English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (3 milliseconds)
English Persian
calf گوساله
calves گوساله
veal گوساله
Other Matches
bull calf گوساله نر
farrows بی گوساله
farrowing بی گوساله
farrowed بی گوساله
farrow بی گوساله
heifer گوساله ماده
heifer ماده گوساله
heifers گوساله ماده
heifers ماده گوساله
calf skin پوست گوساله
calfskin پوست گوساله
cow calf گوساله ماده
enseal گوساله ابی
vitular گوساله وار
vealy گوساله وار
vealer گوساله پرواری
freemartin گوساله خنثی
veal گوشت گوساله
bullocks گوساله وحشی
seal گوساله ماهی
calves چرم گوساله
vellum پوست گوساله
calf چرم گوساله
seals گوساله ماهی
steer گوساله پرواری
calve گوساله زاییدن
bullock گوساله وحشی
steered گوساله پرواری
calved گوساله زاییدن
steers گوساله پرواری
to break a colf رام کردن یک گوساله
schnitzel کتلت گوشت گوساله
kipping پوست گوساله وبره
kip پوست گوساله وبره
kipped پوست گوساله وبره
vellum کاغذ پوست گوساله
kipskin تیماج پوست گوساله یابره
fatling بره یا گوساله ویاحیوان پرواری
sealer شکارچی گوساله ماهی مهردار
fricandeau گوشت گوساله سرخ کرده درروغن خودش
hindquarter نصف قسمت خلفی گوشت گاو یا گوساله وگوسفند
hereford نوعی گوساله گوشت قرمز ازنژاد انگلیسی که صورت سفیدی دارد
law calf پوست گوساله رنگ نشده که برای جلد کتابهای قانون بکار می برند
galantine خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
sea calf گوساله ماهی سگ ماهی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com