions	وراثت
inheritances	وراثت
descents	وراثت
heirdom	وراثت
hereditability	وراثت پذیری
succession law	قوانین وراثت
genetics	علم وراثت
use inheritance	وراثت ناشی از کاربرد
inheritance	مرده ریگ وراثت
inheritances	مرده ریگ وراثت
certify	تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
certifies	تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
certifying	تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
mendel's law	قانون وراثت مندل درموردجانوران وگیاهان
genetics	شاخهای از علم زیست شناسی که در باره انتقال وراثت
genetic	وابسته به پیدایش یا اصل هر چیز مربوط به تولید و وراثت
premption	انحصار
monopoly	انحصار حق
monopolies	انحصار حق
restriction	انحصار
restrictions	انحصار
monopoly	انحصار
monopolies	انحصار
perfect monopoly	انحصار کامل
oligopoly	انحصار چندجانبه
oligopoly	انحصار فروش
natural monopoly	انحصار طبیعی
duopoly	در انحصار دو فروشنده
duopoly	انحصار دو گانه
public monopoly	انحصار دولتی
pure monopoly	انحصار خالص
taxation of monopoly	مالیات بر انحصار
corner	انحصار موقتی
cornering	انحصار موقتی
monopolist	انحصار خرید
absolute monopoly	انحصار مطلق
bilateral monopoly	انحصار دوجانبه
bilateral monopoly	انحصار دو جانبه
selling monopoly	انحصار فروش
legal monopoly	انحصار قانونی
duopoly	انحصار دو نفری
monopsony	انحصار خرید
monopolist	صاحب انحصار
monopolist	انحصار طلب
monopolism	انحصار گرایی
monopolism	انحصار طلبی
monopolization	انحصار طلبی
monopolization	انحصار کردن
monopolosm	اصول انحصار
monopolism	اصول انحصار
monopoly	انحصار فروش
exclusion principle	اصل انحصار
exclusiveness	محدودیت انحصار
monopolist	طرفدار انحصار
monopolies	انحصار فروش
institutional monopoly	انحصار نهادی
corners	انحصار موقتی
monopolizing	بخود انحصار دادن
monopolizes	بخود انحصار دادن
monopolized	بخود انحصار دادن
monopolize	بخود انحصار دادن
monopolises	بخود انحصار دادن
monopolised	بخود انحصار دادن
duopoly	انحصار دو جانبه فروش
monopolising	بخود انحصار دادن
regulated monopoly	انحصار نظارت شده
duopoly	انحصار دو قطبی فروش
duopsony	انحصار دو جانبه خرید
discriminating monopoly	انحصار تبعیض امیز
monopolist	وابسته بصاحب انحصار
duopsony	انحصار دو قطبی خرید
price discriminating monopoly	انحصار تبعیض قیمت
imperfect oligopoly	انحصار چند جانبه ناقص
price market	وضع کردن قیمت در انحصار
price setter	قیمت وضع کردن در انحصار
collusive oligopoly	انحصار چند جانبه سازشکارانه
oligopsony	انحصار چند جانبه خرید
complete oligopoly	انحصار چند جانبه کامل
cornering	انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
corner	انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
corners	انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
privity in contract	انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
duopsony	انحصار خرید کالا بطور دونفری
circumscription	انحصار فضایامحیط محدود ومشخص شده
guild socialism	اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
duopoly	انحصار فروش کالا بین دونفر
lysenkoism	نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
bain index	شاخصی که بااستفاده از اختلاف بین قیمت و هزینه کل متوسط قدرت انحصار را اندازه گیری میکند
evidence	گواهی
warranting	گواهی
attestation	گواهی
legalization	گواهی
certification	گواهی
depositions	گواهی
deposition	گواهی
oral evidence	گواهی
warranted	گواهی
warrant	گواهی
attestation	گواهی
witnessing	گواهی
certificates	گواهی
warrants	گواهی
testimony	گواهی
certificate	گواهی
testimonies	گواهی
witnessed	گواهی
mark	گواهی
report	گواهی
grade	گواهی
reference [testimonial]	گواهی
certificate [official document]	گواهی
witnesses	گواهی
witness	گواهی
depose	گواهی دادن
health certificate	گواهی بهداشت
evidence	ملاک گواهی
to bear witness	گواهی دادن
false testimony	گواهی کذب
inspection certificate	گواهی نظارت
false evidence	گواهی کدب
insurance certificate	گواهی بیمه
attesting	گواهی دادن
attested	گواهی دادن
attests	گواهی دادن
attest	گواهی دادن
deposing	گواهی دادن
deposes	گواهی دادن
interim certificates	گواهی موقت
depositions	گواهی کتبی
deposition	گواهی کتبی
testis	تخم گواهی
to bear testimony	گواهی دادن
to call in evidence	گواهی خواستن از
treasury warrant	گواهی خزانه
warrantable	قابل گواهی
clean bill of health <idiom>	گواهی سلامتی
certificate of origin	گواهی مبداء
bill of health	گواهی تندرستی
bill of health	گواهی بهداشت
speak well for	گواهی دادن
death certificate	گواهی فوت
licensing	گواهی نامه
license	گواهی نامه
testifying	گواهی دادن
testify	گواهی دادن
testifies	گواهی دادن
testified	گواهی دادن
qualifying certificate	گواهی صلاحیت
quality certificate	گواهی کیفیت
death certificates	گواهی فوت
certificate of a doctor	گواهی پزشک
certificate of receipt	گواهی رسید
bear witness	گواهی دادن
certificate of receipt	گواهی وصول
certificate of survey	گواهی بازرسی
certificate of survey	گواهی بازدید
bear testimony	گواهی دادن
certificating of quantity	گواهی کمیت
witnessing	گواهی دادن
certification	گواهی کردن
certified check	چک گواهی شده
certificate of deposit	گواهی سپرده
warranted	گواهی حکم
certificate of quantity	گواهی مقدار
certificate of quantity	گواهی کمیت
certificate of compliance	گواهی تطبیق
certificate of damage	گواهی خسارت
certificate of death	گواهی فوت
call to witness	گواهی خواستن از
call in evidence	گواهی خواستن از
warranting	گواهی کردن
certificate of health	گواهی بهداشت
certificate of inspection	گواهی بازرسی
warranting	گواهی حکم
certificate of measurement	گواهی مقدار
certificate of measurement	گواهی وزن
certificate of analysis	گواهی بررسی
certificate of origin	گواهی مبدا
certificate of quality	گواهی کیفیت
back letter	گواهی تضمین
certifier	گواهی کننده
birth certificate	گواهی تولد
warrant	گواهی کردن
certified	گواهی شده
witnessed	گواهی دادن
certifying	گواهی کردن
witness	گواهی دادن