Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (7 milliseconds)
English
Persian
ear cap
گوشی :چیزیکه بگوش میگذارندکه سرمانخورد
ear tab
گوشی :چیزیکه بگوش میگذارندکه سرمانخورد
Other Matches
to talk in a whisper
بیخ گوشی سر گوشی سخن گفتن شرشر کردن
hatchway
روزنهای که درعرشه کشتی میگذارندکه ازانجابارکشتی راپایین بده
hatchways
روزنهای که درعرشه کشتی میگذارندکه ازانجابارکشتی راپایین بده
eyelet ring
حلقه کوچک فلزی که درسوراخ پارچه ومانندان میگذارندکه زودپاره
by ear
بگوش
jotting
چیزیکه با عجله نوشته شده
remover
چیزیکه رنگ راحل میکند
quickies
چیزیکه بسرعت انجام شود
quickie
چیزیکه بسرعت انجام شود
removers
چیزیکه رنگ راحل میکند
par for the course
<idiom>
تنها چیزیکه انتظار داشته
quicky
چیزیکه بسرعت انجام شود
covers
نگهبان بگوش
cover
نگهبان بگوش
coverings
نگهبان بگوش
hearken
بگوش دل پذیرفتن
irreducibility
حالت چیزیکه به کمینه رسیده و از ان دیگرکمترنمیشود
auric
وابسته بگوش یاسامعه
unheard
بگوش نخورده غیرمسموع
ear witness
گواه بگوش شنیده شاهدسمعی
sounded
به نظر رسیدن بگوش خوردن
soundest
به نظر رسیدن بگوش خوردن
sounds
به نظر رسیدن بگوش خوردن
euphoniously
چنانکه بگوش خوش ایندباشد
sound
به نظر رسیدن بگوش خوردن
pull back
چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
pull-back
چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
pull-backs
چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
euphonically
برای اینکه بگوش خوش ایندباشد
coverings
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
covers
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
cover
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
filter
چیزیکه بعضی پرتوها از ان میگذرندولی حائل پرتوهای دیگر است
reward is an iduce to toil
چیزیکه ادم را بکار کردن تشویق میکند پاداش است
filters
چیزیکه بعضی پرتوها از ان میگذرندولی حائل پرتوهای دیگر است
pip squeak
نارنجکی که صدای ان مانندPIP-SQUEAK بگوش میرسد
eaves droper
مسئول بگوش ایستادن استراق سمع کننده
deodand
چیزیکه دولت برای استفاده عموم ضبط میکردزیرامایه مرگ کسی شده
head reciever
گوشی
otophone
گوشی
headphone
گوشی
head phone
گوشی سر
hand set
گوشی
auric
گوشی
triangular
سه گوشی
ear trumpet
گوشی
receiver
گوشی
uniaural
یک گوشی
telephone earphone
گوشی
aural
گوشی
binaural
دو گوشی
receivers
گوشی
headset
گوشی سر
headset
گوشی
sonifer
گوشی
headsets
گوشی سر
headsets
گوشی
triangularity
سه گوشی
entotic
درون گوشی
septangular
هفت گوشی
gamesomeness
بازی گوشی
telephone receiver
گوشی تلفن
telephone earphone
گوشی تلفن
hand set
گوشی تلفن
susurration
بیخ گوشی
head phone
گوشی بی سیم
monaural hearing
شنوایی یک گوشی
dichotic stimulation
تحریک دو گوشی
receiver
گوشی تلفن
stethoscope
گوشی پزشکی
whispering
بیخ گوشی
whispers
بیخ گوشی
headsets
گوشی سر تلفن
earphone
بلندگوی گوشی
earphone
گوشی تلفن
earphones
بلندگوی گوشی
earphones
گوشی تلفن
headset
گوشی سر تلفن
stethoscopes
گوشی طبی
stethoscope
گوشی طبی
diotic stimulation
تحریک دو گوشی
auricular
گوشی سماعی
whispered
بیخ گوشی
whisper
بیخ گوشی
receivers
گوشی تلفن
dichotic listening
شنود دو گوشی
jacks
باربردار قلاب گوشی
thumb nut
مهره گوشی دار
thumb screw
پیچ گوشی دار
jack
باربردار قلاب گوشی
wire-taps
نهان گوشی تلفنی
wire-tapping
نهان گوشی تلفنی
wire-tapped
نهان گوشی تلفنی
wire-tap
نهان گوشی تلفنی
side tone
صدای جانبی گوشی
Please do not hang up!
گوشی را نگه دارید!
head phone
گوشی کلهای بی سیم
acoustical trumpet
گوشی برای کرها
he rounded me in the ear that
در گوشی بمن گفت
otic
وابسته بشنوایی گوشی
otogenic tone
زنگ زدن گوشی
stethoscope
گوشی ضربان سنج
stethoscopes
گوشی ضربان سنج
stethoscope
استتوسکوپ
[گوشی پزشکی]
Hold the line, please!
لطفا گوشی را نگه دارید!
cordless telephone
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
cross-gable
[سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
gavel
[سه گوشی کنار شیروانی]
[معماری]
cordless phone
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless
[cordless telephone]
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
aural
مربوط به گوش یا سامعه گوشی
pegbox
سرساز که جای گوشی انهاست
stethoscopy
معاینه بوسیله گوشی طبی
stethoscopic
وابسته به گوشی طبی یاضربان سنج
gable
سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
pinhole
سوراخ کردن برای گوشی یاز
parotitic
دچار اماس در غده بنا گوشی
gables
سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
magic square
چار گوشی که خانههای شطرنجی دارد
parotid duct
لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود
fur ruff
قسمت پشم دار دور کلاه گوشی
french telephone
تلفن دارای گوشی ودهانی نصب بر روی یک دسته
gable
سرپناه سه گوش سقف سراشیب از دو سمت سه گوشی کنار شیروانی لچکی
gables
سرپناه سه گوش سقف سراشیب از دو سمت سه گوشی کنار شیروانی لچکی
head phone
گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره بر روی گوش ثابت میشود
head set
یک زوج گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره روی سر ثابت میشود
stereos
صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
stereo
صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
stereophonic
صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
internal wrenching bolt
پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
whisperingly
به نجوا نجوا کنان سر گوشی اهسته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com