Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
hollow
گودی حفره
hollows
گودی حفره
Other Matches
dint
گودی
dents
گودی
depth
گودی
depressions
گودی
depression
گودی
depths
گودی
denting
گودی
delve
گودی
delved
گودی
delves
گودی
delving
گودی
dimples
گودی
recess
گودی
recesses
گودی
dent
گودی
dented
گودی
lacuna
گودی
laigh
گودی
profoundity
گودی
profoundness
گودی
howe
گودی
hollowness
گودی
dimple
گودی
depth of foundation
گودی پی
venter
گودی
deepness
گودی
bezel
گودی
road hole
گودی
vallecula
شیار خط گودی
d.j.'s locker
گودی دریایی
groove
گودی جدول
depths
قعر گودی
valley
گودی شیار
valleys
گودی شیار
depth
قعر گودی
bowl of a spoon
گودی قاشق
depth measurement
سنجش گودی
dimply
گودی دار
dint
تو رفتگی گودی
grooves
گودی جدول
crater in positive carbon
گودی کربن مثبت
to fill up an excavation
گودی ای راباخاک پرکردن
how deep is that well?
گودی ان چقدر است
incavation
گودی جای پوک
rut
گودی جای چرخ
potholes
گودی یا دست انداز
ruts
گودی جای چرخ
pothole
گودی یا دست انداز
How deep is the swimming pool ?
گودی این استخر چقدر است ؟
radius dimpling
ایجاد گودی در سطح ورقههای فلز توسط ابزارمخروطی شکل ویژهای
sockets
حفره
dale
حفره
sheugh
حفره
dales
حفره
cavern
حفره
sheuch
حفره
chambers
حفره
caverns
حفره
holes
حفره
hole
حفره
holed
حفره
porous
حفره
cells
حفره
fovea
حفره
ditch
حفره
borings
حفره
ditched
حفره
sinuses
حفره مغ
sinus
حفره مغ
lacuna
حفره
laigh
حفره
loculus
حفره
interstice
حفره
hollow
حفره
ditches
حفره
hollows
حفره
pothole
حفره
potholes
حفره
cell
حفره
cavitation
حفره
chamber
حفره
delve
حفره
socket
حفره
craters
حفره
cavity
حفره
venter
حفره
crater
حفره
delved
حفره
cavities
حفره
sucket
حفره
holing
حفره
ventricles
حفره
ventricle
حفره
thirl
حفره
delves
حفره
delving
حفره
foveate
حفره دار
fossate
حفره دار
foveal
حفره دار
gleonid
حفره دار
foveiform
حفره مانند
fossa
حفره فرورفتگی
electron hole
حفره الکترونی
pitting
ایجاد حفره
vacuolar
حفره مانند
vacuolate
حفره مانند
vacuolation
تشکیل حفره
vacuolation
ایجاد حفره
ozone hole
حفره اوزون
mold cavity
حفره قالب
maw
حفره معده
loculate
حفره دار
weak square
حفره سوراخ
charging socket
حفره جا شارژر
crypts
حفره غدهای
trilocular
دارای سه حفره
knot hole
محل حفره
pitted
حفره دار
caverns
حفره زیرزمینی
alveolate
حفره دار
crypt
حفره غدهای
boring
حفره کنی
calyculate
حفره دار
camouflet
حفره زیرزمینی
camouflet
حفره ماسوره
cavitation
حفره سازی
cavern
حفره زیرزمینی
pit
حفره روباه
pits
گودال حفره
pit
گودال حفره
pits
حفره روباه
chambers
جان لوله حفره
sinks
ته نشینی حفره یاگودال
excavation
گود برداری حفره
triloculate
دارای سه حفره سه یاختهای
vacuolar
حفرهای حفره دار
vacuolate
حفرهای حفره دار
electron pair
زوج الکترون حفره
pits
حفره خرج چاه
chamber
جان لوله حفره
fox hole
سنگر حفره روباه
fuze cavity
حفره نصب ماسوره
socket bayonet
سرنیزه حفره دار
sink
ته نشینی حفره یاگودال
loculus
حفره کیسه گرده
pit
حفره خرج چاه
cellular expanded
بتن با حفره منبسط
cavities
سوراخ حفره یا محفظه قالب
receptacles
حفره درون سلولی گیاه
receptacle
حفره درون سلولی گیاه
vesicular
مربوط به حفره تاول دار
vesicular
حفره ایجادکردن ابدانک دارکردن
vesiculate
مربوط به حفره تاول دار
cavity
سوراخ حفره یا محفظه قالب
hydrothorax
تجمع مایع در حفره جنب
calyculate
دارای سطوح حفره دار
loculus
سلول یا حفره تخمدان مرکب
lacunary
وابسته به حفره یا جای خالی
lacunar
وابسته به حفره یا جای خالی
lacunal
وابسته به حفره یا جای خالی
hawse buckler
درپوش حفره زنجیر لنگر
lumen
حفره یا مجرای عضولولهای شکل
lacunate
وابسته به حفره یا جای خالی
hamstrung
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing
زردپی طرفین حفره پشت زانو
tamping
سفت کردن حفره ها بعد ازپرکردن
vesiculate
حفره ایجاد کردن ابدانک دارکردن
lumen
حفره سلولی درون جدار گیاه
hamstrings
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstring
زردپی طرفین حفره پشت زانو
craters
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
sitzmark
حفره حاصل از زمین خوردن اسکی باز
crater
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
pits
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pit
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
stope
حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
loculicidal
شکوفا در شکاف پشت حفره یاحجره گرزن گیاه
pearl
شیرجه با دماغه تخته موج به گودی موج
PCMCIA
- سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
ball and socket joint
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
endodontia
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
endodontics
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
middle ear
حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
ditch
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditches
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditched
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
cup
حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
cupped
حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
cups
حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
glenoid fossa or cavity
گودی مفصل کاسه مفصل
back plane
یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
earth
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earths
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
fax
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
sullage pit
چاله زه کشی سنگر یا حفره زه کشی
phototransistor
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
black holes
حفره سیاه چاله سیاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com