Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
rosette
گوشت قسمت پشت بازوی گاو طوقی
rosettes
گوشت قسمت پشت بازوی گاو طوقی
Other Matches
hindquarter
نصف قسمت خلفی گوشت گاو یا گوساله وگوسفند
pivot arm
بازوی گردان بازوی اتصال
torquate
طوقی
whistler
سار طوقی
ringneck
کبوتر طوقی
cushat
طوقی اروپایی
pile
گوشت فرش
[قسمت آزاد نخ در بالای گره است و ارتفاع آن بسته به نوع و محل بافت فرش از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر می رسد.]
salami
گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
pomace
گوشت سیب گوشت میوه
club steak
قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terneplate
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
plank
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
string arm
بازوی زه کش
gateposts
بازوی در
gatepost
بازوی در
gateposts
بازوی دروازه
whipped
بازوی بار
whips
بازوی بار
access arm
بازوی دسترسی
booming
بازوی بیل
access arm
بازوی دستیابی
whip
بازوی بار
a broken arm
بازوی شکسته
crank arm
بازوی لنگ
drawbar
بازوی کشش
boom
بازوی بیل
lever arm
بازوی اهرم
gatepost
بازوی دروازه
jib=boom
بازوی جرثقیل
boomed
بازوی بیل
boom
بازوی متحرک
jib
بازوی متحرک
jibs
بازوی متحرک
jibbing
بازوی متحرک
shank
بازوی لنگر
yardarm
بازوی افقی
booms
بازوی متحرک
moment arm
بازوی گشتاور
booms
بازوی بیل
booming
بازوی متحرک
rocker arm
بازوی ننویی
boomed
بازوی متحرک
rocker arm
بازوی اسبک
jibbed
بازوی متحرک
sections
قسمت قسمت کردن برش دادن
section
قسمت قسمت کردن برش دادن
roadwheel arm
بازوی غلطک شنی
yardarm
بازوی دکل ناو
wiper arm
بازوی برف پاک کن
crank web
بازوی میل لنگ
bottom boom
بازوی متحرک جراثقال
bracer
محافظ بازوی کمانگیر
ram
بازوی انتقال نیرو سگدست
yards
بازوی افقی دکل ناو
yard
بازوی افقی دکل ناو
rammed
بازوی انتقال نیرو سگدست
rams
بازوی انتقال نیرو سگدست
stockade
دودکش بازوی لنگر کشتی
stockades
دودکش بازوی لنگر کشتی
hack
ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacked
ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacks
ضربه خطای دست به بازوی حریف
topping off
بازوی بلند کننده بوم جرثقیل
overarm
خارج شدن بازوی شناگر ازاب
fanfold
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttles
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttle
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
حمل کردن قسمت به قسمت
trucking
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucks
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucked
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
drawbar pull
فشار وارد به بازوی اتصال یابازوی کشش
truck
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
roadwheel arm
بازوی چرخ جاده اهرم موازنه شنی
armlock
گرفتن بازوی حریف و کشیدن ان با فشار به پشت ارنج
beats
تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
beat
تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
catch
نیروی اولیه بازوی شناگر در شروع حرکت ماهی گرفتن
olympic lift and cross face
گرفتن بازوی چپ حریف از جلو وران پای راست از پشت
public relations officers
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
deceleration time
زمانی که بازوی دستیابی پس از حرکت به محل صحیح دیسک سخت متوقف میشود
army nurse corps
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
shuttled
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
راهپیمائی قسمت به قسمت
p.p.m
قسمت در یک میلیون قسمت
throttled
عبور قسمت به قسمت
throttle
عبور قسمت به قسمت
throttling
عبور قسمت به قسمت
shuttled
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million
قسمت در میلیون قسمت
throttles
عبور قسمت به قسمت
to sell in lots
قسمت قسمت فروختن
shuttle
بمباران قسمت به قسمت
turnstile
تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
turnstiles
تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
forward overlap
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
pulls
ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
pull
ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
cross refer
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
granulation tissue
گوشت نو
flesh and blood
گوشت
viand
گوشت
basting
گوشت
flesh-and-blood
گوشت
proud flesh
گوشت نو
pulpless
بی گوشت
flesh
گوشت
brawn
گوشت
preserved meat
گوشت
meats
گوشت
meat
گوشت
prints
بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
print
بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
printed
بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
actuator
محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
shoulder patch
درجه روی بازوی درجه داران
drawbar
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
killcalf
گوشت فروش
lappet
گوشت اویخته
horseflesh
گوشت اسب
brisket
گوشت سینه
beefy
گوشت الو
pulpous
گوشت دار
meatman
گوشت فروش
masher
گوشت کوب
sirloin
گوشت راسته
murrain
گوشت مرده
pemican
گوشت خشکانده
lenten
بی گوشت لاغر
pemmican
گوشت خشکانده
leal meat
گوشت لخم
venison
گوشت گوزن
mangler
گوشت خرد کن
incarnant
گوشت نو اور
beef
گوشت گاو
consomme
اب گوشت تنگاب
grills
گوشت کباب کن
ham
گوشت ران
carrion
گوشت گندیده
pancreases
خوش گوشت
pancreas
خوش گوشت
diastasc
اب خوش گوشت
lambs
گوشت بره
flash hook
قلاب گوشت
flesh hook
قلاب گوشت کش
collop
برش گوشت
caruncle
گوشت پاره
beefed up
گوشت گاو
beef tea
جوهریاشیره گوشت
blowfly
مگس گوشت
meat fly
مگس گوشت
grill
گوشت کباب کن
butchery business
گوشت فروشی
grilling
گوشت کباب کن
carneous
گوشت مانند
carnification
گوشت سازی
carnosity
گوشت زیاد
flesher
گوشت فروش
fleshmonger
گوشت فروش
lamb
گوشت بره
pot roast
گوشت اب پزشده
green meat
گوشت کهنه
haslet
گوشت کبابی
minces
گوشت قیمه
mince
گوشت قیمه
dripping
چکیده گوشت
outgrowth
گوشت زیادی
pork
گوشت خوک
sirloins
گوشت راسته
pot roasts
گوشت اب پزشده
gambrel
قلاب گوشت
french chop
گوشت دنده
spareribs
گوشت دنده
fruit pulp
گوشت میوه
meaty
گوشت دار
meatiest
گوشت دار
meatier
گوشت دار
rib
گوشت دنده
veal
گوشت گوساله
gravy
شیره گوشت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com